تبدیلشدن اغلب اتوبانهای پایتخت به پارکینگ خودروها، محلی امن را برای مجرمان ایجاد کرده که با موتور در میان خودروها جولان داده و با خیالی راحت جرائمشان را انجام دهند؛ مانند آنچه دو بار در بزرگراه نیایش رخ داد.
جولان جرم و جنایت در ترافیک تهران
16 شهريور 1401 ساعت 16:39
تبدیلشدن اغلب اتوبانهای پایتخت به پارکینگ خودروها، محلی امن را برای مجرمان ایجاد کرده که با موتور در میان خودروها جولان داده و با خیالی راحت جرائمشان را انجام دهند؛ مانند آنچه دو بار در بزرگراه نیایش رخ داد.
به گزارش مردم سالاری آنلاین ، روزنامه جام جم نوشت: «ترافیک تهران مدتهاست رنگوبوی خود را به عنوان معضل شهری از دست داده و به یک آسیب اجتماعی جدی تبدیل شده است که نمونههای آن از درگیری منجر به جراحت و قتل تا سرقت در روز روشن و انواع دیگر جرائم در کوچهها، خیابانها و بزرگراهها قابل مشاهده است. گرفتاری چندساعته در ترافیک باعث شده آستانه تحمل رانندگان کاهش پیدا کرده و کوچکترین تصادفی به دعوا و درگیری و گاهی قتل تبدیل شود.
تبدیلشدن اغلب اتوبانهای پایتخت به پارکینگ خودروها، محلی امن را برای مجرمان ایجاد کرده که با موتور در میان خودروها جولان داده و با خیالی راحت جرائمشان را انجام دهند؛ مانند آنچه دو بار در بزرگراه نیایش رخ داد.
ترافیک و آسیبهای اجتماعی آن هر روز بیشتر میشود و به نظر میرسد شهرداری تهران هیچ راهکاری برای حل آن ندارد. حضور ماموران راهنمایی و رانندگی هم در خیابان و بزرگراهها هیچ مشکلی را حل نمیکند و ماموران به جای رفع ترافیک بیشتر در پی کمک به رانندگانی هستند که خودروهایشان در ترافیک خاموش کرده و برای کنارکشیدنش نیاز به کمک دارند. حال قرار است از ابتدای مهر ۴۰ درصد به حجم ترافیک تهران افزوده شود.
برای بررسی آسیبهای اجتماعی ترافیک این روزهای پایتخت سراغ دکتر علی نجفی توانا، حقوقدان و جرمشناس، رفتیم. این استاد دانشگاه هم معتقد است به موضوع ترافیک دیگر نباید به عنوان معضل شهری نگاه کرد. نجفی توانا با اشاره به اینکه زندگی اجتماعی مستلزم پذیرش و حاکمیت نظم است، گفت: «زندگی شهری موجب تراکم زیست انسانها در کنار یکدیگر شده است. در گذشته، مردم در روستاها در خانه و حیاط مستقل زندگی میکردند اما امروزه و برای کاهش سطح اشتغال، زندگی آپارتماننشینی در اکثر نقاط دنیا رواج پیدا کرده است. البته در اروپا و آمریکا مستقلزیستن در خانههای به هم چسبیده یا مستقل رواج بیشتری دارد و آپارتماننشینی در میان دانشجویان و افراد کمدرآمدتر، بیشتر مشاهده میشود که البته در برخی کشورها و شهرهای بسیار بزرگ دنیا عکس این موضوع صادق است. در کشور ما پدیده آپارتماننشینی از دو - سه دهه قبل به حدی رایج شد که تمام خانهها در اکثر شهرها به ساختمانهای بلندمرتبه تبدیل شد. این تکثر و تراکم، نهتنها در زندگی بلکه روی روابط اجتماعی و حملونقل نیز تاثیر گذاشت. مردمی که مستقل بودند، حالا باید در آپارتمانها زندگی میکردند؛ بدون اینکه عادات این نوع همزیستی را بیاموزند. در کنار این موضوع، بحث ترافیک در شهرها نیز مطرح شد.»
این جرمشناس افزود: «اما فرهنگ و آموزش لازم برای یادگیری نظمپذیری و رعایت نظم ترافیکی را نیاموختیم و همین امر باعث شد ترافیک به عنوان یک معضل اجتماعی قبل و پس از انقلاب وجود داشته باشد. اتلاف زمان و موقعیت، مصرف حجم زیاد بنزین، آلودگی هوای کلانشهرها و نکته مهمتر، مختلشدن تعادل روحی و روانی و بروز عصبانیتهای ناگهانی در رانندگان و مسافران از جمله تبعات منفی ترافیک است که موجب شده تاکنون شاهد حجم زیادی از درگیری، ضربوجرح و حتی قتل بهویژه در فصول گرم سال که با افزایش التهاب و کاهش تابآوری همراه است باشیم؛ به حدی که در حال حاضر این جرائم رو به افزایش است و رفتارهای خشن در ترافیک فرصت بروز بیشتری دارند.
ضمن اینکه با در نظر گرفتن شرایط فرهنگی جامعه، مردم آموختهاند برای دریافت امتیاز، درآمد و بهرهوری بیشتر، با عدم رعایت حق تقدم، عبور از نقاط ممنوعه، عبور از شانه خاکی و ... به حقوق دیگران تجاوز کنند که چنین اقداماتی باعث افزایش حجم ترافیک شده و عصبانیت رانندگان و تبعات منفی آن را به همراه دارد.»
نجفی توانا به افزایش سرقت در کشور و تغییر شکل سرقت آن از سنتی به جدید اشاره کرد و گفت: «سرقت ابزارآلات آهنی ادارات خدمترسان به مردم تا شبکههای آبرسانی، دریچه و حتی سرقت از خانهها رو به افزایش بوده و امنیت فردی و اجتماعی را دچار مخاطره کرده است.
از جرائم جدید دیگر میتوان به رویآوردن برخی افراد به خفتگیری و سرقت مسلحانه اشاره کرد. این نوع سرقتها عمدتا توسط جوانان سوار بر موتور یا خودرو انجام میشود که در خیابانها و کوچهها جولان داده و با تهدید سلاح گرم یا سرد لوازم و وجوه نقد قربانیان خود را سرقت میکنند. حتی در مواردی اگر افراد مقاومت کنند، با ضربه چاقو یا شلیک گلوله، قربانی را مصدوم کرده یا به قتل میرسانند.
اخیرا به دلیل ازدیاد این نوع سرقت و بیپروایی از واکنش مردم در ملأ عام و حضور نیروهای انتظامی، این سارقان بهراحتی راه مردم را سد کرده و لوازم آنها را سرقت و در صورت مقاومت افراد، خسارت مالی و جانی به آنها وارد میکنند. ترافیک بزرگراهها و امکان فرار با موتور از دست مالباخته باعث شده این وضع به شرایطی ایدهآل برای دزدان تبدیل شود.»
او در پایان، رفتار مردم در زمان سرقت را نیز زیر سؤال برد و افزود: «مردم در این شرایط تنها تماشاگر بوده و جرات دخالت در صحنه را ندارند، زیرا محافظهکار شده و نگران هستند تا مبادا با ورود به صحنه مورد سرقت قرار بگیرند پس تنها به ضبط فیلم اکتفا میکنند. علت این نوع سرقتها بیکاری جوانان، تورم افسارگسیخته و عدم تامین نیاز مردم است که با ساماندهی اقتصاد، آمار سرقتها کاهش پیدا میکند.»
کد مطلب: 173914