دهه شصتیها، این نسل دغدغه مند که حرف و حدیث در مورد آنها بسیار است، نسلی که با وجود تلاشهای متمادی هنوز بعضا به ابتدایی ترین خواستههای خود نرسیده اند. جوانانی که به قول خودشان کلمه نسل سوخته بر پیشانی آنها حک شده است، دختران و پسرانی که ویژگیهای خاص خود را دارند و همین ویژگی آنها را از دهههای دیگر متمایز کرده است. این روزها سخن از دهه هشتادیها و مطالبات آنهاست اما حکایت غریبی است شهرت دهه شصتیها؛ انگار یک جور افتخار است که جزء این دهه باشند و خود را نسل سوخته خطاب کنند، نسلی که همچنان درگیر حل مشکلات خود است؛ از مسکن تا ازدواج و اشتغال!
گروه اجتماعی - محبوبه بیدکی: دهه شصتیها کودکان برآمده از التهاب جنگ و موشک باران، در شرایطی به دوران چهل سالگی خود نزدیک میشوند که بسیاری از فرصتها از ازدواج گرفته تا فرزندآوری را در زندگی از دست دادهاند، بر اساس آمارها از ۱۷ میلیون دهه شصتی تقریباً پنج میلیون نفر از آنان هنوز ازدواج نکردهاند و تعدادی دیگر نیز تجرد قطعی همراه با دوران میانسالی و سالمندی را تجربه خواهند کرد. براساس آمارهای قطعی از سوی مرکز آمار ایران مجردهای بالای ۳۵ سال حداقل یک میلیون نفر هستند اما یک تحلیل جامعه شناسی تعداد مجردان قطعی را بیش از ۵ میلیون نفر برآورد میکند، از سویی دیگر حدود ۸/۵ میلیون پسر و دختر دهه شصتی، ۲/۱میلیون پسر و ۲/۱میلیون دختر هنوز مجرد هستند و در حدود ۳۰ تا ۳۹ سال سن دارند.
متولدان دهه ۶۰ در ایران حاصل سیاستهای اجتماعی و فرهنگی پس از انقلاب هستند. عوامل مختلفی در ازدواج دههشصتیها دخیل است؛ عوامل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، خانوادگی، جمعیتی و بسیاری عوامل دیگر که روی ازدواج آنها تاثیر گذاشته است. از جمله این عوامل میتوان به موانع فرهنگی، اجتماعی، قوانین ناقص و عدم مدیریت درست اشاره کرد که دلیلی برای ادامه این مشکلات در جامعه برای آنان است. سید حسنهاشمیتحصیلکرده فقه و حقوق، استاد دانشگاه و مسئول اداره ثبت و احوال شیراز در مورد بحث ازدواج به خصوص ازدواج جوانان دهه شصتی به «مردم سالاری» میگوید: بحث در مورد دهه شصتیها بسیار گسترده است که بطور خلاصه به آن اشاره میکنم؛ ما در ۳ بخش فرهنگی، قوانین ناقص و در برخی موارد عدم اجرای قوانین موجود، مشکلات عدیدهای داریم که بنده موانع و مشکلات فکری و فرهنگی را بالاترین مسئله در این زمینه میدانم. برای ایجاد یک تحول فکری و فرهنگی نیاز به مدیران و مسئولان فرهنگی فرهیخته و خبره داریم. این استاد دانشگاه در ادامه ضمن اشاره به موانع فرهنگی تاکید میکند: فرهنگ جزئی نگری از مدرک تحصیلی تا سن، موقعیت اجتماعی و شغل و..... در انتخاب همسر، بر سطح فکر و افق اندیشه پیشی گرفته و جزئی نگری یک مانع بزرگ برای ازدواج جوانان دهه شصتی شده است.
اولویت تحصیل بر ازدواج
دهه شصتیها عموما بیش از اینکه به فکر تشکیل زندگی مشترک باشند، تحصیل، شغل و افزایش توانمندی برای آنان در اولویت بوده وهست. البته به نظر میرسد این تصمیم به دلیل واکنش، رفتارها و باورهایی باشد که بنا به شرایط جامعه به مرور در طرز تفکر آنان ایجاد شده است،اما برخی از جوانان این دوره نیز بر این باور بودند که ازدواج موجب تکامل و پیشرفت آنها در زندگی مشترک میشود. سمیه خراسانی یکی از دهه شصتیهایی است که تشکیل زندگی مشترک را به ادامه تحصیل ترجیح داده است.
او که تحصیلکرده رشته ادبیات و حدود ۱۰ سال است که ازدواج کرده و یک پسر دارد در مورد ویژگیهای زندگی مشترک میگوید: «تشکیل زندگی مشترک که توام با تفاهم و درک متقابل از یکدیگر باشد باعث رشد، تکامل، پیشرفت و موفقیت در زندگی مشترک میشود. از طرفی ازدواج و یافتن عشق مناسب دلیلی برای بهبود ثبات عاطفی و افزایش فرصت برای یک روحیه مثبت است. همانطور که صحبت نکردن در مورد افکار و احساسات منجر به افسردگی و احساس تنهایی میشود. البته به نظر من هیچ رابطهای کامل نیست. اما یک ازدواج سالم میتواند در فرد ایجاد آرامش کند. همچنین حس مادری تجربه بینظیری است که زندگی را شیرینتر میکند. از سویی دیگر برخی از جوانان این نسل معتقدند همه دختران و پسران مجرد بخصوص اکثر دهه شصتیها چنین طرز تفکری ندارند و بر این عقیده اند که یک جوان بدون امکانات برای تشکیل زندگی با مشکلات فراوانی روبروست.» در همین راستا، هاشمی، استاد دانشگاه با اشاره به فواید ازدواج میگوید: ازدواج را در شرایط کنونی نمیتوان اجبار کرد اما میتوان فواید ازدواج و برکات روحی روانی و دنیوی آن را برای جوانان بیان کرد. میتوانیم با اشاره به فواید دنیوی ازدواج یا مضرات رابطه نامشروع، انتهای این بیراهه را برای آنان مشخص کنیم. بالا رفتن سن جوانان و مقدم شدن تحصیل بر ازدواج معضلی مضاعف است. بجای ایجاد دانشگاه و جذب این نسل به تحصیلات غیر ضرور، مسئولان باید موانع ازدواج را برطرف میکردند.
اشتغال زمینه ساز ازدواج جوانان
جوانی یکی از دوران مهم در زندگی است و اگر افراد نتوانند در این دوران پیش زمینه بسیاری از ملزومات زندگی را فراهم کنند در آینده با مشکلات بسیاری مواجه میشوند؛ از جمله این ملزومات ورود به بازار کار و اشتغال و به تبع آن فراهم کردن مسکن و تشکیل خانواده و ازدواج است. جابری دکتر داروساز، یکی از متولدین دهه شصتی است که در خصوص مشکلات این نسل میگوید: «مردم ایران دهه شصتیها را با عنوان نسلی سوخته میشناسند. البته امکان دارد در برخورد اول این اصطلاح باعث شوخی و خنده بشود،اما وقتی به بطن ماجرا نگاه میکنیم متاسفانه با واقعیتی تلخ و اسفبار روبرو میشویم.
به اعتقاد من، یک دهه شصتی در بهترین حالت، با مدرک کارشناسی یا ارشد، حتی مدرک دکترا اگر بتواند صاحب یک شغل باشد، باید به عنوان یک کارگر یا کارمند برای کارخانجات، شرکتهای دولتی یا خصوصی با حداقل حقوق مشغول به کار شود.» وی با اشاره به مشکل مسکن برای جوانان ادامه میدهد: «مسکن برای جوانان بخصوص دهه شصتیها در بهترین حالت یک رویا و آرزویی دست نیافتنی محسوب میشود. شرایط مسکن در کشور ما به قدری بغرنج است که اجاره پشت بامها برای مردم با مبلغ پیش ۱۵ میلیون و اجاره بهای ماهیانه ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان، عادی شده است! این مسئله نشان دهنده تورم و ناتوانی مردم بخصوص جوانان در خرید یا اجاره مسکن است و بخشی دیگر از سناریوی تلخ اجاره نشینی گران را بخصوص برای قشر جوان روایت میکند. به هر حال همه این مشکلات صرفا برای دهه شصتیها نیست و اکثریت جوانان را شامل میشود،اما مجرد ماندن تعداد زیادی از دهه شصتیها نشان دهنده مشکلات فراوان برای این جوانان عقب مانده از قافله ازدواج است.»
قوانینی که فقط بر روی کاغذ ماند
مسئولان بارها تسهیلات مختلفی، از وام ازدواج، مسکن و اشتغالزایی گرفته تا قانون جوانی جمعیت را برای متولدین دهه شصت، مطرح کرده اند اما این وعدهها و جزئیات آن فقط در حد صحبت باقی مانده است. نه جزئیات وام ویژه دهه شصتیها اعلام شده و نه حتی کلیات و اعتبارات آن تصویب شده است و وعدهای بود که توسط مسئولان مطرح و اجرای آن به سازمانهای مختلف و متولیان امر داده شده است که مجلس تنها نقش نظارتی آن را برعهده دارد، متاسفانه این قوانین فقط بر روی کاغذ نوشته شده و در حد شعار باقی مانده است و عدم اجرای همین قوانین یکی دیگر از معضلاتی است که به تجرد این نسل دامن میزند.
عدم اجرای قوانین
برای ازدواج و فرزندآوری
این کارشناس اداره ثبت و احوال ادامه میدهد: در این بخش هم همان قوانین ناقص، درست اجرایی نمیشود و اصلا متصدی خاص ندارد. تسهیلات تشویقی و غیره برای ازدواج و فرزندآوری، داده نمیشود. برای اصلاح سبک زندگی و ترغیب ازدواج طرح و برنامه خیلی کمرنگ است. از سویی دیگر موانع و مشکلات فرا سازمانی بخشی دیگر از مشکلات آنان است. ازدواج صرفا به قانون تحکیم خانواده، شغل و مسکن برنمیگردد و ریشه در جاهای دیگر دارد. بعنوان مثال؛ موانع خاصی برای ازدواج افراد معلول، فرزندان طلاق، فرزندان پرورشگاهی و.... وجود دارد. این گروه واقعا هیچ سرپرستی ندارند. نه والدینی دارند و نه دولت حامیآنها هست. بچههای پرورشگاهی هم بعد از 18 سال رها میشوند. فرزندان حاصل از ازدواج با اتباع بیگانه نیز رها شده اند که معمولا این افراد جذب باندهای خلاف میشوند. اصلاح این امور به یک انقلاب نیازمند است. امیدواریم یک تحول اساسی در کلیه قوانین و مقررات و نحوه اداره امور ایجاد شود.
تلاش دهه شصتیها
همچنان ادامه دارد
کلام آخر اینکه در هر حال دهه شصتیها همچنان با مشکلات متعددی بویژه در حوزه ازدواج، دست و پنجه نرم میکنند و هنوز هم تلاش میکنند تا زندگی بهتری برای خود ایجاد کنند. آنها نسلی هستند که میخواهند موفق باشند و موفق زندگی کنند تا از حداقل آرزوها و خواستههای خود بهره مند شوند. تلاش آنان برای دیده شدن و داشتن یک زندگی ساده ستودنی است، مسئولان باید دلسوزانه تر عمل کنند و آنان را دریابند.