«داستان عادل و بوتفلیقه حکایت زیبایی است. یکی را مردم خواستند و مدیری که او را دوست نداشت، با تمام تلاشهایش نتوانست در برابر رأی مردم تاب بیاورد و بالاخره تسلیم محبوبیت عادل فردوسی پور شد و جایزه گرفتن او را تماشا کرد. دیگری هم با وجود اینکه میخواست بازهم طعم قدرت را بچشد، با «نه» بزرگ مردم روبرو شد و مجبور به تسلیم در برابر الجزایریها شد.»
«داستان عادل و بوتفلیقه حکایت زیبایی است. یکی را مردم خواستند و مدیری که او را دوست نداشت، با تمام تلاشهایش نتوانست در برابر رأی مردم تاب بیاورد و بالاخره تسلیم محبوبیت عادل فردوسی پور شد و جایزه گرفتن او را تماشا کرد. دیگری هم با وجود اینکه میخواست بازهم طعم قدرت را بچشد، با «نه» بزرگ مردم روبرو شد و مجبور به تسلیم در برابر الجزایریها شد.»
به گزارش ایسنا، مصطفی داننده در عصر ایران نوشت: بوتفلیقه ۸۲ ساله بعد از ۲۰ سال ریاست جمهوری در الجزایر اعلام کرد که میخواهد برای پنجمین بار نامزد انتخابات ریاست جمهوری شود. او در حالی سودای نشستن دوباره بر کرسی ریاست جمهوری را داشت که ۶ سال است به علت سکته مغزی، هم نشین ویلچر است.
مردم الجزایر اما در سر سودای دیگری داشتند. وقتی خبر نامزدی بوتفلیقه را شنیدند، به خیابان آمدند به رئیس جمهور ویلچرنشین خود «نه» گفتند. آنها به دنبال آدم جدیدی بودند. الجزایریها آنقدر به خیابان آمدند تا بالاخره بوتفلیقه از تصمیم خود برگشت و اعلام کرد نامزد انتخابات نخواهد شد.
الجزایریها پیروز شدند. آنها توانستند با اراده خود، راه تکرار یک دوره ۲۰ ساله را بگیرند. بعد از انتخابات ریاست جمهوری، دیگر نام بوتفلیقه با الجزایر برده نخواهد شد.
عادل فردوسیپور مجری ۴۴ ساله و محبوب تلویزیون ایران، بعد از روی کار آمدن علی فروغی جوان ۳۰ ساله به عنوان مدیر شبکه سه، روزهای سختی را سپری کرد. رابطه عادل و فروغی شکرآب بود. برنامه نود به خاطر پخش یک مسابقه از لیگ ملتهای اروپا پخش نشد. همه فهمیدند مدیر جدید و تازه شبکه سه تلویزیون، در اندیشه رقابت با عادل است. او میخواهد مچ مجری کهنهکار تلویزیون را بخواباند.
رابطه سرد این دو ادامه داشت تا تلویزیون تصمیم گرفت به بهترین برنامههای خود را با نظر مردم انتخابات کند. برنامه عادل هم جز گزینههای بهترین برنامه سال بود درحالی که خودش در تصمیمی عجیب جز مجریهای برتر نبود.
در دور اول رایگیری برنامه عادل با فاصله اول شد. در دور دوم هم او در صدر برنامههای محبوب قرار داشت تا اینکه خبر رسید یک میلیون از آرای برنامه نود به حساب برنامه برنده باش با اجرای گلزار ریخته شده است. همه از این دستکاری مطلع شدند. وزیر ارتباطات در فضای مجازی از تقلبی بزرگ حرف زد.
به نظر میرسید دستهایی میخواستند نشان دهند عادل محبوب نیست و مردم گلزار خوش چهره را بیشتر از دوست دارند.
با کمک وزیر ارتباطات آرای عادل برگشت و برنامه او بهترین شد و فردوسی پور در هنگام دریافت جایزه خود گفت: «خوشحالم در سختترین سال کاریام که در رسانهی خودم هم به من بیمهری شد، دیده شدم؛ هم از طرف مردم و هم از طرف اهالی رسانه. جایزه دوم که مردم به من دادند بسیار برایم ارزشمند است و نمیدانم با چه زبانی از مردم تشکر کنم.»
کارگردان تیزهوش مراسم جامجم هم در هنگام صحبتهای تند و تیز عادل، چهره فروغی مدیر شبکه سه را نشان میداد. چهره، عصبانی و بدون لبخند او حکایت از تمام ماجرا داشت.
داستان عادل و بوتفلیقه حکایت زیبایی است. یکی را مردم خواستند و مدیری که او را دوست نداشت، با تمام تلاشهایش نتوانست در برابر رأی مردم تاب بیاورد و بالاخره تسلیم محبوبیت عادل فردوسی پور شد و جایزه گرفتن او را تماشا کرد. دیگری هم با وجود اینکه میخواست بازهم طعم قدرت را بچشد، با «نه» بزرگ مردم روبرو شد و مجبور به تسلیم در برابر الجزایریها شد.
این نشان میدهد هیچ سدی نمیتواند در برابر رأی مردم مقاومت کند و روزی شکسته خواهد شد.