حالا دیگر تقریبا تمام ایالتهای امریکا را میتوانم روی نقشه جانمایی کنم، از بس رای الکترال ایالتهای مختلف را پیگیری کردهام...
ابوالفضل بانی در ادامه یادداشتش در روزنامه اعتماد نوشت: به هیچ دلیلی میخواهم ترامپ رای نیاورد، نه تنها یک دلیل دارد آن هم اینکه این تنها ترامپ نیست که رای خواهد آورد و پیروز خواهد شد بلکه «ترامپیسم» در سیاست جهانی اگر ۴ سال دیگر پا برجا بماند، جهان آکنده خواهد بود از سیاستمداران «ترامپیسمی» که لودگی و نژادپرستی همراه با نگاه کاسبکارانه به کشورها را سرلوحه سیاستهای خود قرار خواهند داد و خاورمیانه با این مرد مو زرد نژادپرست بیشتر در خون، در دو درد خواهد بود. صفحه موبایل دختر دانشجوی همسایه را نگاه میکنم و پیامک پدرش را که میگویند ۱۴۲ بار تماس گرفته است و در آخر پیامک داده است «جان پدر کجاستی»؟ میگریم تلخ، برای چشمانتظاری این پدر و دیگر پدرانی که انتظارشان در دانشگاه کابل به خون نشست. این فراز کتاب جانستان کابلستان رضا امیرخانی را به خاطر میآورم: «به خواهرم گفتم از میدانها، محلهها و بازارهای شلوغ کابل دوری کن، گفت مرگ در اینجا چون گرد در هواست همه دریچهها را ببندی باز هم به اتاقت میآید.» میخوانم دوباره میخوانم از دختر جوان دانشجویی که جان به سلامت برده است، از سهیلا دوست کشته شدهاش میگوید: «از اول صبح قبل از رسیدن به دانشگاه قصه کرد. اینکه با سایر همکلاسیهایش به مناسبت اولنمره شدن ندیمه، رفته بودند دهان شیرین کنند، غافل از اینکه زندگی تا دقایقی بعد از آن تلخترین مزه را به آنها میچشاند.» عصر جمعه است و دلگیریهای عصر جمعه با خواندن این حکایتها از دردهای همیشگی همسایه، همسایهای که بیش از چهار دهه است که در خون انتظار و مرگ دست و پا میزند دلگیرتر میشود...
اخبار را دنبال میکنم میخوانم که بایدن فقط چند رای الکترال کمتر دارد تا رییسجمهور ایالات متحده امریکا شود. آرزو میکنم کاش در جهان فردا هیچ پدری چشمانتظار آمدن فرزندش نباشد، هیچ بمبی در هیچ جای جهان منفجر نشود و هیچ مادری بازگشت بیسرانجام فرزندش را انتظار نکشد. برای مردم همسایه چیزی ندارم جز اشک جز تسلیت و جز امید.