حمله رژیم صهیونیستی به غزه و آغاز جنگ نابرابر دیگری بین دو طرف، در حالی اتفاق افتاده که منطقه وارد شرایط جدیدی شده است. همه منتظرند تا نوع واکنش کشورهای عربی پس از انقلابهای عربی این کشورها را ببینند و در این میان مصر جایگاه ویژه ای دارد. اما مرتضی نعمت زاده کارشناس مسائل خاورمیانه و عضو کمیسیون سیاسی جمعیت دفاع از ملت فلسطین با اشاره به سفر نخستوزیر مصر به فلسطین می گوید : واقعیت این است که مصر در شرایطی قرار ندارد که وارد یک جنگ به نفع فلسطینیها شود. گفت و گوی پایگاه خبری فریادگر با نعمت زاده را می خوانید.
نقش و حضور دولت مصر را با توجه به سفر نخستوزیر این کشور به فلسطین چگونه می بینید؟
قطعا موضعگیری دولت فعلی مصر با دوران حکومت مبارک تفاوت عمدهای دارد چرا که حضور نخستوزیر مصر در غزه و فعالیتی که این کشور در پایان بخشیدن به این بحران داشته متفاوت از موضعگیریهای دوران مبارک است. البته واقعیت آن است که مصر در شرایطی قرار ندارد که وارد یک جنگ به نفع فلسطینیها شود بلکه تلاش میکند ضمن کمکرسانی به لحاظ ارائه کمکهای پزشکی و موادغذایی و باز کردن راه کمکهای سایر کشورها برای مردم فلسطین این بحران را خاتمه دهد و فشارهایی بر رژیم صهیونیستی وارد سازد تا این حملات پایان یابد اما دایره اثرگذاری مصر در همین محدوده است و به نظر نمیرسد که قدرت تاثیرگذاری گستردهتری داشته باشد. به ویژه اینکه مصر بعد از انقلاب درگیر حل مسائل داخلی بجا مانده از دوران مبارک خصوصا در حوزه مسائل اقتصادی است بنابراین نمیتوان از مصر انتظاری بیشتر از ابراز همدردیهای انسانی و کمکهای پزشکی و تلاشهای دیپلماتیک داشت. از این رو بیشتر از این به نظر نمیرسد که بتواند تاثیرگذار باشد. البته اگر این بحران مدت زمان طولانیتری ادامه پیدا کند قطعا مصر هم تحت فشار افکار عمومی داخلی خودش ناگزیر است که نوع کمکها و مساعدتهایش را تغییر دهد و مواضع تندتری را در مقابل اسرائیل و حامیان رژیم صهیونیستی اتخاذ کند ولی تاکنون وارد این مرحله نشده است.
در حال حاضر شرایط غزه را چگونه ارزیابی می کنید؟
اراده مقاومت در غزه همچنان بالاست و به رغم اینکه این جنگ قربانیان زیادی داشته اما پاسخهای مناسبی که کم و بیش از سوی رزمندگان مقاومت نسبت به حملات رژیم صهیونیستی داده شده که بعضی از این پاسخها در نوع خودش کم سابقه بوده که از جمله می توان به موشکهایی که به تلآویو اصابت کرده اشاره کرد. بنابراین به نظر میرسد که فلسطینیها خودشان را آماده یک جنگ طولانیتر کردهاند. البته اگرچه این اقدام رژیم صهیونیستی براساس یک رشته محاسبات سیاسی و استراتژیک بوده اما این رژیم ادعای بسیج آماده باش نیروهای نظامی و وارد شدن به یک جنگ زمینی را مطرح کرده که بعید به نظر میرسد وارد چنین مرحلهای شود. من فکر میکنم تداوم و شدت گرفتن این بحران قطعا به نفع مردم منطقه است چرا که اولویتی که الان تلاش میشود بحران سوریه به منطقه تحمیل شود خود به خود جایگاه خود را به فلسطین اشغالی خواهد داد و این تحول به نفع کشورهای منطقه است. به نظر من بسیاری از رژیمهای منسجم منطقه و همپیمانان آمریکا قطعا به آمریکا و رژیم صهیونیستی فشار میآورند که این جنگ را متوقف کند. چون این مساله باعث بسیج افکار عمومی ملتهای منطقه خواهد شد و فشار میآورند که در حمایت از ملت مظلوم فلسطین اقدام کنند و این مساله رژیمها را با بحران مواجه خواهد کرد. اسرائیل برای اینکه تن به آتشبس بدهد احتمالا امتیازاتی از رژیمهای عرب هم خواهد گرفت.
به اهداف استراتژیک اسرائیل در حمله به غزه اشاره کردید، این اهداف استراتژیک از نظر شما چیست؟
من گمان میکنم که اسرائیل در یک چنین نوع از عملیات اهداف چندگانهای را دنبال میکند. یکی از این اهداف که مورد اتفاق بسیاری از کارشناسان است بحث اثرگذاری بر تحولات داخلی این رژیم است که مهمترین موارد آن به مساله انتخابات زودرسی که قرار است در اسرائیل اتفاق بیفتد بر میگردد و دیگری بحث بحران اقتصادی آنهاست که این بحران باعث شده اعتراض مردم در مدت اخیر به صورت تظاهرات عمومی و گاه حتی خودسوزی در اعتراض به سیاستهای اقتصادی رژیم صهیونیستی خودش را بروز دهد. این مساله فشار را بر رژیم صهیونیستی بیشتر کرد و امید به پیروزی در انتخابات را هم کم میکند. وجود یک جنگ منطقهای باعث میشود که توجه مردم از مسائل اقتصادی به مسائل امنیتی معطوف شود و اولویتها از مسائل اقتصادی به مسائل امنیتی کشانده شود و از این طریق شهروندان رژیم صهیونیستی با یک نگاه امنیتی در انتخابات شرکت کنند که در این صورت رای خود را به تندروها و کسانی خواهند داد که شعارهای تندتری را در مقابل فلسطینیها و در مقابله با جهان اسلام مطرح میکنند. البته این مساله بخشی از اهداف را تشکیل میدهد و بخشهای مهمتری وجود دارد که از جمله میتوان به آزمودن گنبد امنیتی اشاره کرد که اخیرا نصب شده و کارآمدی این گنبد در چنین جنگی شناخته میشود. مساله دیگر که بسیار مهم است ترور برخی از شخصیتهای مهم فلسطینی است که از قبل این ترور برنامهریزی شده ولی نمیتوانند آن را از طریق ترورهای عادی انجام دهند و اینها را در جریان جنگ و درگیری عملیاتی میکنند که حداقل چند تن از شخصیتها از جمله فرماندهان عالیرتبه نظامی و امنیتی حماس را ترور کردند. همچنین قدرت واکنش کشورهای عربی به ویژه کشورهایی که در حال انقلاب هستند را از طریق این جنگ ارزیابی می کنند.