فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی در روزنامه هممیهن نوشت: کسی که نه اسلحه دارد و نه حتی کسی را تشویق یا تحریک به حضور خیابانی میکند و از آن مهمتر برخورد با او فاقد هیچ پشتیبانی مردمی نیست، نمونهاش فعالیتهای او در کلاب هاوس است. پس چرا او را بازداشت میکنند؟
عباس عبدی نوشت:
بازداشت مصطفی تاجزاده این پرسش را مطرح کرد که آیا این اقدام اثربخشی لازم را برای بازداشتکنندگان دارد یا خیر؟
بسیاری از منتقدان اینگونه بازداشتها، پاسخ روشن و قاطع میدهند که نه. حتی فراتر از این رفته و میگویند این به نفع مصطفی شده است. در نقطه مقابل نیز بازداشتکنندگان و طرفداران آنان هم حتماً این را مفید و اثربخش میدانند که دست به چنین اقدامی زدهاند.
باید گفت که چنین مواجههای با تاجزاده اثربخش نیست. کسی که نه اسلحه دارد و نه حتی کسی را تشویق یا تحریک به حضور خیابانی میکند و از آن مهمتر برخورد با او فاقد هیچ پشتیبانی مردمی نیست، نمونهاش فعالیتهای او در کلاب هاوس است. پس چرا او را بازداشت میکنند؟
پاسخ را باید در نگاه طرف مقابل جست، نگاهی که معتقد است ادامه این حضور سیاسی نیز میتواند بحرانآفرین باشد.
واقعیت این است که سطح گفتاری و ادبیات سیاسی تاجزاده فراتر از سنت سیاسی متعارف جامعه است. گر چه غیر قانونی نیست، ولی با معیارهای مرسوم تطابق ندارد. این سطح گفتاری با واقعیت عملی سیاست در ایران که منجر به یک مجموعه یک دست در دولت و قوای دیگر شده نیز هماهنگی ندارد.
به عبارت دیگر از یک سو سطح گفتاری رادیکالتر شده و از سوی دیگر سیاست عملی و مشارکت عمومی محدودتر شده است. این شکاف روزافزون با وجود شبکههای مجازی مجال بروز یافته است. از این رو بازداشتکنندگان تن به چنین شکافی نمیدهند، میدانند که زیانبار است و فضای سیاسی را ناپایدار میکند، و حتی ممکن است میوه آن را دیگران بچینند.
ولی مشکل از اینجا آغاز میشود که با بازداشت او مسأله حل نشده است، بلکه فقط پاک شده است و خیلی سریع از جای دیگری خود را نشان خواهد داد. به عبارت دیگر اگر این کار در کوتاهمدت نتیجهبخش باشد در بلندمدت بیاثر است، مگر آنکه اقدامات دیگری صورت گیرد که چنین گفتار و ادبیاتی را بلاموضوع نماید.