امروز شاهد تغییر روش و مدلهای تبلیغات هستیم و حجم عمدهای از این تبلیغات به فضای مجازی منتقل شدهاست. دو هفته دیگر انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی برگزار میشود و نامزدهایی که تایید صلاحیت شدهاند تا دوم اسفندماه فرصت معرفی توانمندی و برنامههای خود به مردم حوزه انتخابیه را دارند. مسلم است تبلیغات بدون هزینه ممکن نیست اما رقمی که برخی از نمایندگان مجلس از هزینه تبلیغات عنوانمیکنند قابل تامل است. طبق مصاحبههای منتشر شده از برخی از نمایندگان فعلی در مجلس، برخی از نامزدهای انتخاباتی هزینههای میلیاردی صرف تبلیغات خود کردهاند.
امروز شاهد تغییر روش و مدلهای تبلیغات هستیم و حجم عمدهای از این تبلیغات به فضای مجازی منتقل شدهاست. دو هفته دیگر انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی برگزار میشود و نامزدهایی که تایید صلاحیت شدهاند تا دوم اسفندماه فرصت معرفی توانمندی و برنامههای خود به مردم حوزه انتخابیه را دارند. مسلم است تبلیغات بدون هزینه ممکن نیست اما رقمی که برخی از نمایندگان مجلس از هزینه تبلیغات عنوانمیکنند قابل تامل است. طبق مصاحبههای منتشر شده از برخی از نمایندگان فعلی در مجلس، برخی از نامزدهای انتخاباتی هزینههای میلیاردی صرف تبلیغات خود کردهاند.
هر چند نمیتوان به طور دقیق رقمی از میزان هزینه و بودجه تبلیغاتی افراد اعلام کرد اما عدهای از نمایندگان مجلس از خرجهای حتی بیش از ۴میلیارد تومانی رقبای خود برای تبلیغات در میدان انتخابات صحبت کردهاند؛ هزینههایی که بیشتر از آنکه با هدف معرفی برنامههای افراد باشد، شبیه اقدام برای خرید رای است.
در این میان شاهد آن هستیم که روش و شکل تبلیغات تغییرکردهاست بهطوری که تبلیغات کاغذی کمتر و حجم تبلیغات در فضای مجازی وشبکههای اجتماعی افزایش یافتهاست. از آنجایی که کشور با کمبود و گرانی کاغذ مواجهاست شاید این اقدام داوطلبان مثبت باشد اما باید گفت هزینههای تبلیغ در فضای مجازی چندان کمتر از تبلیغات محیطی و میدانی نیست.
چرتکه هزینههای تبلیغات نامزدهای انتخاباتی
وقتی از هزینه تبلیغاتی برای داوطلبان شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی صحبت میشود باید منطقه حوزه انتخابیه این افراد را هم در نظر گرفت چرا که عامل بسیار تعیینکننده در میزان هزینههای انتخاباتی محسوب میشود. به طور قطع هزینههای انجام انواع تبلیغات و روشها برای داوطلبی از تهران نمیتواند با هزینه داوطلبی از یک شهر کوچک یکسان و برابر باشد.
در این میان، برخی از روشها و اقلام تبلیغاتی در مناطق مختلف یکسان است. هر چند مصرف کاغذ در کارزار تبلیغات و اطلاع رسانیها بسیار کاهش یافته اما همچنان جزو اقلام اساسی در تبلیغات محسوب میشود و تنها چاپ ٢٠تا ٣٠هزار پوستر در اندازههای معمول بین ٣۵ تا ۴۵ میلیون تومان هزینه دربردارد.
همچنین نرخ چاپ هر بنر بزرگ بسته به کیفیت آن چیزی حدود ٢۵٠هزار تومان تا ۵٠٠هزار تومان است؛ حال با نگاهی به در و دیوارهای شهر میتوان دریافت هر نامزد فقط برای چاپ بنر چقدر هزینه صرف کردهاست.
اقلام تبلیغاتی بسیار متنوع و گستردهاند و براساس مخاطبها طبقهبندی میشوند. این اقلام میتواند وعده غذایی یا حق مشاوره به افراد برای تنظیم نطق سخنرانیها باشد. مشخص است که هزینه اجاره اماکن برای ستادهای انتخاباتی و چرخاندن آن بدون صرف هزینههای هنگفت به خصوص در کلانشهرها میسر نیست.
همانطور که گفته شد امروز شاهد تغییر روش و مدلهای تبلیغات هستیم و حجم عمدهای از این تبلیغات به فضای مجازی منتقل شدهاست. هر چند در ابتدا شاید هزینه های تبلیغات در فضای مجازی کمتر از تبلیغات محیطی بهنظر برسد اما حضور در کانالهای پرطرفدار هزینهتراش است. همچنین باید ساخت کلیپها و تبلیغات چندرسانهای و مدیا را هم که پیشنیاز ورود به فضای مجازی است را باید در نظر گرفت.
ساخت یک کلیپ و مستند کوتاه ده دقیقهای از برنامهها و سبک زندگی داوطلبان میتواند هزینه سنگینی را بر دوش نامزدها بگذارد چرا که تولید فیلم سفارشی با کیفیت بالا از سوی شرکتهای صاحبنام برای هر دقیقه ١٠میلیون تومان نرخگذاری شدهاست. نرخ تبلیغ در هر کانال با اعضای بالا هم نسبت به تعداد اعضا و اعتبار آن کانال متفاوت است و نمیتوان سقف یا کفی از سطح قیمت در این بخش اعلام کرد.
خطر وامداری نامزدهای انتخاباتی به اسپانسرها
در جریان انتقاد به لیستهای انتخاباتی برای مجلس و شوراهای اسلامی شهر و روستا، زمزمههایی مبنی بر پرداخت وجوهی برای قرار گرفتن در فهرستهای مزبور به گوش رسید.
از سوی دیگر، برخی از نامزدهای انتخاباتی به ویژه آنهایی که در دسته تمدید حضور در مجلس نیستند یا از سوی احزاب پشتیبانی نمیشوند توانایی پرداخت هزینههای انتخاباتی را ندارند از این رو اشخاص حقیقی و حقوقی حمایت مالی از این افراد را که توانستهاند مراحل کسب صلاحیت را پشت سر بگذارند، برعهده میگیرند.
روشن است که این افراد هم به دلیل منافع شخصی برای انتخاب مورد نظر دست به جیب میشوند بنابراین وامدار شدن نامزدهایی با حامیان مالی میتواند تبعات سوئی را به دنبال داشته باشد چرا که اگر نامزد بدهکار صاحب کرسی در مجلس شد باید هزینه این حمایت را از طرق مختلف از جمله توزیع رانت بپردازد.
با تمام اینها، یک حساب سرانگشتی نشان میدهد که میزان حقوق و دستمزد نمایندگان مجلس در طول چهار سال چیزی حدود ۵٠٠ تا ۶٠٠ میلیون تومان است (اگر دستمزد هر نماینده را ماهانه ١٠میلیون تومان در نظر بگیریم). حال سوال این سوال پیش میآید که چه منافعی در کرسیهای مجلس نهفته که افراد هزینههای میلیونی تبلیغات را به جان میخرند.