شاید امروز دیگر کمتر جهانگردی باشد که هنگام گذر از شهر سلیمانیه (در بخش کردستان) عراق، از انگیزه نصب تندیس زنی جوان آگاه باشد که مشتهای گرهکرده خود را رو به سوی آسمان گرفته و اعتراض میکند. هنگامی که موشکافانهتر به پیکرهی زن مینگریم، گویا در میان زبانههایی از آتش ایستاده است!
از آسیای مرکزی و قفقاز که به سوی باختر (غرب) میرویم، در ترکیه و عراق برگزاری نوروز دشواریهای بسیاری را پشت سر گذاشته است. در ترکیه تا پیش از بر سر کار آمدن حزب عدالت و توسعه، نوروز همواره با خشونت شگفتآور نیروهای ارتش به آتش و خون کشیده میشد. ترکیه پیش از دولت امروزش، نوروز را برای جلوگیری از گردهمایی و همبستگی کردها ممنوع کرده بود و هر ساله در روزهای نوروزی میان مردم کرد و نیروهای ارتش بر سر برگزاری این جشن جنگ و درگیری بسیاری بود.
در نوروز سال ۱۹۹۰ میلادی دانشجویان کرد دانشگاه دجله (دیاربکر) خود را برای برپایی آیینهای نوروز آماده میکردند که با تازش ددمنشانه ارتش و نیروهای امنیتی ترکیه به دانشگاه، از برپایی آتش نوروز و گرامیداشت این جشن باستانی کردها جلوگیری شد.
چندی پس از آن زکیه آلکان، دختر کرد، دانشجوی سال ششم پزشکی و یکی از شهروندان ترکیه، در ۸ فروردین سال ۱۳۷۱ خورشیدی بر فراز دژ شهر دیاربکر در اعتراض به ممنوعیت برگزاری نوروز، گالن بنزین بر روی خود ریخت، تن خود را به آتش کشید و فریاد زد که اگر پیروز کردن این روز و برافروختن آتش نوروز را از ما بگیرید، ما با تن خود این آتش رو میافروزیم.
او با خودسوزی و بخشیدن جانش، آتش نوروز را بر میافرازد.
تندیس این زن، که در راه آرمانش خودسوزی کرد، در شهر سلیمانیه به عنوان نماد پیکار برای آزادی نوروز نهاده شده است
در پیگری این رویداد، اعتراضها به جیزره، سیلوپی و… کشید شد و به کشته شدن ۴ تن، زخمی شدن ۹ تن و دستگیری ۱۳۸ تن انجامید. بدین سان «زکیه آلکان» نخستین نماد زن در پاسداری از نوروز شد.
آری، زکیه نمادی جاودانه برای نوروز شد و یادآور این حقیقت که بیگمان دشواریهای برگزاری نوروز در روند سدهها تنها ویژهی کردها و ایرانیتباران ترکیه نخواهد بود و نیست.
در تاجیکستان میربابا میررحیم پیگیریهای فراوانی را برای برگزاری نوروز کرد. او بسیار کوشید به خرج داد تا سران و سرکردگان شوروی را با برگزاری جشن نوروز همرای سازد. او کتابی به نام پرازنیک نوروز (جشن نوروز) به زبان روسی نوشت و توانست بخشی از سختگیریهای رژیم شوروی برای نوروز را بکاهد. میربابا میررحیم میگفت بیشترین فشار بر نوروز در شوروی پس از برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله ایران پدیدار شد، چراکه این جشنها همزمان با نوروز برگزار میشد.
میربابا میررحیم میگوید: هیات شوروی که در این جشنها شرکت کرده بود پس از بازگشت از ایران در گزارشهای خود به سرپرستان برجسته حزب کمونیست، نوروز و جشنهای ۲۵۰۰ ساله پادشاهی ایران را همسو میپدانشتند و این همانندسازی مایه نگرانی و بدبینی کرملین و پولیتبورو (دفتر سیاسی حزب کمونیست شوروی) در برابر نوروز میشد.
از سویی دیگر در عراق نیز صدام نوروز را برنمیتابید و کردها و ترکمنهای آن سرزمین برای برگزاری این جشن با رژیم صدام به پیکار برخاستند.
در زمان چیرگی طالبان بر افغانستان نیز این جشن و آیینهای وابسته به آن همچون جشن گل سرخ در آرامگاه منسوب به حضرت علی (ع) در مزارشریف ممنوع شد.
اما به راستی امروزه پس از سالها پیگیری و ایستادگی، نوروز دشمنان خود را پشت سر گذاشت و زنده و پویا در میان همتباران و پارسیزبانان روان است. اتحاد جماهیر شوروی، رژیم صدام، حاکمیت میلیتاریستی ترکیه و رژیم طالبان به تاریخ پیوستند، اما نوروز نهتنها از میان نرفت، که روانتر از گذشته به جشنی فرامرزی و جهانی دگرگون شده است.