یک کارشناس آموزش گفت: «بهطور میانگین دانش آموزان و حتی دانشجویان دانشگاه در کلاسهای درس زیر ۲۰ درصد یاد میگیرند. من این مشکل را نیز بیشتر در ضعف تألیف محتوای کتاب درسی میبینم.»
سهم یادگیری دانشآموزان از کلاسهای درس کمتر از ۲۰ درصد
ضعف معلم یا کتاب درسی؟
23 شهريور 1401 ساعت 11:20
یک کارشناس آموزش گفت: «بهطور میانگین دانش آموزان و حتی دانشجویان دانشگاه در کلاسهای درس زیر ۲۰ درصد یاد میگیرند. من این مشکل را نیز بیشتر در ضعف تألیف محتوای کتاب درسی میبینم.»
به گزارش مردم سالاری آنلاین، مهمترین و مؤثرترین رکن آموزش کتاب درسی است. اگر کتاب درسی استاندارهای لازم را نداشته باشد، جبران نقایص آن در کلاس درس توسط معلم بسیار سخت خواهد بود اما درصورت استانداردسازی کتابهای درسی، کار تدریس معلم و یادگیری فراگیر بسیار آسان خواهد شد.
همچنین براساس سند تحول بنیادین وزارت آموزش و پرورش کتاب های درسی تدوین شده باید از استانداردهای خاص آموزشی بهره مند باشند و با حفظ جنبه های علمی در کتاب های درسی از ابزار های نو و تغییرات جدید شیوه های آموزشی نیز بهره شد.
در واقع کتابهای درسی باید متناسب با نیازهای دانشآموزان تدوین شود و در نتیجه با برنامه ریزی درسی موثر در راستای پیشرفت و تربیت چند ساحتی آنها براساس سند تحول بنیادین پیش رفت.
با توجه به ضرورت استانداردسازی و تناسب محتوای کتب کمک آموزشی با برنامه درسی با محمد فقیری، عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان در این باره به گفت و گو پرداختیم.
تالیف کتابهای درسی تا چه میزان به ضعف در آموزش مرتبط است؟
تدوین و تألیف کتاب درسی در ایران بیشتر به سلیقه و تجربۀ مؤلف یا مؤلفان وابسته است. نظریۀ آموزشی و الگو و سبک کتاب های درسی برای معلمان روشن نیست. معلمان از چیستی، چرایی و چگونگی اطلاع چندانی ندارند.
برای مثال، به طور روشن نمی توانند کد مبنا یا شاه بیت درس را استخراج کنند. این تجربه را بنده در کارگاه های کدگذاری و سبک شناسی که برای ۲ هزار معلم در ۱۹ منطقۀ تهران برگزار کردم، به دست آوردم. همچنین در بررسی ۲۴ کتاب دبستان به همراه ۵۰ معلم دبستان که تحت حمایت موسسۀ خیریه یاوری صورت گرفت که یکسال طول کشید.
این ضعف در تألیف کتاب های دانشگاهی در وزارت علوم نیز وجود دارد و تقریباَ اکثر استادان از علوم مختلفی که می تواند در تألیف بهتر به آنها کمک کند، بی خبرند. برای مثال، از انواع ویرایش ساختاری، محتوایی، دستوری و ... اطلاع چندانی ندارند و با مهارت های تدوین و تألیف یک متن پیراسته و ویراسته آشنایی ندارند.
مسأله و مشکل اصلی در کجا است؟
تقریباَ یکی از مسائل و مشکلات اساسی آموزش در ایران، دشواری متون درسی است؛ این پیچیدگی اغلب به خاطر ناپیراستگی و ناویراستگی کتابهای آموزشی است؛ استاندارهای علوم تألیف کتاب مثل سبکشناسی، زیباشناسی، کاربرشناسی و ... در آنها رعایت نشده است؛ حیطههای شناختی، عاطفی و حسیحرکتی و معیارهای هرم بلوم در آنان ملاحظه نمیگردد؛ در نتیجه، تدوین کتابی که بتواند این معیارها را به صورت کاربردی به مؤلفان کتابهای آموزشی معرفی نماید، یک ضرورت است.
چرا پرداختن به این مسأله اهمیت دارد؟
تألیف کتاب آموزشی از دیرباز در ایران و جهان یک مسأله مهم تلقی میشده و استانداردهای خاصی را دنبال میکرده است. آگاهی از حوزههای مربوط به آن و تسلط بر مهارتهای تألیف میتواند از دشواری و پیچیدگی محتوای درسی بکاهد، انتقال مفاهیم و موضوعات را آسانتر کند، موجب یادگیری بهتر شود و به پیشرفت علمی کشور کمک شایانی کند.
به نظر شما بازار سیاه کتاب های کمک آموزشی به همین علت اینقدر رونق گرفته است؟
تقریباَ همینطور است. وقتی کتاب های درسی ویراسته و پیراسته نباشند و مفاهیم و مطالب را شفاف بیان نکرده باشند، بطور مثال کدهای اصلی را به روشنی نشان ندهند یا خلاصۀ مفید و مؤثری ارائه ندهند، طبیعی است که دانش آموزان به سراغ کتاب های کمک درسی می روند. جای تأسف بیشتر اینجا است که کتاب های کمک آموزشی نیز استانداردهای لازم را ندارند و بچه های ما باید کتاب های پر حجم کمک درسی را نیز بخوانند و هزینه های مالی فراوانی را متحمل شوند.
به نظر شما در آموزش در ایران بیشتر انتقال مفاهیم و مطالب مطرح است یا یادگیری؟
به نظر اینجانب بیشتر ما به انتقال دانش می پردازیم و یادگیری که عبارت از تغییر رفتار است به فراموشی سپرده شده است. یادگیری نیز در سه حوزۀ شناختی، عاطفی و حسی حرکتی باید مورد توجه باشد اما ما بیشتر در حوزۀ شناختی و آن هم در سطح دانش و درک و فهم کار می کنیم.
دانش آموزان در کلاس های درس به نظر شما چند درصد از محتوای کتاب های درسی را یاد می گیرند؟
من کار تحقیقاتی در این زمینه انجام نداده ام اما بر طبق تجربۀ زیستی خودم میتوانم بگویم که به طور میانگین دانش آموزان و حتی دانشجویان دانشگاه در کلاس های درس زیر ۲۰ درصد یاد میگیرند. من این مشکل را نیز بیشتر در ضعف تألیف محتوای کتاب درسی می بینم. متأسفانه این مسأله بسیار نگران کننده است و تمام هزینه ها و زحمات معلمان و استادان را هدر می دهد.
راه حل چیست؟
مؤلف کتاب آموزشی، باید با سپهر تألیف کتاب آموزشی آشنا باشد. دانستن مبانی کلی برنامهریزی درسی و الگوهای آموزشی، مانند دانش محتوایی آموزشی (دمآ) میتواند دیدگاه وی را نسبت به تألیف تغییر دهد و او را با مبانی و مدلهای مطلوب آشنا سازد؛ برای مثال، دانشهایی مانند دانش محتوایی، موضوعی و معیارهای تدوین محتوا، نگاه مؤلف را به محتوای متناسب معطوف میدارد. بدین ترتیب دو مسأله اساسی دمآ یعنی چه تدریس کنیم و چگونه تدریس کنیم، در ابتدا مورد توجه خاص وی قرار خواهد گرفت.
برنامه ریزی درسی چه جایگاهی در تألیف کتاب های درسی و آموزشی دارد؟
به جز آشنایی با الگوها، مدل ها و نظریه های یادگیری، برنامهریزی آموزشی و برنامهریزی درسی حوزه دیگری است که مؤلف کتاب درسی و آموزشی باید با آن آشنایی داشته باشد. مورد اول به ارتباط رشتۀ تحصیلی با جامعه، توسعۀ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، فضای آموزشی، استادان و مربیان، تجهیزات و همچنین الگوهای رفتاری در دانش، نگرش و گرایش و چگونگی کاربرد روش، محتوا و ابزار میپردازد، مورد دوم نیز عبارت است از طراحی، هدفگذاری، طراحی فعالیت، روش¬شناسی تدریس، ارزشیابی و ایجاد شرایط برای یادگیری به منظور تغییر رفتار است. برنامهریزی درسی بدون برنامه¬ریزی آموزشی ممکن نیست.
برنامهریزی درسی شامل سازماندهی یک سلسله فعالیتهای یاددهییادگیری به منظور ایجاد تغییرات مطلوب در رفتار یادگیرندهها و ارزشیابی میزان تحقق این تغییرات است. مراحل آن نیز شامل: نیازسنجی، هدفگذاری کلی و عینی، انتخاب محتوا، سازماندهی محتوا، انتخاب شیوۀ یادگیری، سازماندهی تجربه¬های یادگیری، پیش¬بینی فرایند اجرا و آزمایش آن، تعیین روش ارزشیابی، تعیین راهبرد و راهکار، مسئله¬یابی و ... است.
در برنامهریزی درسی و آموزشی به سه حیطۀ شناختی، گرایشی یا عاطفی و حسیحرکتی یا مهارتی توجه میشود. در حیطۀ شناختی، سطوح هرم بلوم به ترتیب و با درصد متناسب باید مورد توجه قرار گیرد: دانش 12٪، درک و فهم 8٪، کاربرد 24٪، تحلیل 32٪، ترکیب 16٪ و ارزیابی 8٪. در حیطۀ گرایشی، موضوعاتی مثل انگیزه، علاقه، تمایل، رضایتمندی، جذابیت، زیبایی و... مورد توجه است و در حیطۀ حسی-حرکتی، کنش، عمل، حرکت، تقلید، نوآوری، خلاقیت و ... مد نظر است.
نقش طراحی آموزشی کدام است؟
طراحی آموزشی به مؤلف، نیازسنجی، هدفمندی، زمانبندی، بودجهبندی، توالی و تسلسل، تقدم و تأخر، اهمیت و اولویت و ... یاد میدهد. همچنین راهبردهای کلان و راهکارهای خرد را برای چیستی و چگونگی محتوا معرفی میکند. بدین ترتیب، مؤلف محتوا را طراحی کرده و فعالیت، تمرین و تکلیف برای آن تهیه میکند. ذکر الگوهای تدریس تعاملی، اکتشافی، انتقالی، انفرادی و حل مسأله و روشهای مربوط به آنها نیز چگونگی تدریس محتوا را تسهیل میکند.
چه دانش های دیگری برای تالیف مورد نیاز است؟
دانش های دیگری نیز مورد نیاز است ، نگارش و ویرایش بیشتر به متن کتاب میپردازد و تسلط بر نویسندگی علمی و خلاق و حتی جملهها و بندنوشتهای مختلف میتواند موجب تألیف بندهای پیراسته و ویراسته شود. بدیهی است که در این ارتباط، ویرایش دستوری، ساختاری، محتوایی و ... مهم است. سبکشناسی نیز در تشخیص گونههای خاص نوشتار و انتخاب آگاهانه به مؤلف کمک کرده و کدگذاری موجب میشود، بتواند نقشۀ مفهومی هر فصل و درس را به روشنی ترسیم کند.
زیباشناسی نیز منجر به پاکیزهنویسی، زیبانویسی و روانی و شیوایی متن میشود. همچنین بلاغت و فصاحت در تولید متون متناسب، رسا و زیبا مؤثر است. ترسیم و دادهنمایی نیز موجب تصویرسازی و انتقال دیداری و یادگیری آسانتر شود. علاوه بر این، توجه به انواع هوش و سبکهای یادگیری در تدوین کتاب درسی و آموزشی باعث شناخت مخاطب و مهارتها، تواناییها و استعدادهای وی میشود./خبرآنلاین
کد مطلب: 174470