وارد سکو میشود و تا انتهای آن، جایی که آینهای بزرگ نصب شده، می رود. گوشوارههای استیل و رنگثابت میفروشد. وسایلش را روی یکی از صندلیها میگذارد و چند نمونه از کارهایش را جلوی آینهای که ایستاده به گوشهایش آویزان میکند و اصلا متوجه ورود قطار به ایستگاه نمیشود.
نزدیکش میشوم: «شما میدونید این آینه واسه چه کاریه؟»، «فکر کنم واسه اینه که رانندههای قطار، مسافرا رو ببینن.»، «به نظرت وقتی جلوش وایمیستیم، راننده میتونه تا آخر سکو رو ببینه؟»، «نگران نباش، میبینن. تو کابین هم چن تا آینه دارن»، « تا حالا پیش اومده که رانندهها به شما یا کسایی که جلو آینه وایمیستن تذکر بدن؟»، «نه. چون مشکل خاصی براشون پیش نمیاد.» خودش را مرتب میکند، پشت چشمی نازک میکند، وسایل کارش را برمیدارد و سوار قطار میشود.
قبل از ورود قطار بعدی، دوباره سکو پر از مسافران تازهوارد میشود. تمام صندلیهای انتظار پر میشود. زن جوانی چادر به سر چند باری محدوده ویژه بانوان را بالا و پایین میکند. نگاهش به آینه میافتد، خودش را کمی مرتب میکند و دوباره قدم میزند. میداند کاربرد آینههای مترو برای چیست و چند باری تا زمانی که قطار وارد ایستگاه نشده، از آن استفاده کرده است.
مسافران زیادی از آینههای ابتدا و انتهای سکوهای متروها استفاده میکنند. برخی بعد از پایان روز کاری به خستگی چهرهشان زُل میزنند، برخی چین و چروکهایشان را برانداز میکنند، دستفروشان، برای تبلیغ اجناسی که میخواهند بفروشند، خودشان را درست میکنند و آنهایی که کمی جوانتر هستند هم آرایش صورتشان را تجدید میکنند.
نوجوان است. رُژ لبش را از کیفش در میآورد. جلوی آینه، آرایش میکند. چند مسافر که وارد ایستگاه میشوند روی صندلی مینشینند و آرایشکردنش را میبینند. او هم بیتوجه به اطرافش کار خود را پیش میبرد و زمانی که قطار وارد ایستگاه میشود، وسایلش را داخل کیفش میگذارد و قبل از آنکه در بسته شود، خودش را داخل قطار پرت میکند.
با اینکه درباره کاربری آینههای نصبشده در برخی ایستگاههای مترو اطلاعرسانی نشده است یا در کنار آن توضیحاتی نوشته نشده، با این حال بسیاری از مسافران از کارایی این آینهها اطلاع دارند. همچنین برخی از دستفروشان و مسافران مترو معتقدند ایستادن آنها جلوی آینههای مترو تا حالا برای راهبران مترو مشکلی ایجاد نکرده و با واکنشی از سوی آنها مواجه نشدهاند اما راهبران قطار این موضوع را یکی از مسائل مهم و مشکلات کاریشان میدانند.
یکی از راهبران در اینباره به ایسنا میگوید: «در برخی ایستگاهها یک و برخی دیگر دو آینه وجود دارد که راهبر قطار میتواند به وسیلهی آن تا انتهای سکو را ببیند. به همین دلیل هم جلوی آینه توقف یا حرکت میکند. برخی از خانمها فکر میکنند این آینهها میزتوالت هستند و مدتها جلوی آن میایستند. گاهی اوقات ما مجبور میشویم به محض ورود به ایستگاه بوق بزنیم تا آنها کنار بروند. گاهی هم وقتی توقف میکنیم و به آنها تذکر میدهیم که از جلوی آینه کنار بروند تا ما بتوانیم انتهای سکو را ببینیم، اصلا توجهی نمیکنند و در برخی موارد حتی اعتراض هم میکنند. گاهی اوقات وقتی با همکارانمان درباره برخی از مشکلات فرهنگی این چنینی صحبت میکنیم، به شوخی میگوییم بهتر است به مسئولان پیشنهاد بدهیم که یک میز توالت و آینه در هر ایستگاه بگذارند تا خانمها پشت همان میز مشغول باشند و در کار ما اخلال ایجاد نکنند.»
یکی دیگر از راهبران قطار هم معتقد است: «حضور خانمهایی که جلوی آینههای کنارههای سکو میایستند، برای راهبران قطار به یک معضل تبدیل شده است. برخی مواقع تذکر میدهیم و گاهی اوقات هم مجبوریم بیخیال شویم. از کابین بیرون بیاییم تا بتوانیم درهای قطار را چک کنیم. بارها شده که به خانمها تذکر دادهایم اما یا بیتوجه بودهاند یا گفتهاند که متوجه نشدهاند. در واقع این آینهها برای هدایت قطار و راحتی راهبر طراحی شدهاند در حالی که تنها کسی که نمیتواند از آن استفاده کند همان راهبر است. حتی بارها این موضوع را با مسئولان هم در میان گذاشتهایم اما هیچ نتیجهای نداشته چون آنها هم واقعا نمیتوانند کاری انجام دهند. شاید چنین اتفاقاتی مشکلات کوچکی به حساب بیایند اما برای ما آزاردهنده هستند. گاهی درباره مسائل کوچکی مثل این موضوع در قطارهای جدید که مانیتور هم دارند، کلیپ یا ویدئوهای کوتاهی برای فرهنگسازی منتشر میشود اما کمتر مسافری به این کلیپها و ویدئوها توجه میکند.»