غلامرضا ظریفیان فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با ایلنا، در پاسخ به این سوال که هفته گذشته وزیر کار به دلیل آنچه هماهنگی بیشتر میان ارکان دولت از آن نام برد از سمت خود استعفا داد از نظر شما رئیس دولت باید چه کاری انجام دهد تا هماهنگی میان نیروهای دولت بیشتر شود، گفت: قبل از استعفای آقای عبدالملکی، چند ماهی بود که بسیاری از کارشناسان عرصه اقتصاد و اقتصاد سیاسی دلسوزانه بر این تاکید کردند مهمترین مسئلهای که امروز جامعه ما با آن روبرو است مسائل معیشتی و اقتصادی است. اگر از صد در صد جامعه هم بپرسیم، ۶۰ تا ۹۰ درصد آنها مسائل اقتصادی و معیشتی را مطرح میکنند.
وی افزود: اقتصاددانان دلسوزانه به این نکته اشاره میکردند که مهمترین مسئله اقتصاد و معیشت است، دولت باید در این عرصه یک برنامه روشن و مشخص داشته باشد، نیروهای توانمند را در این عرصه به کار بگیرد و در عین حال باید این نیروها از یک تفاهم حداکثری برخوردار باشند تا بتوانند این مسئله مهم را مدیریت کنند. متاسفانه به هر دلیلی دولت در این عرصه از نیروهای توانمند و هماهنگ بهره نگرفت و آقای عبدالملکی در نامه استعفای خود به نکته هماهنگی میان نیروهای دولتی اشاره کرد که مجبور به استعفا شد.
ظریفیان گفت: امروزو مسائلی از این دست را فکر میکنم دولت با تجربهای که در این مدت نه ماهه کسب کرده باید به شکل ضروری به اولویتهای اقتصادی کشور که ما آن را در شکلهای مختلف اعتراضی جامعه میبینیم توجه کرده و هرچه زودتر بازبینی در عملکرد اقتصادی مدیران خود داشته باشد و هر تغییری که لازم است را با استفاده از توانمندی و تجربه افراد بدهد، نیروهای جدید را بدون شعارها و حرفهای توهمی به کار بگیرد و نکته دوم آنکه از افراد هماهنگ در سیستم اقتصادی خود استفاده کند. اگر دولت در این دور کار را انجام دهد، با حاشیه امنیت بیشتری مسائل را دنبال خواهد کرد و نگران این مسئله نخواهد بود که مجلس هر روز در مورد وزیر یا مسائل اقتصادی اعتراض و تهدید به استیضاح کند.
این فعال سیاسی گفت: دولت باید خود زودتر اقدام کرده و با توجه به نیازهای کشور مشکلات را برطرف کند در این عرصه هرچقدر دیرتر اقدام شود، تبعات زیادی برای کل کشور به همراه خواهد داشت.
ظریفیان در پاسخ به این سوال که به غیر از داشتن برنامه، به چه نکات دیگری میتوان اشاره کرد که نیروهای دولت با یکدیگر بتوانند بیشتر و بهتر هماهنگ شوند، گفت: ما نمیتوانیم اول برنامه بدهیم و بعد در آزمون خطا ببینیم چه میشود. کشور در شرایطی نیست که برنامه توهمی یا فرضی داشته باشیم. به طور مثال به اتفاقی که در ارتباط با حذف ارز ترجیحی افتاد نگاه کنید، همه اقتصاددانان کشور هم نظر بودند که باید در مسئله ارز تصمیمات اساسی و بنیادی بگیریم اما وقتی میخواهیم این تصمیمات را بگیریم باید به تمام جوانب این تصمیم توجه داشته باشیم، اقدامات لازم را تدارک ببینیم تا بعد از آن کار با اتفاقاتی مانند بالا رفتن تورم رو به رو نشویم.
وی افزود: فکر میکنم خود برنامه نیازمند اجماع نظر نسبی است. در حال حاضر ما بیانیه اقتصاددانان را دیدیم. به نظر میرسد با توجه به اینکه امروز با مشکلات ملی روبهرو هستیم و همه جریانات نگران این شرایط هستند، دولت باید یک بار دیگر برنامههای خود را مرور کرده و در هر برنامهای که به اجماع نظر رسید، با توجه به اولویتهایی که وجود دارد بعد از سنجیدن همه جوانب، کار را با هماهنگی بیشتری جلو ببرد.
ظریفیان گفت: امروز هماهنگی خیلی مهم است. اگر هماهنگی لازم در عملیاتی کردن برنامه از لحاظ توانایی سیستمی و درک نظری وجود نداشته باشد، یک طرح خوب به دلیل بد عمل شدن آسیب میبینید و در ادامه تبعات بیشتری برای کشور ایجاد خواهد کرد. بنابراین ما نیازمند استراتژی روشن و اجماع نظر نسبی و در عین حال نیروهای توانمند از لحاظ نظری و عملی هستیم تا پروژههای دولت را تبیین و به خوبی محقق کنند.
ظریفیان در پاسخ به این سوال که بعد از استعفای آقای عبدالملکی گزینههایی مانند آقایان حاجی بابایی، فروزان مهر، زاهدی وفا و حتی بذرپاش مطرح میشوند. نظر شما درباره اسامی مطرح شده چیست و آیا گزینه کارسازی هستند یا خیر گفت: آقای عبدالملکی نشان داد که کارنامه او به دلیل تصورات و توهمات و نوع کنشی که در خود وزارتخانه داشت و نسبتی که با قوای دیگر برقرار میکرد، تجربه خوبی نبود. اما واقعیت این است، قبل از آنکه به تغییر کارگزاران فکر کنیم باید به استراتژیها و برنامههای درست فکر کنیم و متناسب با آن برنامهها و استراتژیهای مشخصی که داریم، نیروی متناسب را به کار بگیریم.
وی تصریح کرد: خیلی از وقتها افراد همسو را انتخاب میکنیم و ممکن است این افراد در زمینههایی تواناییهای خوبی هم داشته باشند. اما نکته مهم این است با توجه به شرایط موجود، اهمیت و حساسیت مسئله اقتصاد، مسئله مقبولیت برای اینکه او در مصدر یک فعالیت اقتصادی بزرگ قرار بگیرد هم مهم است. اگر دیگران او را خوب نشناسند و از مقبولیت لازم هم برخوردار نباشد، اگر توانمند هم باشد باید مدتها تلاش کند تا مقبولیت خود را اثبات کند که این موضوع وقت بسیار زیادی خواهد گرفت که در شرایط امروز فرصت چندانی نداریم.
ظریفیان گفت: بنابراین فرد انتخابی باید از تجربه خوب و مقبولیت مناسبی در نظام اقتصادی بهرهمند باشد، در شرایط مشخص فهم درستی از عمل مشخص داشته باشد و این توانایی را داشته باشد که با بخشهای دیگر اقتصاد ارتباط سازنده برقرار کند.