با گذشت تقریبا شش هفته از جنگ میان روسیه و اوکراین این سوال مطرح است که آیا این درگیری به عنوان اولین جنگ جهانی واقعی، بسیار فراتر از ابعاد جنگهای جهانی اول یا دوم، مطرح است یا خیر. در این جنگ، عملا هر کسی در روی زمین صرفنظر از اینکه کجا زندگی میکند، میتواند نظارهگر نبرد در سطحی دقیق باشد، به طریقی در آن مشارکت کند یا به لحاظ اقتصادی از آن تاثیر بپذیرد.
با گذشت تقریبا شش هفته از جنگ میان روسیه و اوکراین این سوال مطرح است که آیا این درگیری به عنوان اولین جنگ جهانی واقعی، بسیار فراتر از ابعاد جنگهای جهانی اول یا دوم، مطرح است یا خیر. در این جنگ، عملا هر کسی در روی زمین صرفنظر از اینکه کجا زندگی میکند، میتواند نظارهگر نبرد در سطحی دقیق باشد، به طریقی در آن مشارکت کند یا به لحاظ اقتصادی از آن تاثیر بپذیرد.
به گزارش ایسنا، توماس ال. فریدمن، تحلیلگر نشریه نیویورکتایمز در مطلبی در خصوص ابعاد جهانی جنگ اوکراین مینویسد: «با گذشت تقریبا شش هفته از جنگ میان روسیه و اوکراین، این ظن برای من به وجود آمده که آیا این نخستین جنگ جهانی واقعی ما نیست! خیلی واقعیتر از جنگ جهانی اول، یا جنگ جهانی دوم. در این جنگ که من آن را جنگ جهانی در جهان به هم متصل تلقی میکنم، عملا هر کسی در روی زمین صرفنظر از اینکه کجا زندگی میکند، میتواند نظارهگر نبرد در سطحی دقیق باشد، به طریقی در آن مشارکت کند یا به لحاظ اقتصادی از آن تاثیر بپذیرد.
نبرد میدانی که جرقه جنگ جهانی در جهانی به هم متصل را زده ظاهرا بر سر این است که چه کسی باید اوکراین را کنترل کند اما فریب این ظاهر را نخورید. آندرس اسلوند، کارشناس سوئدی حوزه اقتصاد روسیه، به من متذکر شد، این جنگ تبدیل به یک "نبرد بزرگ" میان دو نظام سیاسی که در جهان امروز مسلطترین نظامهای سیاسی هستند، شده است.
با وجود این که این جنگ هنوز تا پایان راه فاصله زیادی دارد، ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه ممکن است همچنان راهی برای غلبه یافتن و قدرتمندتر خارج شدن در این جنگ بیابد و اگر که او چنین کاری نکند، این میتواند نقطه عطفی در کشمکش بین سیستمهای دموکراتیک و غیردموکراتیک باشد. شایان ذکر است که جنگ جهانی دوم به فاشیسم پایان داد و جنگ سرد به کمونیسم ارتدوکس در نهایت حتی در چین پایان داد. بنابراین، آنچه در خیابانهای شهرهای کییف، ماریوپل و منطقه دونباس اتفاق میافتد، میتواند بر نظامهای سیاسی بسیار فراتر از اوکراین و در آیندهای بسیار دور تأثیر بگذارد.
در زمان جنگهای جهانی اول و دوم، هیچکس تلفن همراه هوشمند یا دسترسی به شبکههای اجتماعی برای آنکه از طریق آنها بتواند به شیوههای غیر جنبشی جنگ را نظاره کرده و در آنها مشارکت کند، نداشت. در واقع، بخش بزرگی از جمعیت جهان هنوز مستعمره بودند و از آزادی کامل برای بیان نظرات مستقل خود حتی در صورت در اختیار داشتن فناوری برخوردار نبودند. بسیاری از کسانی که در خارج از مناطق جنگی زندگی میکردند نیز کشاورزان بسیار فقیری بودند که چندان تحت تأثیر آن دو جنگ جهانی قرار نگرفتند. در آن زمان طبقات عظیم متوسط و رده پایینتر جهان به هم متصل امروز که در یک زندگی شهری و پر ارتباط و جهانی شده زندگی میکنند، وجود نداشت.
اکنون، هر کسی که گوشی هوشمند دارد میتواند اتفاقات اوکراین را - زنده و رنگی - مشاهده کند و از طریق شبکههای اجتماعی نظرات خود را در سطحی جهانی بیان کند. در دنیای پسااستعماری ما، دولتهای تقریباً هر کشوری در سراسر جهان میتوانند از طریق مجمع عمومی سازمان ملل متحد به نفع محکومیت یکی از طرفهای جنگ اوکراین یا عذر تراشیدن برای آنها رأی دهند.
با وجود مطرح شدن تخمینهای متفاوت، به نظر میرسد که بین سه میلیارد تا چهار میلیارد نفر در کره زمین - تقریباً نیمی از جمعیت آن - امروزه گوشی هوشمند دارند، و اگرچه سانسور اینترنت به ویژه در چین یک مشکل واقعی باقی مانده است، اما افراد بسیار بیشتری وجود دارند که میتوانند عمیقا نظارهگر جاهای خیلی بیشتری در جهان باشند و این باز تمام ماجرا نیست.
هر کسی که یک گوشی هوشمند و یک کارت اعتباری دارد، میتواند از طریق امکان Airbnb به غریبههای اوکراینی کمک کند. نوجوانان در هر نقطه از جهان میتوانند برنامههایی در توییتر ایجاد کنند تا الیگارشهای روسی و قایقهای تفریحی آنها را ردیابی کنند. در همین حال، دولت اوکراین توانسته است از یک منبع کاملاً جدید بودجه به دست بیاورد کند. پس از درخواست این دولت در رسانههای اجتماعی برای دریافت کمک مالی، بیش از ۷۰ میلیون دلار ارز دیجیتال از جانب افراد سراسر جهان جمعآوری شد. و ایلان ماسک، میلیاردر صاحب شرکت تسلا، سرویس اینترنت ماهوارهای شرکت اسپیس ایکس خود را در اوکراین برای ارائه اینترنت پرسرعت پس از درخواست یک مقام اوکراینی در توییتر از او برای کمک به کشورش در مقابله با تلاشهای روسیه برای قطع ارتباط اوکراین با جهان، فعال کرد.
شرکتهای آمریکایی ادارهکننده ماهوارههای تجاری مانند فناوریهای ماکسار، به هر کسی این امکان را دادهاند که از فضا صدها نفر از مردم ناامیدی صف کشیده بیرون از یک سوپرمارکت در ماریوپل برای دریافت غذا را - حتی اگر روسها این شهر را در عرصه میدانی محاصره کرده و ورود خبرنگاران به آن را ممنوع کنند – مشاهده کنند.
سپس این نیروهای جنگ سایبری هستند که میتوانند از هر جایی وارد مبارزه شوند و چنین کاری را کردهاند. شبکه سی.ان.بی.سی گزارش داد که یک حساب کاربری محبوب در توییتر به نام انانیمس اعلام کرد، این گروه سایبری فعال در سایه در حال جنگیدن در "جنگ سایبری" علیه روسیه است. این حساب که بیش از ۷.۹ میلیون دنبالکننده در سطح جهانی دارد - تقریباً هشت برابر تعداد کل نیروهای ارتش روسیه (انانیمس ۵۰۰,۰۰۰ دنبالکننده جدید از زمان حمله روسیه به اوکراین جذب کرد) - مسئولیت غیرفعال کردن وب سایتهای برجسته دولتی، خبری و شرکتهای وابسته به روسیه و افشای اطلاعات نهادهای روسیه مانند Roskomnadzor، آژانس فدرال مسئول سانسور رسانههای روسی، را بر عهده گرفته است.
این چنین بازیگران و امکانات غیردولتی فوقالعاده قدرتمند و دارای ابعاد جهانی در زمان جنگ جهانی اول یا دوم وجود نداشتند.
اما همانطور که افراد بیشتری میتوانند بر روند این جنگ تأثیر بگذارند، همچنین میتوانند بیشتر تحت تأثیر آن هم قرار گیرند. روسیه و اوکراین تامینکنندگان کلیدی گندم و کود زنجیرههای تامین کشاورزی تغذیهکننده فعلی جهان که در این جنگ مختل شده، هستند. جنگ بین این دو کشور حوزه اروپا، باعث افزایش قیمت غذا برای مصریها، برزیلیها، هندیها و آفریقاییها شده است.
و از آنجایی که روسیه یکی از بزرگترین صادرکنندگان گاز طبیعی، نفت خام و سوخت دیزل مورد استفاده تراکتورهای کشاورزان جهان است، تحریمها علیه زیرساختهای انرژی روسیه صادرات این کشور را محدود کرده و باعث افزایش قیمت بنزین از مینیاپولیس آمریکا تا مکزیک و بمبئی هند شده و همینطور کشاورزان مناطقی بسیار دورتر اعم از آرژانتین را مجبور به جیرهبندی استفاده از تراکتورهای دیزلی یا کاهش مصرف کودهای غنی از سوختهای فسیلی کرده و به این ترتیب صادرات محصولات کشاورزی آرژانتین را به خطر میاندازد و هر چه بیشتر به روند افزایش قیمت جهانی غذا دامن میزند.
این جنگ یک جنبه غیرمنتظره دیگر به لحاظ جهانیسازی امور مالی دارد که واقعاً باید به آن توجه داشته باشید؛ پوتین بیش از ۶۰۰ میلیارد دلار در قالب طلا، اوراق قرضه دولتی خارجی و ارز خارجی با درآمد حاصل از کل صادرات انرژی و مواد معدنی روسیه پسانداز کرده بود تا اگر غرب او را تحریم کرد، یک منبع حمایتی داشته باشد. اما ظاهرا پوتین فراموش کرد که دولت او در دنیای به هم متصل امروزی، طبق روال معمول، بیشتر آن را در بانکهای کشورهای غربی و چین سپردهگذاری کرده است.
بر اساس گزارش مرکز ژئواکونومیک شورای آتلانتیک، شش کشور اصلی محل ذخیره داراییهای ارز خارجی بانک مرکزی روسیه عبارتند از چین با سهم ۱۷.۷ درصد؛ فرانسه با سهم ۱۵.۶ درصد؛ ژاپن با سهم ۱۲.۸ درصد؛ آلمان با سهم ۱۲.۲ درصد؛ آمریکا با سهم ۸.۵ درصد و انگلیس با سهم ۵.۸ درصد.
هر یک از این کشورها، به جز چین، اکنون آن ذخایر روسیه را که در اختیار دارند مسدود کردهاند و بنا بر اعلام این واحد ردیاب شورای آتلانتیک، حدود ۳۳۰ میلیارد دلار برای پوتین غیرقابل دسترسی شده است.»