این روزها در مصر تظاهرات علیه دولت حاکم، در شهرهای قاهره، سوئز و اسکندریه در جریان است و تکرار شعارهای تظاهرات فوریه ۲۰۱۱، شائبه تکرار بهار عربی را به اذهان متبادر میکند.
فیلم خانوادگی جرقه بهار عربی علیه سیسی
1 مهر 1398 ساعت 17:31
این روزها در مصر تظاهرات علیه دولت حاکم، در شهرهای قاهره، سوئز و اسکندریه در جریان است و تکرار شعارهای تظاهرات فوریه ۲۰۱۱، شائبه تکرار بهار عربی را به اذهان متبادر میکند.
این روزها در مصر تظاهرات علیه دولت حاکم، در شهرهای قاهره، سوئز و اسکندریه در جریان است و تکرار شعارهای تظاهرات فوریه ۲۰۱۱، شائبه تکرار بهار عربی را به اذهان متبادر میکند.
اولین جرقه
به گزارش ایرنا، شاید کمتر کسی مطلع باشد که ماشه این تظاهرات توسط فردی به نام محمدعلی، پیمانکار سابق ارتش مصر که هماکنون در اسپانیا در تبعید خودخواسته به سر میبرد چکانده شد. محمدعلی از طریق شبکههای اجتماعی اقدام به ارسال فیلم و اسناد در خصوص فساد و اسرافکاری سیسی و خانوادهاش منتشر کرد و در روزهای بعد در قامت یک رهبر و سازماندهنده تظاهرات، از ارتشیها خواست در کنار مردم باشند و علیه آنان اقدام به خشونت نکنند و از محمد زکی، وزیر دفاع مصر خواست سیسی را دستگیر کند.
عامل اصلی اعتراضات چیست؟
روز ۱۴ سپتامبر، سیسی در یک سخنرانی بهطور تلویحی ادعاهای محمدعلی در خصوص اسرافکاری و فساد وی و خانوادهاش را این گونه تایید کرد: «بله! من کاخ ریاست جمهوری را ساختهام و در آن زندگی خواهم کرد».
دولت ابتدا سعی کرد اعتبار محمدعلی را با القای همدستی وی با اخوانالمسلمین زیر سوال ببرد، اما در ادامه به دلیل مشخص شدن گرایشهای غیر اسلامی وی برخلاف جماعت اخوان، این بار سعی کردند از طریق متهم ساختن وی به موضوعات اخلاقی، نفوذ رسانهای وی را تحت تاثیر قرار دهند؛ غافل از آن که سازماندهنده واقعی این تظاهرات نه محمدعلی، بلکه وضعیت رقتانگیز مردم مصر است:
یکم؛ وضعیت آزادی بعد از بهار عربی و بهخصوص در دوره سیسی، به مراتب تنگتر از دوره مبارک شدهاست. در سال ۲۰۱۳، به بهانه جلوگیری از کودتا، برگزاری هر گونه تظاهرات در مصر ممنوع اعلام شد و نزدیک به ۹۰۰ نفر در اوت همان سال، در تظاهرات خیابانی توسط نیروهای امنیتی کشته و نزدیک به ۶۰ هزار نفر دستگیر شدند.
دوم؛ پروژههای بزرگ اقتصادی سیسی از جمله ساختن یک پایتخت جدید با برجهای بلند و امکانات رفاهی و توسعه کانال سوئز، نهتنها به شکست منجر شد، بلکه از نظر کارشناسان مسبب اتلاف منابع مصر تلقی میشود.
سوم؛ در شرایطی که وضعیت فقر در جامعه مصر بیداد میکند و بیش از یک سوم مردم مصر درآمدی کمتر از ۱.۵ دلار در روز به دست می آورند، دولت سیسی نه تنها اقدام به قطع یارانهها و تحمیل فشار تورمی به آنان کرده است، بلکه با ژستی اصلاحگرایانه از سیاستهای ریاضتی بهعنوان تنها راهحل غلبه بر مشکلات اقتصادی یاد میکند. چراکه حجم بدهی های خارجی مصر در دوران ژنرال سیسی شاهد رشدی بی سابقه در طول تاریخ مصر بود.
دیگر حمایت از دیکتاتورهای خاورمیانه با شعارهای لیبرال ممکن نیست
«عمرو دراج»، روزنامهنگار عرب در مقاله خود در گاردین، با هشدار به دولتهای غربی مبنی بر این که نمیتوان با شعارهای لیبرال حمایت از دیکتاتورهای خاورمیانه را ادامه داد، نوشت: «حال به نظر میرسد جهان دوباره روی خاور میانه متمرکز شده است. کسانی که قبلا اهمیت این منطقه را درک نمیکردند، اکنون تغییر رویه دادهاند و آن کسانی که زمانی باور داشتند نظم لیبرال جهانی دست نخورده باقی خواهد ماند و بر حفظ وجهه اخلاقی خود حین حمایت از ستمگران تاکید داشتند، به ریاکاری خودشان پی میبرند. اگر به این مساله توجه نکرده باشیم، خشونت دولتی در خاورمیانه بر ضد کسانی که کار خود را انجام میدهند، همچون روزنامهنگاران و یا محققان با افزایش اشتیاق ادامه خواهد یافت. حاکمان خودکامه در سراسر جهان عرب اشاعه خواهند یافت. اگر قدرتهای غربی نتوانند از دموکراسی دفاع کرده، ظلم را محکوم کنند و چشم به روی کشورهایی که شهروندان یا منتقدان خود را میکشند، نبندند و نتوانند راهحل ارائه کنند، بهزودی ناقوس مرگ نظام لیبرال خود را به صدا در میآورند».
یک گام به جلو، دو گام به عقب؟
با این وجود نتیجه جنبشهای اجتماعی عربی به بازتولید مناسبات پیشین منجر شد. کارن راس، دیپلمات سابق بریتانیایی و نویسنده کتاب انقلاب بدون رهبر در گاردین نوشت: «خیزشهای سریالی مردمی بهار عربی همگی، در تونس و سایر کشورهای عربی، با حکمرانی مستبدانه مخالفت کردند. اما در بیشتر جاها هیچ توافقی درباره نوع حکومتی، که جایگزین دیکتاتورها میشود، وجود نداشت. در مصر، اعتراضات میدان تحریر، از ایجاد یک حزب سیاسی دمکراتیک و منظم که بتواند در انتخابات پیروز بشود، عاجز ماند. در مقابل، اخوان المسلمین، گروه منظم و دیرینه که برای چنین لحظهای آماده بود، وارد عرصه شد تا خلأ سیاسی را پر کند. در نتیجه، این امر اعتراضات گسترده دیگری را موجب شد. این اعتراضات دیکتاتور دیگری را، که در سرکوب همتای حسنی مبارک است، بر سر کار آورد. وقتی که تقاضا برای تغییر در هنجارهای روابط اجتماعی - مثل پایان دادن به آزار جنسی - بیشتر از تقاضا برای تغییر قوانین است، نتایج میتواند سریع، پایدار و مثبت باشد».
آغاز پایان دیکتاتور جدید؟
این تظاهرات برخلاف ادعای سیسی که مانند خلف خود حسنی مبارک آن را ناچیز و کوچک میشمرد، چه بسا بتواند آغاز پایان وی باشد. اگر تظاهرات در روزهای آینده پرشورتر و طولانیتر برگزار شود و اگر با توجه به شکافهایی که در ساختار حکومت مصر وجود دارد، ارتش را متقاعد کند که مانند ۲۰۱۱ در نهایت از مردم محافظت کند، می تواند منشا تحولات جدی سیاسی بوده و جامعه مدنی این کشور را در آزمون خطیر دیگری از امکان دستیابی به دموکراسی قرار دهد.
کد مطلب: 115181