جبهه اصلاحات پس از انتخابات ۱۴۰۰ و روند ۸ سال ریاست جمهوری حسن روحانی در سیستم سیاسی کشور در شرایط مناسبی قرار ندارد. تحلیلهای مختلفی در خصوص آینده اصلاحات مطرح می شود. برای بررسی آینده اصلاحات گفتوگوهایی با حسین مرعشی، مسعود پزشکیان، محمد مهاجری و محمدتقی فاضل میبدی برای پیشبینی آینده این جبهه سیاسی داشتهایم.
به گزارش مردم سالاری آنلاین به نقل از اقتصادآنلاین ،انتخابات 1400 و رد صلاحیتهای گسترده جبهه اصلاحات روند جدیدی را برای این حزب سیاسی رقم زده است. البته نقدهای بسیار زیادی در سالهای دولت حسن روحانی به این حزب وارد بود. اما حذف کامل این حزب از عرصه قدرت شاید از انتخابات 1400 کلید خورده و بسیاری را نگران تک حزبی شدن گروههای سیاسی در کشور کرده است.
با این حال نگاههای مختلفی در خصوص آینده جبهه اصلاحات مطرح میشود. حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی، مسعود پزشکیان، نماینده مردم تبریز در مجلس، محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا و محمدتقی فاضل میبدی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم از روند کنونی و آینده قابل پیشبینی این حزب گفتهاند.
مرعشی: اطلاحات با شکست در انتخابات به پایان نمیرسد
حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی با اشاره به اینکه با روی کار آمدن آقای رییسی به عنوان رییس جمهوری، اصوالگرایان پاس گلی به اصلاح طلبان زدهاند و آنها هم قطعاً گل را میزنند، عنوان کرد: اصولاً سیاست و جریانات سیاسی هیچ وقت تمام نمیشوند. جبهه اصلاحات ریشه بسیار قوی دارد و در انقلاب اسلامی هم نقش داشته و در واقع از جریانات ریشهدار است. بر همین اساس هرگز با شکست در انتخابات به پایان نمیرسد.
وی در ادامه بیان کرد: مهم این است که کشور نیاز به اصلاحات واقعی دارد و روندهای مخرب فعلی از جمله روند مهاجرت نخبگان، خروج سرمایه تا تورم و... باید مثبت شود. این وظیفه مهمی است که بر دوش همه جبهههای سیاسی و به طور خاص بر روی شانههای جبهه اصلاحات قرار دارد. جبهه اصلاحات نمیتواند به روند شاخصهای در حال افول کشور بی تفاوت باشد.
مرعشی مطرح کرد: نمیشود کسی بگوید من ایرانی هستم و در مقابل آینده ایران مسئولیت دارم و در نظام جمهوری اسلامی مسئولیم و چشمان خود را بر روی واقعیتهای بسیار تلخ فعلی میبندم و توجهی هم به جایگاه ایران در منطقه و بین الملل و خروج ایران از بازار بین المللی نفت ندارم. یک ایرانی آگاه و دانا با قدرت تعقل در امور سیاست در ایران نمیتواند چشم خود را بر روی واقعیتهای بسیار شکننده امروز ببندد.
دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی با اشاره به این که اصلاح طلبان حتما متوجه مسئولیتهای تاریخی خود هستند، بیان کرد: البته این مسئولیت ظرایفی دارد و تدابیری دور از احساسات و شعار میطلبد.
وی با طرح این سوال که چگونه اصلاحطلبان میتوانند به روی کار آمدن یک دولت کارآمد کمک کنند و نظام ناکارآمد و ضعیف فعلی را به نظامی با کارآمدی بالا تبدیل کنند، پاسخ داد: در ابتدا باید موضوعات فرعی را که این روزها تبدیل به اصل شدهاند به جایگاه خود برگردانیم و مشکلات کشور را به مرور حل کنیم و نیاز به تدبیر و سیاست ورزی بسیار حرفهای و چند لایه داریم. سیاست یک معادله سطحی نیست و بسیار پیچیده است. روابط قدرت و سیاستهای بینالمللی و منطقهای کار افراد پیچیده، صبور و همچنین کار جمعی است. هیچ فردی به تنهایی قادر نیست مسائل را حل کند و بدون داشتن تشکل، ارتباطات و روابط و تصمیمات چند لایه نمیتوان این مهم را محقق کرد.
پزشکیان: جامعه امروز به اصلاحات نیاز دارد
مسعود پزشکیان، نماینده مردم تبریز در مجلس با طرح اینکه اصلاحات مخصوص یک دسته و گروه خاصی نیست، عنوان کرد: مانند اصولگرایانی که در حال حاضر 10 الی 20 گروه و جریان هستند، اصلاحات هم به این شکل است و یک ساختار فکری منسجم و تعریف شده ندارند. ولی اگر بخواهیم مملکت را درست کنیم مجبور به اصلاحات هستیم.
وی در ادامه بیان کرد: ممکن است من ادعای اصلاحاتی بودن کرده باشم اما نه تنها اصلاح نکردم، بلکه دست به تخریب هم زدهام. این من هستم که از این لغت سوءاستفاده کردم وگرنه برای درست شدن جامعه مجبور به اصلاحات هستیم.
پزشکیان با بیان اینکه در کشور دعوای قدرت در جریان است و دعوای خدمت نیست، توضیح داد: همه با یکدیگر دشمن شدهاند. رسول خدا وقتی به مدینه رفتند، اولین کاری که کرد بین اقوام مختلفی که دشمن خونین بودند، دوستی و برادری برقرار کرد. ما با هم برادر بودیم، اما با هم دشمن شدهایم و هر کس به دیگری انگ میزند. همه مسلمانان با هم برادر هستند و وقتی پذیرفتیم همه مسلمانان با هم برادر هستند، وقتی عدهای از یک جناح و دسته، قدرت را در دست میگیرد، دیگران را از میدان خارج نمیکنند تا تنها در قدرت باقی بماند.
این نماینده اصلاحات در مجلس شورای اسلامی گفت: روشنفکران، اصولگرایان و همه جامعه باید برای بهتر شدن آینده کشور در رفتار، نگاه و مهارتها تغییر یعنی اصلاحات انجام دهیم. اگر هدف ما اصلاح مملکت است باید اصلاح را آغاز کنیم. به این مفهوم که من به شخصه باید پیش از آنکه به کسی تذکر بدهم باید خودم را اصلاح کنم. امروز افرادی صد عیب دارند اما دست از رهنمود دیگران برنمیدارند و این مساله مردم را از یکدیگر بیزار کرده است.
مهاجری: دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا آینده خوبی ندارند
محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا در مورد آینده اصلاح طلبی گفت: جریان اصلاحات به دلیل برخوردهایی که از سوی بخشهایی از حاکمیت با آنها شده، به حاشیه رانده شده است. شاید بزرگترین تصمیمگیری در این باره را اصلاح طلبان به دلیل نداشتن استراتژی و تاکتیک مشخص و تفرقی که بین آنها وجود داشت و بیتوجهی از فاصلهای با مردم، گرفته باشند. مجموعاً این اتفاقات باعث شد که جریان اصلاحطلب به حاشیه رانده شود.
وی در ادامه با بیان اینکه جریان اصلاحات به دلیل اینکه نمیتواند فکر و عمل متمرکز داشته باشد، این روند رو به نزول و سقوط را همچنان ادامه داده است. اما این اتفاق اصلاً به نفع جریان اصولگرا نیست. جریان اصولگرا تنها در شرایطی میتواند پرقدرت ظاهر شود که یک رقیب جدی داشته باشد. بنابراین با این روند جریان اصلاح طلب و اصولگرا هر دو به سمت افول میروند. همچنین دلیل اصلی که هر دو با هم رو به افول خواهند رفت، روند تدریجی غیرسیاسی شدن جامعه است و دیگر سرنوشت هیچ کدام از دو جریان سیاسی برای جامعه مهم نیست. این مسالهای است که اکنون هم در برخی نظرسنجیها قابل مشاهده است.
مهاجری با بیان اینکه تنها حدود 10 تا 12 درصد مردم به جناحهای مختلف توجه دارند، بیان کرد: اما برای حدود 70 تا 75 درصد مردم صرفاً شعارهای مقطعی دو جناح به مسائل مهم است که در اصطلاح سیاسی این گروه بزرگ را آرای خاکستری مینامیم. اما در انتخابات سالهای 1398 و 1400 اکثریتی که به عنوان آرای خاکستری مطرح میشوند اصلاً پای صندوق نیامدند. گرچه برنده هر دو انتخابات اصولگرایان بودند، ولی نتیجه این بود که درصد بزرگی از مردم در انتخابات مشارکت نکردند. در انتخابات مجلس کمتر از 40 درصد و در انتخابات ریاست جمهوری هم تنها 48 درصد شرکت کردند که مقدار قابل توجهی آرای باطله بودند و میتوان گفت که آن افراد هم در انتخابات شرکت نکردند.
این فعال اصولگرا در پایان مطرح کرد: بنابراین وضعیت اصلاحطلبان با شرایط فعلی که مردم هیچ رغبتی به شعارها، برنامهها، استراتژی و تاکتیک ندارند، مناسب نیست. من آینده خوبی برای آنها پیش بینی نمیکنم. ضمن اینکه چنین شرایطی شاید حتی شدیدتر به زودی گریبانگیر جریان اصولگرا خواهد شد.
میبدی: کشور چارهای جز اصلاحات ندارد
محمدتقی فاضل میبدی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم با طرح اینکه دو مساله ضرورت اصلاحات در نظام سیاسی کشور و آینده جبهه اصلاحات و اصلاح طلبان را باید جدا کرد، گفت: کشور چارهای جز اصلاحات ندارد. کشور سه راه پیش روی خود دارد؛ نخست پیشروی نظام با وضعیت فعلی است که به نظر من آینده چندان روشنی ندارد. زیرا وضعیت اقتصاد، سیاست خارجی و مشکلات مردم قابل توجه است و این شرایط قابل دوام نخواهد بود.
فاضل میبدی در ادامه توضیح داد: راه دیگر وقوع یک انقلاب و از بین رفتن کل دستاوردهای نظام است که من این را هم قبول ندارم و در نهایت آخرین راه تن دادن نظام به اصلاحات است. از قانون اساسی گرفته تا رویکردهای کلان سیاسی و اقتصادی کشور باید در این راه حل اصلاح شود.
وی با بیان اینکه باید دولتمردان با منتقدان گفتوگو کنند تا از بن بستی کنونی خارج شویم، تصریح کرد: بسیاری از مشکلات کشور بلاتکلیف مانده است، از همه بدتر مهاجرتهایی است که پی در پی در حال صورت گرفتن است.
این کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به اینکه آینده کشور بسیار مبهم است، تاکید کرد: بنده معتقد هستم شخص رهبری که در راس هرم قرار دارند، میتوانند شرایط را تغییر داده و غیر از ایشان کسی نمیتواند این کار را انجام دهد. لازم است ایشان پیش قدم شده و اصلاحاتی در ساختار سیاسی کشور صورت دهند.
فاضل میبدی در خصوص آینده اصلاحات گفت: من معتقد هستم که اگر با این وضع جلو برویم جایی برای اصلاح طلبان وجود ندارد. اگر اصلاحاتی در ساختار سیاسی کشور انجام شد، ممکن است از دوستان اصلاحطلب هم در ساختار کشور استفاده شود. اما در شرایطی که بی حجابی به مساله اول کشور تبدیل شود، نظام را به بیراهه میکشاند. فعلاً مشکل اساسی کشور تورم و گرانی است که باید راهحلی برای آن در نظر گرفته شود. غیر از تغییر و اصلاحات این مشکلات حل نمیشود. اگر قرار به انجام اصلاحی باشد، باید بسیاری از افرادی که در جریان اصلاحات فکر و کار کردهاند، دعوت شده و با آنها همفکری و همکاری صورت گیرد.
آینده جبهه اصلاحات همانطور که در مصاحبه با افراد مختلف مطرح شد، بسیار مبهم است. زیرا روند کنونی کشور به سمتی میرود که هنوز مشخص نیست مسائل و مشکلات اصلی چگونه قابل حل خواهد بود. از سوی دیگر جایگاه احزاب سیاسی در بین مردم نیز به شدت افت کرده تا جایی که از اهمیت آینده جریانات سیاسی نیز کاسته شده است. این درحالی است که جریانات سیاسی میتوانند در رشد سیاسی یک کشور نقش مهمی ایفا کنند. در هر حال باید منتظر بود و دید که مردم در انتخاباتهای آتی چه تصمیم و برخوردی با احزاب مختلف سیاسی خواهند داشت.