آنچه این روزها هم جریان راست و هم جریان چپ میتوانند مهر تائید به آن بزنند افول ادبیات سیاسی در بین نمایندگان مجلس است؛ نماینده اولیهایی که تصورشان از نقد و انتقاد چیزی جز درشت گویی، توهین و گاها فحاشی نیست.
سقوط "ادبیاتِ سیاسی" در مجلس یازدهم
27 دی 1399 ساعت 16:03
آنچه این روزها هم جریان راست و هم جریان چپ میتوانند مهر تائید به آن بزنند افول ادبیات سیاسی در بین نمایندگان مجلس است؛ نماینده اولیهایی که تصورشان از نقد و انتقاد چیزی جز درشت گویی، توهین و گاها فحاشی نیست.
آنچه این روزها هم جریان راست و هم جریان چپ میتوانند مهر تائید به آن بزنند افول ادبیات سیاسی در بین نمایندگان مجلس است؛ نماینده اولیهایی که تصورشان از نقد و انتقاد چیزی جز درشت گویی، توهین و گاها فحاشی نیست.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، «دهان دریدگی شما را در انواع فحش ها که نثار منتقدین کرده اید دیده ایم»، « آنقدر وقیح است که ملت خویش را به مسخره گرفته است»، «رهبر انقلاب باید دستور دهند هزار بار شما را اعدام کنند تا دل مردم عزیز راضی شود» و ...اینها جملاتی که در دعواهای کوچه و بازار شنیده میشود نیست بلکه اظهارات افرادی است که هشت ماه پیش در جریان انتخابات اسفند 98 مجوز ورود به خانه ملت را دریافت کردند و حالا به نام وکلای ملت بر روی صندلیهای ساختمان هرمی میدان بهارستان تکیه زده اند.
نمایندگانی که قرار است برای چهار سال سکان قانونگذاری را به دست بگیرند و از ظن خود سر و سامانی به اوضاع بدهند اما کافی است پیچ رادیو را بچرخانیم و موج را بر روی «رادیو فرهنگ» ثابت کنیم تا صدای داد و فریاد و اظهارات تند و تیز که معمولا با چاشنی توهینها به دولت و جریان رقیب همراه است به گوشمان برسد و البته اگر کودکی در خانه داریم بهتر است از خیر گوش دادن به مذاکرات علنی مجلس بگذریم.
آنچه مسلم است و به طور قطع، هم جریان راست و هم جریان چپ میتوانند مهر تائید به آن بزنند افول ادبیات سیاسی در بین نمایندگان مجلس است؛ نماینده اولیهایی که تصورشان از نقد و انتقاد چیزی جز فحاشی و توهین نیست؛ موضوعی که در مجالس ادوار گذشته سابقه آن را نمی توان دید یا در بدبینانه ترین حالت انگشت شمار بود، حتی مجلس هفتم که با ریاست حدادعادل روی کار آمده بود و اتفاقا آرایشی با اکثریت اصولگرا داشت آن هم زمانی که سید محمد خاتمی سکان قوه مجریه را به دست گرفته بود خبری از این دست توهینها و افراطگریها نبود اما حالا به نظر میرسد حتی ساکنان جدید خانه ملت گوش شنوایی برای نصایح همقطارهای خود ندارند.
خلاصه آنکه حاشیه های خودساخته مجلس یازدهم، پایان ناپذیر به نظر میرسد و به سریالی میماند که گویی به این زودی ها قصد تمام شدن ندارد. بازیگران این سریال برخی نمایندگانی هستند که حتی سبزبودن رنگ صحن مجلس و صندلی هایشان نتوانسته به آنان آرامش بدهد. برای همین، هربار که صحن علنی مجلس برگزار می شود، روزی نیست که یکی از این نمایندگان هجمه تندی علیه فرد، گروه یا دستگاهی نداشته باشد.
سرازیری کیفیت مجلس و جمهوریت نظام
هرچه باشد نمیتوان تاثیر این قوه مقننه با این روش و منش را بر پهنه سیاست نادیده بگیریم و به قول اکبر ترکان پایین آمدن کیفیت مجلس جایگاه جمهوریت نظام را هم تغییر داده است. او برای وصف وضعیت ادبیات نمایندگان و جایگاه مجلس یک مثال میزند و به خبرآنلاین میگوید: « درباره طرح اخیر مجلس یعنی قانون انتخابات ریاست جمهوری باید گفت که هر نوع فیلتری بر سر راه انتخاب مردم نادرست است، حال چه شورای نگهبان باشد چه مجمع تشخیص مصلحت نظام باشد، چه بخشهای دیگر. اینکه بگوییم کاندیداهای ریاستجمهوری، برنامههای خود را ارائه دهند و شورای نگهبان آن را بخواند و در صورت تایید شورای نگهبان، آن افراد میتوانند کاندید شود به معنای فیلتر کردن است. چه بسا در آن اعمال نظر سیاسی نیز شود که به صلاح کشور نیست.»
ترکان ریشه این حاشیهسازیها را در نحوه برگزاری انتخابات میداند و میگوید: «این حاشیهسازیها به نحوه انتخاب این مجلس باز میگردد در انتخابات مجلس ۹۸، تعداد شرکتکنندگان بسیار کم بود چون انتخابات این مجلس رقابتی نبود یعنی کاندیداهای جناح اصلاحطلب عموما ردصلاحیت شدند و در عین حال جناحهای اصولگرا تاییدصلاحیت شدند. بنابراین آن نمایندگانی که رأی آوردند بین اصولگرا و اصولگرا بوده است نه اینکه بین رقبا، آن هم در فضای رقابتی باشد. تعداد شرکت کنندگان هم کم بوده است و اینها یک مجلس ده درصدی هستند از این رو کیفیت آنها پایین است کاری هم نمیتوان انجام داد.»
او میگوید: «محتوای سخنان نمایندگان مهم است و ادبیات سیاسی آنچنان که باید مهم نیست. در حال حاضر مشکل محتوا این است که آنها تصور میکنند باید جلوی انتخاب مردم یک فیلتری قرار دهند که به مخدوش شدن انتخابات منجر میشود. اقدامات نمایندگان علیه جمهوریت نظام است. در ۱۲ فروردین ۵۸، رفراندوم برگزار شد امام فرمودند جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه بیش. اینکه ما جمهوریت و اسلامیت را مخدوش کنیم هردو بی ربط است کسانی که میخواهند اسلامیت نظام را کمرنگ کنند از مسیر امام منحرف هستند در عین حال کسانی هم که میخواهند جمهوریت نظام را کمرنگ کنند از مسیر امام منحرف هستند.»
ترکان ادامه میدهد: «مسیر امام جمهوری اسلامی است هم جمهوریت و هم اسلامیت. درباره این انتخابهایی که گفته میشود شورای نگهبان بیاید به عنوان فیلتر نقش ایفا کند اینها جمهوریت نظام را کمرنگ میکند و این نادرست است.»
سایه نقد همقطاران بر مجلس یازدهم
انتقادات به مجلس یازدهم و رفتار و ادبیات نمایندگان تنها به اهالی سیاست در جناح مقابل ختم نمیشود بلکه همقطارها هم چندان دل خوشی از این ادبیات و رفتار ندارند. محسن کوهکن نماینده سابق مجلس و عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری به خبرآنلاین میگوید: «مجلس یازدهم در ابتدای امر که به مسائل ورود پیدا کرد وقتی به نظر اکثریت نگاه می کردیم متوجه می شدیم که با یک نگاه بدبینانه چه درست یا نادرست، به طرح ها می نگریستند. دولت لایحه بودجه را به مجلس داد خروجی مصاحبه های نمایندگان در رسانه ها این بود که این لایحه، لایحه بایدنی است، باید برگشت داده شود و نباید به آن رأی بدهیم و غیره. همه به دولت حمله کردند. پس از آن رییس مجلس و برخی اعضای کمیسیون تلفیق و دولت یک جلسه داشتند وقتی به مصاحبهها نگاه کردیم دیدیم که آتش فروکش کرد و این شیب تند مخالفت ملایم تر شد در نهایت به جایی رسید که بسیاری دیدند که کمیسیون تلفیق دقیقا مانند سال آخر مجلس گذشته که با یک اکثریت ضعیف ، کلیات لایحه بودجه را تصویب کرد، همین کار را انجام داد.»
وقتی صحبت از کارکرد و وظیفه اصلی نمایندگان به میان میآید کوهکن نیز مانند ترکان به سراغ طرح مجلس درباره قانون انتخابات میرود و میگوید: «به عنوان مثال درباره طرح اخیر مجلس یعنی قانون انتخابات ریاست جمهوری باید گفت که متاسفانه هر نوع فیلتری بر سر راه انتخاب مردم نادرست است حال چه شورای نگهبان باشد و چه مجمع تشخیص مصلحت نظام باشد و چه بخشهای دیگر. اینکه بگوییم کاندیداهای ریاستجمهوری، برنامههای خود را ارائه دهند و شورای نگهبان آن را بخواند و در صورت تایید شورای نگهبان، آن افراد میتوانند کاندید شود به معنای فیلتر کردن است. چه بسا در آن اعمال نظر سیاسی نیز شود که به صلاح کشور نیست.»
او ادامه میدهد: «اگر بخواهیم جانب انصاف را رعایت کنیم مجلسی که بخواهد در شأن نظام جمهوری اسلامی باشد به گونهای که همه توده مردم، کارشناسان و صاحب نظران، به یک تحلیل و نتیجه برسند باید چند ویژگی و امتیاز مثبت داشته باشد نخست اینکه که مسائل ملی و کلان را بر مسائل منطقه ای و حوزهای ترجیح دهد اثرش این است که نماینده اکثریت زمان خود را به مسائل کلان تخصیص می دهد تا مسائل حوزه انتخابیه اش و یا مسائلی که از حدود شرح وظایف و تراز او هم تعریف نشود.»
گوش نماینده باید بیشتر از زبانش تحرک داشته باشد!
کوهکن با نگاهی انتقادای به ادبیات و اظهارات پی در پی نمایندگان مجلس میگوید: « نمایندگان یک مجلس خوب باید به اندازه کافی برای امور مختلف وقت بگذارند و بیش از آنکه زبانشان تحرک داشته باشد باید گوششان تحرک بیشتری برای شنیدن داشته باشد بهترین خروجی مجلس این خواهد بود که مطالبه مردم در تفاهم بین مجلس و دولت در قالب یک لایحه کارشناسی به مجلس بیاید و نهایتا با نظر کارشناسان و مرکز پژوهش ها و مراکز تحقیقاتی که وجود دارد تبدیل به یک قانون شود نمونه ای از این موارد داشتیم این قانون مالیات ها، مصوبه مجلس ششم است. در آن زمان دولت یک لایحه داد مهندس عبداللهی که به معنای واقعی نماینده بود رییس کمیسییون اقتصاد مجلس ششم بود وقت بسیاری صرف کردند و نهایتا در این لایحه دولت، با اینکه در آن تغییراتی داده شد چون مباحث به صورت رو در رو صورت گرفت به یک قانون قوی تبدیل شد.»
او ادامه میدهد: بر این باورم که اگر مجلسی کار خود را شروع کرد اما با یک ذهنیت منفی نسبت به دولت آغاز کرد و به نوعی اصل را بر این گذاشت که نظرات کارشناسی دولت قابل استعمال نیست بنابراین به آن بی توجهی کند هر چه تلاش کند و قوانین خوب تصویب کند به دولت داده میشود اما نهایتا دولت اجرا نخواهد کرد به بیانی دیگر دولت آنقدر در آیین نامه اجرایی آن قانون، وقفه میاندازد که انتظاری که مردم از آن قانون داشتند برآورده نشده و نتیجهای دربر نخواهد داشت.
این نماینده سابق مجلس میگوید: اینکه برخی می گویند مجلس تخصصی عمل نمی کند عمدتا ناشی از مخالفان مجلس است. به نگاه کارشناسی دولت بدبین نیستم اما از سوی دیگر مردم ما باید بدانند اگر در اقتصاد و بسیاری زمینه ها مشکل دارند بخش قابل توجهی مربوط به نظرات کارشناسی برخی دستگاه ها است که تعیین کننده هستند»
تاثیر دوجانبه مجلس و دولت
هرچند محسن کوهکن انتقادات جدی به مجلس وارد میداند اما چند نقد هم برای قوه مجریه نگه میدارد و معتقد است برخی از این رفتارهای تند ناشی از برخورد دولتیها به ویژه وزرا با نمایندگان مجلس است. او در پاسخ به سوالی درباره ارزیابی ادبیات سیاسی نمایندگان میگوید: «اگر بخواهیم اساسی مسائل را بررسی کنیم باید ببینیم چرا این اتفاقات رخ می دهد بنده چند دوره در مجلس بودم وزرایی داشتیم که وقتی لایحه ای به مجلس می آمد دقیقا مرز جناح و جناح بندی را در می نوردیدند و مصوبه میگرفتند میرفتند. وقتی به دلایل آن توجه می کردیم متوجه می شدیم که این وزیر، معاونی منصوب کرده که با اخلاق با نماینده مکاتبه میکند بدین گونه که حتما جواب نماینده را بدهد و به آن بیتوجهی نکند اگر یک نمایندهای بر سر یک وزیر فریاد میزند یا اینکه درخواست وقتی داشته که به آن بیتوجهی شده که قبلا نمونه آن را داشتیم یا تماس گرفته مشکلی را حل کند به تماسش پاسخی داده نشده است یا مکاتبهای برای حل مشکل ساده بوده که عملی هم میشده توجه نکردند حتی اینها را هم کنار بگذاریم یک ایرادی در حوزه وزارتخانه رخ داده، قبل از اینکه مسئله ای شایعه شود یا یک کلاغ چهل کلاغ شود باید به آن پاسخ داد.»
کوهکن ادامه میدهد: «پاسخگویی وزرا موجب میشود که بخشی از منتقدین قانع میشوند و برخورد نمیکنند بخش دیگری هم که قانع نمیشوند به پاس این کار اخلاقی که وزیر انجام داده و چارچوب وظایفش را برای نمایندگان شرح داده با او محترمانه برخورد میکنند. به تعبیری باید گفت که دیوار گوش دارد موش هم گوش دارد. اگر خدای ناکرده بنده رئیس جمهور شوم به وزرایم میگویم اگر ببینم پشت سر نمایندگان و مجلس و یا قوه قضاییه حرف زدید بدون وقفه عزلتان میکنم به این دلیل که وقتی افرادی در سه قوه در حال انجام وظیفه هستند تعاملشان در گرو این است که احترام یکدیگر و حفظ کنند.»
هنر استفاده از نظرات کارشناسی
کوهکن با مقایسهای میان مجالس گذشته ادامه میدهد: «طبیعی است هر مجلسی روی کار میآید و یکسری شعارهای جدیدی مطرح میکند اقداماتی هم انجام میدهد به عنوان مثال مجلس ششم پس از مجلس پنجم را ببینید و نطق های آن را نگاه کنید همچنین مجلس هفتم پس از مجلس ششم. اینها طبیعی است اگر ما میخواهیم هزینه زیادی پرداخت نکنیم واقعیتها را باید بپذیریم منطقی و اخلاقی از کنار آن رد شویم. ویژگی بعدی، هنر استفاده از نظرات کارشناسی است اینکه هنر می گوییم این است که لازم نیست نماینده در هر رشته ای که در کشور است حتما صاحب نظر باشد اما باید نگاه کلانی داشته باشد و قدرت اینکه این امور مختلف را به یکدیگر مرتبط کند تا به یک نتیجه معقول و منطقی برسد را دارا باشد.»
او میگوید: هنر استفاده از نظرات کارشناسی در مجلس، سازوکار قانونی آن مهیاست دست کمیسیون ها برای دعوت از کارشناسان دستگاه های مختلف باز است هیچ گونه محدودیتی ندارند که حرف آنها را بشنوند. نکته دیگر اینکه کار نماینده نظارت بر حسن اجرای قوانین نیست بلکه برعهده قوه قضاییه است بدین گونه که اگر تخلفی صورت گرفت برخورد کند نظارت مجلس نظارتی کلان و نظارت بر حسن اجرای امور است یعنی ممکن است وزیری آنقدر بی عرضه باشد که کاری نکند این نظارت حیطه وظایف مجلس است چون اصلا حسنی نمی بیند که نظارت کند بنابراین به سمت سوال و استیضاح می رود.
این نماینده سابق میان نظارت و بده بستان مرز قائل میشود و میگوید: «اعمال نظارت صحیح این است که هیچ نماینده ای با وزیری بده بستان نداشته باشد. متاسفانه در همه ادوار بوده و هیچ کس هم نمی تواند بگوید که من پاکم. بدترین حرف در مجلس را نماینده ای مطرح می کند که چون شش هفت ماه از عمر دولت باقی مانده بنابراین تذکر و استیضاح انجام نشود این به معنای دادن چک سفید امضا به دولت و دستگاه های اداری است. نظارت مجلس هم شامل تشویق و هم تنبیه است.»
کد مطلب: 143301