در روزی که تیم ملی فوتبال کشورمان خوب بازی کرد در مقابل تیم ملی ازبکستان نتیجه را واگذار کردیم تا بار دیگر برای راهیابی به مسابقات به اما و اگرها دچار شویم و تا روز پایانی مسابقات این گروه با استرس همراه شویم.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، این در حالیست که در روزی که مراسم قرعه کشی مسابقات مقدماتی جام جهانی انجام شد بسیاری از کارشناسان معتقد بودند که تیم ایران در گروه خوبی قرار گرفته و یکی از شانس های اصلی در کنار کره جنوبی برای صعود مستقیم به جام جهانی است ولی در عمل ورق طوری دیگر رقم خورده است و با قبول شکست مقابل تیم ازبکستان بار دیگر به حماسه و شانس نیاز داریم تا شاید بتوانیم یکی از تیم های صعودکننده از این گروه باشیم. اما به راستی مشکل فوتبال ما در کجاست و چرا باید با دراختیار داشتن یکی از مربیان نام آشنای جهان یعنی کی روش هم همان راه قبلی را می رویم؟ به طور حتم و یقین بعد از این شکست تا خرداد ماه سال آینده که ادامه مسابقات تیم ما است کارشناسان و اهل فن تحلیل های گوناگونی را نسبت به این شکست و بازیهای تیم ملی خواهند داشت و اینکه کی روش چه باید انجام می داد و چه نباید می کرد یا فدراسیون فوتبال در ناکامی ها نقش داشته است و صدها مطلب دیگر! اما واقعیت این است که سالهاست فوتبال کشورمان دچار مسایل حاشیه ای شده و از خود فوتبال دور بوده است و چوب اختلافات روسای قبیله را خورده است و همین امر دلیلی شده تا فدراسیونی ها به جای رسیدگی و گذاشتن همت والا برای رسیدن به جام جهانی به دنبال رتق و فتق امور حاشیه ای باشند و مهمترین عامل هم این است که نود و نه درصد فوتبال کشور توسط دولتی ها اداره می شود و تمام تیم های باشگاهی ما از بودجه دولت ادامه حیات می دهند و از آن سوی انتظار داریم که مدیریت فدراسیون مستقل باشد و خودکفا عمل کند که این دو با هم منافات د ارند؛ فدراسیونی که از جذب حتی یک اسپانسر برای تامین بودجه هایش عاجز است تا برای پرداخت دستمزد کادر فنی با این همه مشکلات دچار نشود و برای دادن پاداش به بازیکنان تیم ملی فوتسال این گونه زیر سوال نرود.
بعد از رای نیاوردن گزینه وزارت ورزش و جوانان در مجمع انتخابات ریاست فدراسیون دامنه این اختلافات زیاد شد تا جایی که اکثر مدیران ادارات ورزش و جوانان در استانها هم دست حمایت خود را از هیات های فوتبال استان خود برداشتند تا شاید اینگونه فدراسیون را به چالش بکشانند و حتی کار به جایی ختم شود که گزینه آنها بر مسند ریاست هیات استان ها تکیه بزند تا در انتخابات مجمع آینده از حامیان ریاست فدراسیون کاسته شود. به هر حال در ظاهر نمی توان ادعای همدلی و وحدت داشت ولی در عمل طور دیگری عمل کرد و متاسفانه تا کسانی در این کشور وجود دارند که برای رسیدن به قدرت و تصاحب میز و صندلی با شکست تیم ملی خوشحال می شوند، وضع بهبود نخواهد یافت. صدالبته که مدیریت در فدراسیون فوتبال هم با ضعف های بسیار زیادی همراه است و به یک دگرگونی و تحول اساسی نیازمند است ولی این اتفاق هنگامی روی خواهد داد که ریاست فدراسیون از سوی مسئولین عالی رتبه کشور و به خصوص مدیران وزارت ورزش و جوانان پشتیبانی و حمایت شود ،نه اینکه دلخوشی رئیس فدراسیون فقط به حمایت مسئولین فیفا باشد! لذا هنوز هم دیر نشده است و امیدواریم همه بزرگان قوم اختلافات را کنار گذاشته و با یکرنگی و همدلی در عمل به کمک فوتبال بیایند و فقط اندکی هم به مردم و احساسات آنها توجه کنند و بس!
مرتضی دهرویه