عضو فراکسیون اقلیت مجلس هشتم، عملکرد ضعیف دولت را حاصل حمایت بی چون و چرای اصولگرایان از آن می داند و می گوید: دولت احمدی نژاد ثابت کرد اصولگرایان توان اداره کشور را ندارند.
امیر طاهرخاني در گفت و گو با پایگاه خبری فریادگر با تاکید بر اینکه بحرانهای امروزی چيز تازهاي نیست و مدتهاست کشور به سوی بحران حرکت میکند میگوید: اين گونه مديريت بحراني احمدينژاد از قبل مشخص بود.
وی با اشاره به انتقادهایی که اصولگرایان از احمدینژاد مطرح میکنند میگوید: اين حرفهايي كه امروز جريان اصولگرا مطرح و از احمدينژاد انتقاد میكند، يك سوم آن را اصلاحطلبان در آغاز رياست جمهوري احمدینژاد در دولت نهم و سپس در دولت دهم هشدار داده بودند. نماینده دوره هشتم مجلس با یادآوری اینکه عملکرد احمدینژاد همواره مورد انتقاد اصلاحطلبان و عامه مردم بوده است میگوید: اما جريان اصولگرا براي حفظ حاكميت خود، حمايت بيچون و چرا و چشم بسته اي از احمدي نژاد میكرد و نتیجه آن حمایت غیر منطقی این شد که امروزه هجمه سنگيني را خود اصولگراها عليه احمدينژاد انجام می دهند. وی در تشریح دلایل این هجمههای اصولگرایان میگوید: اصولگرايان احساس میكنند كه ديگر نيازي به اين دولت نيست. زیرا دوران ۸ ساله آن تمام شده و بدتر اینکه مديريت بحرانی احمدي نژاد هم به اوج خودش رسيده است. اما تجربه مديريتي دولت احمدي نژاد ثابت كرد كه اصولگرایان توان مديريت كشور را ندارند. در این صورت طبیعی است که بايد با روشهاي مديريتي ديگري كشور را اداره كرد. وی با اعلام اینکه مردم اكنون وضعيت كشور را با دوران مديريت روساي جمهور ديگر مقايسه ميكنند میگوید: اين مقایسه مردم به طيفهاي گوناگون باز ميگردد. وقتي مردم مدیریتها را پيگيري ميكنند، ميبينند تفاوتها بسيار زياد است. دولت اصولگرا شعارهاي بسيار زياد، بيپايه و اساس و بي پشتوانه را مطرح كرد. نماینده تاکستان در مجلس هشتم با اشاره به شعار آوردن پول نفت بر سر سفره مردم تا بحثهاي اشتغالزایی، میگوید: یادمان نمیرود که احمدینژاد قرار بود سفرههای مردم را از پول نفت پر کند اما امروزه نان خالی هم به زور گیر مردم میآید. احمدینژاد وعده داده بود «به اندازهاي اشتغال ايجاد ميكنیم كه جوانان بيايند خوبش را انتخاب كنند». وی با انتقاد از دادن پول نقد در قالب يارانه نقدي میگوید: این تفکر به نوعی است که مردم را به صورت گداپروري مديريت میكنند. امروز وضعیت آشفته اقتصاد را در عرصههاي مختلف مي بينيم. وضعيت صنعت و اشتغال بحراني است. وقتي بانك مركزي میزان تورم را ۲۴ درصد اعلام ميكند يعني تورم واقعي براساس آنچه تجربه ثابت ميكند، دو برابر این میزان است. همه اينها گواهي دهنده این است كه شيوه مديريتی احمدینژاد كار درستي نبوده و كشور را تا آستانه بحران پيش بردهاند. وی تاکید میکند: دیگر نباید کار را به عهده دولت احمدینژاد گذاشت. دیگر باید عقلا بنشينند و مشكلات را بررسي کنند و راهكار عملی برای کنترل این وضعیت ارايه دهند.
طاهرخانی با یادآوری اینکه آن زمان كه در مجلس هشتم بودیم، در قالب نطق و تذكر مشكلات را مطرح ميكرديم میگوید: تمامی عملكردهای این دولت به حساب اصولگرایان گذاشته ميشود. بنابراین اصولگرايان بايد بنشينند و پاسخ این وضعیت را بدهند. وی با تاکید بر اینکه اصولگرايان بايد روزهای فعلی احمدي نژاد را پيشبيني ميكردند میگوید: اصولگرایان باید میدانستند نتيجه آن مدیریت اين وضعیت خواهد بود. نماینده مجلس هشتم با اشاره به پیش بینی اقتصاددانان میگوید: صاحب نظران پيش بيني این وضعیت بحرانی را میكردند به همین دلیل نامهاي هم به احمدینژاد نوشتند و مشكلات را پيش بيني كردند. وی با اشاره به اظهارات سياسيون در مورد دولت احمدی نژاد میگوید: سیاسیون نیز از وضعيت سياست خارجي و حرفهاي بيحاصلي كه نتيجهاي در بر نداشت و منافع ملي كشور را در سراسر جهان به خطر میانداخت، انتقاد کرده بودند؛ حرفهای بیحاصلی که از زبان همين دولت به نمايندگي از همين ملت در مجامع بينالمللي گفته شد. طاهرخانی با تاکید بر اینکه نباید فراموش کرد که اين حرفها از زبان احمدي نژاد مطرح شده است میگوید: حرفهای احمدی نژاد وحدت ملی را تهدید کرده و باعث تفرقه در بین جامعه شده و امروز به نظر میرسد طرح وحدت ملي آقاي هاشمي يكی از راهكارهايي باشد كه میتواند نجات بخش كشور شود. عضو شورای مرکزی حزب مردم سالاری با تاکید بر اینکه جمهوري اسلامي ایران تنها حكومتي است که بر پايه دين شكل گرفته است میگوید: اگر خداي ناكرده ناكارآمدي جمهوری اسلامی بروز كند یا ثابت شود، در آينده هيچگاه نمیتوان ادعاي حكومت ديني و جمهوري اسلامي را مطرح كرد. نماینده مجلس هشتم با تاکید بر اینکه مدیریت احمدی نژاد کشور را به سمتي میبرد كه همه مردم، عقلا و كارشناسان به شدت نگران وضعيت آينده هستند میگوید: بايد تدبير لازم انديشيده شود. باید با سعه صدر و باز كردن فضا، به سمت و سویی حرکت کنیم كه اداره کشور به سوي منطق درستي پيش برود.
وی دلایل اظهارنظرهای احمدي نژاد را كه باعث بحران میشود راتشریح کرد و گفت: احمدینژاد بحث ادامه دولت دهم در آينده را دارد و يكي از جديترين مباحث نیز همين است كه احمدي نژاد نمیخواهد صحنه را ترك كند. از حرفهايش نيز میشود فهميد كه احمدینژاد ادعاي سهم خواهي دارد. امروزه زمزمه تفکر پوتین - مدودف روسیه در مورد احمدی نژاد مطرح میشود. اما در نظام جمهوری اسلامی ایران نه تنها چنین تفکری قانون نیست بلکه عرف هم نیست. در جمهوری اسلامی ایران مردم تصميم گيرنده هستند و رای مردم همه چیز را تعیین میکند. فرافكنيهایی از قبیل نشست خبری، اصرار برای بازدید از زندان اوین یا اصرار بر ابقای مرتضوی و سایر دغدغه ايجاد كردنها ناشي از همين سهم خواهي ها براي آينده است. وی با تاکید بر اینکه نمیشود به كسي كه كشور را در آستانه بحران قرار داده، باز هم اعتماد کرد میگوید: با این حجم عظيم درآمدهاي نفتي که کشور در ۷ سال گذشته از محل فروش نفت و سایر موارد داشته، متاسفانه باز هم شاهد بودیم که احمدينژاد نتوانست و نمیتواند كشور را اداره كند. وی با یادآوری اینکه كشور به آرامش نياز دارد میگوید: شک نداریم که دشمنان برای ایران اسلامی دندان تيز كرده اند. در این شرایط شاهد هستیم آن دستاوردهايي كه دولتهاي گذشته به وجود آوردند، احمدينژاد در مدت ۷ سال مدیریت بر کشور بر باد داده است. نماینده مجلس هشتم میافزاید: يك نمونه از بین بردن دستاورد دولتهای قبل همین است که دولتهاي گذشته منافقين را با رايزنيهايي كه انجام دادند، در ليست تروريستها قرار دادند اما احمدي نژاد با اقداماتي كه به عمل آورد و همگی ناشي از سوءمديريت در سياست خارجي بوده، موجب شد دوباره منافقين از ليست سازمانهاي تروريستي خارج شود. اگر بحث تحريمها را هم كنار بگذاريم، بايد به نبود مديريت صحيح در اداره كشور باور داشته باشيم. وی پیش بینی میکند كه احمدی نژاد تا انتخابات آينده اين جنجالها را ادامه دهد و میافزاید: رفتارهای احمدینژاد هوشياري بیشتر مسوولان نظام را میطلبد. روسای دو قوه مقننه و قضاییه و سایر مسوولان نظام باید درايت به خرج دهند و اینقدر فضا و مهلت به احمدی نژاد ندهند كه دامن زدن به بحرانها ادامه پيدا كند. زيرا در این بحران سازیها مردم زيان میبينند . عضو شورای مرکزی حزب مردم سالاری با تاکید بر اینکه مردم با مسوولان اجرایی مواجه هستند و مسوولان هم گوش به فرمان دولت هستند میگوید: طبيعي است كه این تقابل مسوولان میتواند تاثيرمنفی بر مردم بگذارد. در وهله اول ايجاد ياس و نااميدي میكند و سپس میتواند مشكلات عديده رواني، اجتماعي، اقتصادي و سياسي را تشديد كند يا مشكلات جديدي ايجاد كند که تاکنون فکرش را هم نکرده بودیم.