گمان نمیرفت ماجرای فرو ریختن بخش دیگری از ایوان کسرا به آنجا بینجامد که ما به سادگی فرصت مرمت و بازسازی یکی از ارزشمندترین سازههای تمدن ایرانی را از دست بدهیم و دولت عراق ناگزیر دست یاری بهسوی بنیادی سوییسی و دانشگاه پنسیلوانیا دراز کند. شرطی که میراث فرهنگی ما پیش پای دولت عراق گذاشت و با درخواست دعوتنامهی رسمی کار مرمت را در پیچوخمهای بوروکراسی انداخت، معنایی جز کممهری به بخشی از شناسه و هویت تاریخی و فرهنگی ما نمیتواند داشته باشد.
گمان نمیرفت ماجرای فرو ریختن بخش دیگری از ایوان کسرا به آنجا بینجامد که ما به سادگی فرصت مرمت و بازسازی یکی از ارزشمندترین سازههای تمدن ایرانی را از دست بدهیم و دولت عراق ناگزیر دست یاری بهسوی بنیادی سوییسی و دانشگاه پنسیلوانیا دراز کند. شرطی که میراث فرهنگی ما پیش پای دولت عراق گذاشت و با درخواست دعوتنامهی رسمی کار مرمت را در پیچوخمهای بوروکراسی انداخت، معنایی جز کممهری به بخشی از شناسه و هویت تاریخی و فرهنگی ما نمیتواند داشته باشد.
شاید گفته شود که مهم مرمت و نجات ایوان کسرا است، چه اهمیتی دارد این کار بهدست مرمتگران و استادان ایرانی انجام شود یا بنیادی بیگانه؟ درست است که آنچه در شرایط کنونی و اضطراری ایوان کسرا بایسته است از دست ندادن زمان است، اما اگر مرمت و بازسازی بخشهای فروریختهی این سازه به دست ما انجام میشد دستِکم نشان میدادیم به میراث باستانی و ملی خود بیاعتنا نیستیم و شایستگی میراثدار بودن تمدنی کهن را داریم. مرمت این سازهی بیمانند فرصتی کمیاب برای دولت ما بود تا نشان دهد به تاریخ و فرهنگ دیرپای ایرانی تکیه دارد، اما هدر دادن زمان و گرفتار شدن در چنگ بوروکراسیهای اداری به آبروی فرهنگی ما آسیب دیگری زد.
اکنون بازسازی ایوان کسرا به کمک و هزینهی بنیاد جهانی «الیف» سوییس (گروه بینالمللی حفاظت از آثار تاریخی در کشورهای درگیر جنگ) انجام خواهد شد. نمیدانیم واکنش مردم عراق به رفتار فرصتسوزانهی ما چیست و اکنون چگونه داوریای دربارهی رفتار ما خواهند داشت؟
محمدعلی دادخواه: بخشی از برترین یادگارهای ماندگار فرهنگ و تمدن ایران در چشمزخم تندباد ویرانی قرار دارد. خویشکاری هر یک از ما میسزد که برخیزیم و از همهی داشتههای خود به بهترین گزینه بهره جوییم. ایوان مدائن بیش از هزار سال است که پابهپای ادب، فرهنگ و تمدن ما جلوهای جاودانه دارد. بیگمان فرهنگ ایران، با تاریخ ایران پیوندی ناگسستنی دارد و تباه شدن آن، در شمار غفلت مردان و زنان فرهنگمندی است که در این روزگار میزیند و آستین معرفت بالا نزده و از همهی توان خویش برای جلوگیری از این آسیب بهره نجستهاند.
باورم آن است که هر یک از ما باید پای در میدان نهیم و هر یک به اندازهی توان و هوش و برخورداریمان از این آسیب جلوگیری کنیم. کار دشواری نیست، «اگر گویی که بتوانم، قدم در نِه که بتوانی»…
آنچه در بالا آمده است بخشی از گزارشیست با عنوان «بیگانگان دلسوزتر از ما» به کوشش نگار جمشیدنژاد که در تازهترین شمارهی امرداد چاپ شده است. در بخشی از این گزارش نوشتاری با عنوان »نامهی “دادخواه” به دادخواهی تاق کسرا» به قلم محمدعلی دادخواه، حقوقدان و کنشگر فرهنگ ایران آمده است.
متن کامل این گزارش را در رویهی دوم (رویداد) شمارهی 436 هفتهنامهی امرداد بخوانید.
«امرداد» شمارهی 436 از دوشنبه 20 بهمنماه 1399 خورشیدی، در روزنامهفروشیها و نمایندگیهای امرداد در دسترس خوانندگان خواهد بود.
خوانندگان میتوانند برای دسترسی به هفتهنامهی امرداد افزونبر نمایندگیها و روزنامهفروشیها از راههای زیر نیز بهره ببرند.
فروش اینترنتی هفتهنامه امرداد شماره 436
اشتراک ایمیلی هفتهنامه امرداد