صمد بهرنگی معلم و شخصیت ادبی تبریزی بود که ضدیت با پان ترکیسم -که آن را از مظاهر امپریالیسم امریکا می دانست- از ویژگی های شخصیتی وی بود. با این وجود ارتجاع قومی با همه وجود برای مصادره این چهره ادبی تلاش می کنند. اخیرا نهادی مافیایی موسوم به «سازمان بینالمللی فرهنگ ترک» (ترکسوی) مراسمی برای صمد بهرنگی به مناسبت هشتادمین سالگرد تولدش برگزار کرده و جایزه ای برای او ترتیب داده است. سیاستی که سالها است در قبال استاد شهریار شاعر وطنخواه تبریزی نیز در پیش گرفته شده است. به گزارش خبرگزاری آناتولی در این مراسم سرکرده های ارتجاع بین المللی پان ترکیسم مراسم یادبودی برای بهرنگی در آنکارا برگزار کرده اند. این در حالی است که آثار و نوشته های بهرنگی در تمام طول جنگ سرد در خود ترکیه جزو آثار ممنوعه محسوب می شد.
صمد بهرنگی معلم و شخصیت ادبی تبریزی بود که ضدیت با پان ترکیسم -که آن را از مظاهر امپریالیسم امریکا می دانست- از ویژگی های شخصیتی وی بود. با این وجود ارتجاع قومی با همه وجود برای مصادره این چهره ادبی تلاش می کنند. اخیرا نهادی مافیایی موسوم به «سازمان بینالمللی فرهنگ ترک» (ترکسوی) مراسمی برای صمد بهرنگی به مناسبت هشتادمین سالگرد تولدش برگزار کرده و جایزه ای برای او ترتیب داده است. سیاستی که سالها است در قبال استاد شهریار شاعر وطنخواه تبریزی نیز در پیش گرفته شده است. به گزارش خبرگزاری آناتولی در این مراسم سرکرده های ارتجاع بین المللی پان ترکیسم مراسم یادبودی برای بهرنگی در آنکارا برگزار کرده اند. این در حالی است که آثار و نوشته های بهرنگی در تمام طول جنگ سرد در خود ترکیه جزو آثار ممنوعه محسوب می شد.
بهرنگی در یکی از مقالاتش به نام «یادی از حیدربابای شهریار» با شدیدترین ادبیات به رد و محکومیت ایدئولوژی مسموم پان ترکیسم و نهادهای ارتجاعی وابسته به آن پرداخته بود. وی در این مقاله نوشته بود:
در دو کلمه عرض شود که چرخ های “تورک آراشتیرما انستیتوسو” (مؤسسه تحقیقاتی ترک) گویا با دلارهای امریکایی می گردد و ماموریتش پخش و رواج افکار بی پایه پان ترکیسم است با تکیه بر خرافه پرستی و قضاوت های کورکورانه تاریخی و پیش داوری. لازم به یادآوری است که امریکا در جنگ کره در نتیجه همین تبلیغات بود که سربازان ترکیه را به جنگ کشاند و آنهم چگونه.”
منبع: مجموعه مقالات صمد بهرنگی انتشارات دنیا چاپ پنجم 1360
مقاله ای با عنوان “یادی از حیدر بابای شهریار” ص 188
اگر بهرنگی زنده بود و از برگزاری چنین مراسمی مطلع می گشت، حتما آن را رد میکرد و با شدیدترین الفاظ به محکومیت دست اندرکاران این مافیا می پرداخت. اما ارتجاع قومی، به دلیل فقر نظری و فرهنگی و نداشتن هیچ چهره شاخصی در آذربایجان ناچار است یا به تخریب چهره های موجود دست بزند و یا آنها را مصادره کند. جریانی که لیدر آن متشکل از مشتی قصاب و لمپن هستند، دست به مصادره مفاخر آذربایجان از مارکسیست تا ناسیونالیست دست می زند تا بلکه از سرمایه فرهنگی و تاریخی برای خود دست و پا کند. برای نظامی گنجوی، دیوان جعلی تُرکی دست و پیدا می کند که حتی یک نفر بیتی از آن را به خاطر ندارد. برای مقابله با شاهنامه پدیده ای خیالی و شمنیستی به نام «ددقورقورد» جعل میکند که حتی یک نفر در سراسر آذربایجان جمله از آن را از بر نیست و فضولی را که نیمی اشعارش فارسی و نیم دیگری آذری است شاعر تُرک جا می زند.
اکنون نیز برای خالی نبودن عریضه صمدی را که اصولا مخالف هر نوع تفکر قومی آن هم از نوع نهادهای امپریالیستی بود، به عنوان چهره ادبی مصادره میکند.
موضع صمدلی بهرنگی که نهادهای داخلی پان ترکیسم را در ترکیه مانند تورک آراشتیرما انستیتوسو، با آن الفاظ مورد حمله قرار میداد، به طریق اولی در خصوص نهادی بین المللی این مافیا مشخص است. ارتجاع قومی آب در هاون میکوبد و اتفاقا گسترش ادبیات و تفکر بهرنگی در تضاد با ایده هایش قرار دارد. هر چند بهرنگی به زبان محلی و فولکور آذربایجان علاقه مند بود، اما این علاقه مندی، هیچ ارتباط به تُرک گرایی و قوم پرستی یا گرگ های خاکستری نداشت.
منبع:
آذریها