; ?>; ?> مردم سالاری آنلاين - چرا عطار را نمی‌شناسیم؟ - نسخه قابل چاپ

کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

چرا عطار را نمی‌شناسیم؟

25 فروردين 1400 ساعت 22:58

یک پژوهشگر ادبیات با اشاره به نبود اطلاعات انبوه در خصوص زندگی و زمانه عطار نیشابوری، گفت: این مسئله ناشی از شیوه و وقایع زندگی عطار است.


 یک پژوهشگر ادبیات با اشاره به نبود اطلاعات انبوه در خصوص زندگی و زمانه عطار نیشابوری، گفت: این مسئله ناشی از شیوه و وقایع زندگی عطار است.

فردین نجف‌زاده در گفت‌وگو با ایسنا در خصوص زندگانی فریدالدین عطار نیشابوری، اظهار کرد: اطلاعات چندانی از زندگی عطار نیشابوری در اختیار نداریم، اما طبق اطلاعات محدودی که وجود دارد، «فریدالدین ابوحامد محمدبن ابراهیم» را می‌توان نام کامل عطار دانست، چنان که این شخصیت در اشعار خود نیز با نام «عطار» و یا «فرید» تخلص می‌کرده است. محققان در خصوص سال ولادت و وفات عطار اقوال مختلفی را بیان کرده‌اند، به طوری که سعید نفیسی سال تولد عطار را سال ۵۳۰ هجری قمری، فروزان‌فر ۵۴۰ هجری قمری و شفیعی‌کدکنی سال ۵۵۳ هجری قمری می‌دانند. هم‌چنین سال وفات عطار را نیز فروزان‌فر سال ۶۱۸ هجری قمری و شفیعی‌کدکنی سال ۶۲۷ هجری قمری تعیین کرده‌اند.
وی ادامه داد: بنا بر اطلاعات موجود به نظر می‌رسد قول شفیعی کدکنی در مورد سال تولد و وفات عطار نیشابوری مستدل‌تر از محققان دیگر است. روستای کدکن نیشابور، زادگاه این شاعر بزرگ بوده است و اغلب محققان قائل به این قول هستند. در کتاب «مجالس‌العشاق» که در سال ۹۰۹ هجری قمری نوشته شده است، محل تولد عطار روستای کندشتن نیشابور عنوان شده است و اخیراً دکتر محمود فتوحی نیز بر اساس سخن این کتاب، این موضوع که عطار نیشابوری اهل کدکن باشد را مورد تردید قرار داده‌اند.
این پژوهشگر ادبیات فارسی بیان کرد: یکی از شاخص‌ترین و برجسته‌ترین نکات درباره زندگی عطار این مسئله است که تمام زندگی این شاعر با عرفان و تصوف گره خورده است. به گونه‌ای که وی در «تذکرةالاولیاء» بیان می‌کند که از کودکی دوستی این طایفه -صوفیان- در دل او موج می‌زده و به نظر می‌رسد که پدر عطار نیز اهل عرفان و تصوف بوده است. بنابراین عطار نیشابوری از کودکی با عرفا و صوفیه نیز آشنایی داشته است.
نجف‌زاده خاطرنشان کرد: بعدها نیز خود عطار وارد سیر و سلوک عرفانی می‌شود و در کنار این که به شغل عطاری مشغول بوده، به سیر و سلوک نیز می‌پرداخته است. او زمانی که به حدی از پختگی دست پیدا می‌کند، به نوشتن آثار عرفانی روی می‌آورد. علاوه بر این گاهی نیز مجالسی داشته که این مجالس از جمله مجالس پر شور به حساب می‌آمده‌اند. در نهایت مرگ عطار هم‌زمان با حمله مغول بوده و اطلاعاتی که از این شاعر بزرگ به جای مانده است، تقریباً محدود به این عوامل می‌شود.
وی با اشاره به دلایل نبود اطلاعات زیادی درباره زندگی عطار نیشابوری، افزود: به نظر من این مسئله ناشی از شیوه زندگی و وقایع زندگی عطار است. عطار همانند بسیاری از عارفان دیگر تمایل زیادی به شناساندن خود نداشته و به همین دلیل در آثار خود اطلاعات چندانی از زندگی خودش ذکر نکرده است. علاوه بر این‌ها یکی از عواملی که سبب می‌شد شاعران به دربار روی آوردند و آثار خود را تقدیم دربار و شاه کنند، این موضوع بوده است که نام و آثارشان باقی بماند.
این دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: با این حال عطار نه‌تنها اهل دربار نبوده، بلکه به این‌ مفتخر است که در طول عمر خود پادشاهی را مدح نکرده است. به این ترتیب با توجه به این‌که چنین شیوه‌ای را برگزیده است، مسلماً از حمایت دربار و شاه نیز برای ماندگاری آثار خود و شناساندن خودش بهره‌ای نداشته است.
نجف‌زاده اضافه کرد: عامل دیگری که می‌توان در این باره بیان کرد این است که عطار اطرافیان مناسبی که باعث شناساندن این عارف بزرگ به دیگران شوند، نداشته است. اطرافیان، همواره یکی از عوامل مؤثر در شناساندن شخصیت‌ها هستند. به عنوان مثال اگر ما اطلاعات زیادی در مورد جامی در دست داریم به واسطه اطرافیان جامی بوده و هم‌چنین بخش عمده‌ای از اطلاعاتی که در خصوص مولانا داریم به دلیل مریدان وی بوده است.
وی خاطرنشان کرد: احتمال دارد که این مسئله ناشی از این موضوع باشد که سال‌های آخر زندگی عطار مصادف با حمله مغولان شد و طبق اطلاعات برخی از منابع تاریخی حدود یک میلیون و ۷۵۰ هزار نفر و بر اساس برخی منابع دیگر تقریباً تمام مردم نیشابور به جز چند صد نفر در حمله مغولان کشته شده‌اند. بنابراین، این موارد باعث شده چنانچه افرادی از اطرافیان عطار نیز محسوب می‌شدند، در این حمله کشته شده باشند.
این پژوهشگر ادبیات فارسی درباره سبک آثار عطار، عنوان کرد: عطار شاعری معناگرا است و به فنون شاعری و تکلفات شاعرانه توجه چندانی ندارد. به طوری که اگر آرایه‌های ادبی در آثار خود به کار می‌برد، اغلب این آرایه‌ها در خدمت معنا هستند و این آرایه‌ها را برای زیبایی‌آفرینی مورد استفاده قرار نمی‌داده است. در مجموع زبان عطار نیشابوری، زبانی لطیف و ساده است که حتی زبان محاوره و لهجه محلی نیز در بیان وی دیده می‌شود.
نجف‌زاده با اشاره به شهرت تعداد محدودی از آثار عطار میان عموم مردم، تصریح کرد: ابتدا باید میان آثار قطعی عطار نیشابوری و آثار منسوب به او تفکیک قائل شویم. عطار هفت اثر قطعی دارد که چهار مثنوی اسرارنامه، الهی‌نامه، منطق‌الطیر و مصیبت‌نامه و مجموعه رباعیات او با عنوان مختارنامه، دیوان عطار و تذکرةالاولیاء را در بر می‌گیرد.
وی افزود: معمولاً کیفیت اثر، موضوع اثر، جایگاه اثر در میان آثار دیگر، جایگاه اثر در میان یک جریان و گفتمان و... را می‌توان عوامل توجه عموم به آثار مختلف دانست. هم‌چنین عموم مردم معمولاً به نقاط اوج و کمال آثار و جریان‌ها توجه بیش‌تری دارند. منطق‌الطیر و مصیبت‌نامه آثار پخته‌تری نسبت به دو مثنوی دیگر عطار هستند. بنابراین این دو اثر نیز بیش‌تر مورد توجه قرار گرفته‌اند.
این پژوهشگر ادبیات فارسی اظهار کرد: مختارنامه نیز از آثار برجسته در میان آثار رباعی‌سرایان دیگر است. دیوان عطار نیز پس از دیوان شمس، بزرگ‌ترین دیوان عرفانی محسوب می‌شود. به علاوه تذکرةالاولیاء نیز در مقایسه با سایر تذکره‌های عرفانی، سرآمد است، لذا بیش از سایر تذکره‌ها مورد توجه قرار گرفته است.
نجف‌زاده بیان کرد: با این حال در مجموع، منطق‌الطیر بیش از سایر آثار عطار مورد توجه واقع شده و دلیل آن جایگاه والای این کتاب در عرفان است. پیش از منطق‌الطیر، سایر آثاری که درباره مقامات و سیر و سلوک عرفانی نوشته شده بود، ناظر بر عرفان عابدانه بوده است، اما عطار با سرودن منطق‌الطیر، جریان عرفان عاشقانه را در مقامات عرفانی تثبیت کرد که این مسئله جایگاه والای این کتاب را در عرفان نشان می‌دهد. از این رو توجه بسیاری را به خود جلب کرده است.
وی در مورد جایگاه آثار و شخصیت عطار در میان سایر شاعران و عارفان، عنوان کرد: عطار پس از مولوی به عنوان بزرگ‌ترین شاعر عارف شناخته می‌شود. این‌که عطار جریان عرفان عاشقانه را با سرودن منطق‌الطیر تثبیت کرد، جایگاه والای او را در جریان‌شناسی عرفان اسلامی نشان می‌دهد. هیچ شاعر عارفی به اندازه عطار به مراتب سیر و سلوک عرفانی توجه نکرده است.
این دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی خاطرنشان کرد: به تعبیری دغدغه او سیر تکاملی انسان است که همین سیر را در مثنوی‌های او نیز مشاهده می‌کنیم، به گونه‌ای که الهی‌نامه، منطق‌الطیر و مصیبت‌نامه به ترتیب نشانگر گذر از مراحل شریعت، طریقت و رسیدن به مرحله حقیقت هستند.
وی اضافه کرد: نکته مهم دیگری که در مورد عطار وجود دارد این است که او برخلاف بسیاری از شاعران دیگر نه‌تنها تعاملی با دستگاه قدرت ندارد، بلکه حتی منتقد بزرگ حاکمان زمان خود است.‌ تا حدی که «هلموت ریتر» یکی از شرق‌شناسان بزرگ در این خصوص می‌گوید «من در نوشته‌های اسلامی دیگری که در آن‌ها از حکام انتقاد شده است، چنین انتقاد اجتماعی تند و سختی که در داستان‌های عطار از ارباب قدرت بیان شده است، ندیده‌ام». در واقع بر خلاف شاعران درباری، عطار شاعری مردمی است و همواره در تقابل میان مردم و حاکمیت، در کنار مردم و مدافع حقوق مردم است.


کد مطلب: 147819

آدرس مطلب :
https://www.mardomsalari.ir/news/147819/چرا-عطار-نمی-شناسیم

مردم سالاری آنلاين
  https://www.mardomsalari.ir