دو سال از حادثه تلخ پلاسکو میگذرد؛ حادثهای که هر روز ابعاد تازهتری از تبعاتش روشن میشود.
درسی که از پلاسکو نگرفتیم
30 دی 1397 ساعت 14:09
دو سال از حادثه تلخ پلاسکو میگذرد؛ حادثهای که هر روز ابعاد تازهتری از تبعاتش روشن میشود.
دو سال از حادثه تلخ پلاسکو میگذرد؛ حادثهای که هر روز ابعاد تازهتری از تبعاتش روشن میشود.
به گزارش ایسنا، روزنامه آرمان نوشت: وقتی پنجشنبه ۳۰ دی ۹۵ خبر حریق در پلاسکو اعلام شد، هیچکس فکر نمیکرد که ممکن است، ساختمان پلاسکو بر اثر آتشسوزی ریزش کند. ساعتها همه در شک چنین حادثه بزرگی در مرکز تهران بودند و فیلمهای لحظه تخریب را بارها و بارها تماشا کردند تا بتوانند این حادثه را باور کنند. در میان مردم آتشنشانانی بودند که از ابتدا درباره احتمال هر گونه تخریب و ریزش آگاهی و تجربه داشتند و باز هم به کار و یاری رسانی به مردم ادامه دادند، رفتاری که موجب شهادت چندین نیروی آتشنشانی شد. ۹ روز عملیت نجات و آواربرداری طول کشید و حال، دومین سالگرد تخریب این ساختمان، شهادت آتشنشانان و از بین رفتن دارایی و سرمایه کسبه پلاسکو است.
برخی از مسئولان از وقتی که بخشی از پلاسکو تخریب شد در آن منطقه حضور داشتند و آواربرداری و امدادرسانی را دنبال میکردند، رئیس پیشین کمیسیون عمران شورای شهر هم از همان افراد است. او درباره وضعیت ساخت و ساز درباره بازمانده از ساختمان پلاسکو بعد از دو سال به «آرمان» میگوید: آخرین خبری که دارم این بود که مجددا برای محل پلاسکو مجوز داده شود تا در سطح و سطوح مجاز پهنه دوباره ساختمان پلاسکو توسط بنیاد مستضعفان ساخته شود. اقبال شاکری ادامه میدهد: قبلا گزینههای مختلفی برای آن محل پیشنهاد شده بود و به اینجا میرسید که بخشی به کاربریهای از جمله آتشنشانی و مرکز ایمن سازی و مبارزه با حریق اختصاص داده شود. پیشنهاد دیگر مکانی برای یادبود آتشنشانهای شهید بود در نهایت بعد از اینکه دوره ما تمام شد و پیگیریهایی که از طریق جرائد داشتم و گاهی از همکاران شهرداری پرسیدم متوجه شدم اجازه داده شده در محل فعلی مجددا این ساختمان ساخته شود. او در ادامه به دو قسمت از پلاسکو که تخریب شده و بخشی که پابرجاست اشاره میکند و ادامه میدهد: پلاسکو یک برج پلاسکو داشت و یک ساختمان «L» مانندی که در شمال پاساژ قرار داشت تا جایی که من مطلع هستم و با مسئولان نظام مهندسی که مسئول استحکام و امنیت ساختمان هستند گفتوگو شده بود اعلام کرده بودند که باقی مانده پلاسکو نیازمند مقاومسازی است و نمیتوان در وضعیت موجود از آن استفاده کرد. بنابراین در وضعیتی که از ساختمان پلاسکو باقی مانده است، اگر بخواهند استفاده کنند باید مقاومسازی انجام شود.
شاکری درباره وضعیت کسبه این ساختمان تجاری توضیح میدهد: برای کسبه گروهی از طرف شورای شهر تشکیل شد و قرار بود وضعیت کسبه را پیگیری کنند. آنها به نمایندگی از مدیریت شهری نماینده بودند تا ببینند که حق و حقوق شهری رعایت میشود. مشغول بررسی اسناد و مدارک مالکین، سرقفلیداران و بهره برداران بودند چون این سه گروه در آنجا قابل شناسایی بودند. بهره برداران قرارداد داشتند و اگر بیمه باید برای اجناس به آنها خساراتی میداد، افرادی که سرقفلی دار یا مالک بودند باید خود را به نوعی بیمه میکردند که در زمان حادثه بیمه کل هزینهها را پرداخت کند. بنیاد هم که بهره مالکانه از ساختمان داشت باید بعد از ساخت این ساختمان بر اساس اسناد و مدارک، مغازهها را به آنها بازگرداند. به گفته او به کسبه چند مکان برای ادامه کار پیشنهاد شده بود که برخی به مجتمع نور در چهارراه ولیعصر رفتند که اعلامیهای هم برای آگاهی مردم در آنجا نصب شده است. شاکری ادامه میدهد: بنابراین به صورت موقت در آنجا مستقر شدند تا وضعیت آنها نسبت به ساختمانی که بعدا ساخته میشد مشخص شود.
کمک به کسبه برای تامین کار
تمام کسبه اجناس خود را به صورت کامل بیمه نکرده بودند. به همین دلیل بیمه به برخی فقط قسمتی از خسارت را پرداخت کرد. شاکری در این باره توضیح میدهد: امیدوارم کسی نبوده باشد که اصلا بیمه نکرده باشد چون در آن صورت خسارتهای سنگینتری بر آنها وارد شده است. تا جایی که اطلاع داشتم رویکرد شهردار وقت و شورای شهر و حتی بنیاد بر این بود که به کسبه کمک شود تا بتوانند حداقلی از کسب و کار برای آنها تامین شود. او با اشاره به اینکه کسبه با توجه به نسبت مالکیت (زمین) در بخشی از ساختمان بعد از ساخت، سهیماند، ادامه میدهد: کسبه میتوانند با ارائه اسناد و مدارک برای دریافت مغازه خود رجوع کنند و سازنده پلاسکو (بنیاد) نحوه تخصیص فضا به آنها را بر اساس درصد سهم آنها از ساختمان ارائه خواهد کرد. بهترین کار هم به نظر من این است که کسبه پلاسکو حتما نمایندگانی برای پیگیری تمام این مراحل تعیین کنند. چون همه با هم نمیتوانند کاری را انجام دهند تا با شهرداری و شورای شهر و از طرفی با بنیاد کارها پیگیری شود. او مهمترین نکتهای را که از پلاسکو باید درس بگیریم ایمنی ساختمانهای پرجمعیت دانست و عنوان کرد: شهرداری، شورای شهر، دادستانی(که چند ساختمان را بسته است)، وزارت کار و وزارت راه و شهرداری مهمترین ارگانها در مساله ایمنی شهر دخیل هستند آیا اینها برای جلوگیری از ساختمانهای ناایمن کاری کرده اند؟ این ساختمانها از طرف آتشنشانی شناسایی شده اند و برای آنها اخطار فرستاده شده است. این برای شهر از هر چیزی مهمتر است. گزارشی که در شورای شهر تهیه شده وتدابیری که بعد از آن اندیشیده شد به این منجر شود که برای برخورد با ساختمانهای ناایمن منطقه ۱۲ و ۱۰ که بیشترین تعداد را دارند برخورد و پیشگیری شود و بازدیدهای دورهای مشخص و با برنامه انجام شود و ادامه پیدا کند.
کاهش حوادث با ایمنسازی ساختمانها
همراه با از بین رفتن جان، سرمایه و دارایی کسبه پلاسکو این حادثه باعث شهادت ۱۶ نفر از آتش نشانان فداکار شد. ۲۸ دی دومین سالگر شهدای پلاسکو برگزار شد و در این مراسم شهردار تهران گفت که سازمان آتشنشانی با توجه به حادثه پلاسکو به نقاط ضعف خود پی برد. پیروز حناچی ادامه داد: این حادثه درس بزرگی برای مدیریت شهری و ایمنی شهر در پی داشت. در حال حاضر این سازمان دارای تجهیزاتی به روز و تخصصی دارد. سخنگوی آتش نشانی ارتقای سطح ایمنی ساختمانها را از مهمترین یافتههای پس از حادثه پلاسکو اعلام میکند و به «آرمان» میگوید: اگر ساختمانها ایمن شود و آمار حوادث پایین آید سرمایههای کشور و جان مردم و آتشنشانها به خطر نمیافتد. به گفته او، در گذشته از نظر بررسی و ایمنسازی ساختمانها وضعیت خوبی نداشتیم، وقتی آتشنشانی از ساختمانی بازدید میکرد و به آنها اخطار میداد، اهمیتی به تذکرات و اخطارهای آتشنشانی نمیدادند.
او ادامه میدهد: البته الان هم وضعیت خیلی عالی نشده اما بهتر از قبل شده است. بعد از پلاسکو دستگاههای ذی ربط پای کار آمدند، شهرداری همکاری خوبی دارد و شورای شهر در حد توانش کمک میکند و از همه مهمتر دستگاه قضائی هم به این مساله ورود پیدا کرده است به صورتی که بعد از اخطارهای آتش نشانی اگر احساس شود که مدیریت ساختمانی کم کاری میکند و ساختمان ایمنی لازم را ندارد، دستگاه قضائی میتواند ساختمانها را پلمب کند و اخطارهایی جدی به آنها بدهند تا مجبور به اصلاح ساختنانها شوند.
او با تاکید بر اینکه اگر واقعا میخواهید کاری کنید، تلاش کنید که ایمنی شهرمان بالا رود، توضیح میدهد: ایمنی شهر منوط به این است که مالکان ساختمانها مخصوصا ساختمانهایی که اماکن تجمعی به حساب میآیند مانند برجها، پاساژها و مراکز خرید همه کمک کنند تا ساختمانها و شهر ایمن شود تا آمار حوادث کم شود. سخنگوی آتش نشانی راه پایین آوردن تعداد شهدای آتش نشانی را کم کردن حادثه اعلام میکند و میگوید: در این صورت حتما آتش نشانها کمتر به خطر میافتند. پلاسکو برای ما مانند درسی بود البته آن زمان هم تجهیزاتی داشتیم. تجهیزات ما نسبت به دو سال قبل خیلی بهتر شده است و این پیشرفت به این معنی نیست که در آن زمان تجهیزات نداشتیم و دست خالی بودیم اما باعث شد به تجهیزات نگاه ویژهتری داشته باشیم. مشخص شد که لباس آتشنشانان از کیفیت خوبی برخوردار است. او با بیان اینکه وظایفی که به آتشنشانی مربوط میشود همه انجام میشود ادامه میدهد: اما این همه ماجرا نیست اگر ما بهترین ایستگاهها و بهترین تجهیزات، قویترین آتش نشانان را داشته باشیم اما اگر ساختمانهای شهر ناایمن باشد و اگر مردم در مساله ایمنی کمک ما نباشند و شهر ما شهر ایمنی نباشد، کاری از کسی بر نمیآید. مساله ایمنی شهر مجموعه اتفاقها و تجهیزات آتش نشانی، فرهنگ ایمنی و ساختمانهای ایمن است یعنی اگر تجهیزات آتش نشانی و ساختمانها را ایمن کنیم باید ببینیم که آیا فرهنگ ایمنی داریم؟ ممکن است این فرهنگ نهادینه شود؟ رسانهها و آموزش و پرورش در این زمینه چه کمکی میتوانند داشته باشند وقتی مجموعه اینها را کنار هم میگذاریم به نتایجی میرسیم که مد نظر شما و ماست.
۳۰۰ هزار نفر بیکار شدند
مجتمع نور یکی از ساختمانهایی است که بخشی از کسبه پلاسکو در آنجا سعی به ادامه فعالیت خود دارند. مجتمعی در خیابان ولیعصر که به دلیل دوری از مرکز خرید و فروش البسه برخی از فروشندگان را ناراضی کرده است. یکی از کسبه که از سال ۱۳۴۳ در پلاسکو مشغول به کار بود، هم در اینجا کار خود را ادامه میدهد. مغازهای بزرگ با انواع پوشاک مردانه در آن و توپهای پارچه اطراف مغازه همه سخن از رونق کار سالهای گذشته دارد. او به «آرمان» میگوید: دو ماه طول کشید تا اینجا را به ما بدهند. این مجتمع برای همه کسبه جا داشت اما حدود ۳۰۰ نفر از آنها به اینجا آمدند و ۱۵۰ یا ۱۶۰ نفر از آنها هم بعد از سه ماه مغازه خود را تعطیل کردند و رفتند. به گفته این فروشنده در هر مغازه سه یا چهار نفر مشغول به کار بودند و ترک کار آنها به معنی بیکاری تعداد زیادی از نانآوران خانوادهها است. او ادامه میدهد: یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان سرمایه من در حادثه پلاسکو از بین رفت و بیمه فقط ۲۷۰ میلیون خسارت پرداخت کرد. طبقه همکف و زیرزمین پلاسکو کار پر رونقی داشت و با اتفاقی که افتاد ۶۰۰ واحد کسبه پلاسکو محل کسب و کاری که سالها برایش زحمت کشیده بودند را از دست دادند و در نقاط مختلف تهران مثل حوالی منوچهری و دیگر ساختمانها پخش شده اند که به دلیل دوری از مرکز خرید و فروش البسه فروش کمتری خواهند داشت.
به گفته این فروشنده دولت مکانهایی را برای ادامه کار به کسبه معرفی کرده و کسبه از بین مکانهای پیشنهاد شده، هر کدام انتخابی داشتند. او توضیح میدهد: بنیاد مستضعفان و دولت برای یک سال کرایه اینجا را داد اما یک سال است که هزینه کرایه را خود کسبه پرداخت میکنند. به گفته این فروشنده کسبه بخشی از ساختمان پلاسکو که سالم مانده توافق کردند تا خود هزینههای بازسازی را تامین کنند تا بتوانند به کار خود در این ساختمان ادامه دهند. او معتقد است با اتفاقی که برای پلاسکو افتاد ۳۰۰ هزار نفر در کشور کار خود را از دست دادند چون آنجا مکانی برای فروش تولید ملی بود و این حادثه زندگی کشاورزی که پنبه میکاشت تا فروشندگان پلاسکو را تغییر داد. ساعت ۱۹ فروشگاههای این مجتمع خالی است حتی در راهرو هم گاه گاه افرادی را میتوان دید که به ویترینهای مغازهها نگاه میکنند. فروشندگان در مغازهها بیکار هستند، از فروشنده دیگر درباره میزان فروش در این مجتمع میپرسم، میگوید: فروش ما به صفر رسیده است. مشتری ما بیشتر شهرستانیها هستند. یک روز به منطقه میآیند و نمیخواهند که به چند نقطه از تهران بروند، همچنین مسائل اقتصادی هم مشکلات ما را چند برابر کرده است و عملا استفاده از چک از بین رفته است افرادی که میآیند توانایی خرید ندارند. به گفته او تعداد زیادی از کسبه پلاسکو شروع به دستفروش کرده اند و برخی مسافرکشی میکنند. او توضیح میدهد: ابتدا به ما گفتند که دولت وام با سود ۹ درصد میدهد بعد سود را تا ۱۸ درصد بالا کشیدند. به نظر میرسد بخواهند سود را به ۲۲ درصد برسانند اما این گونه نمیتوان از تولید ملی حمایت کرد. سرمایه من در آتشسوزی از بین رفت و چون بیمه کامل نبودم با یک دهم سرمایه قبلی کار را مجددا شروع کردهام. دیگر فروشندهای که در مغازه خالی کتاب میخواند، یک مشکل جدید کسبهای که به مجتمع نور رفته اند را مدیریت این مجمتع اعلام میکند، او به «آرمان» میگوید: روزی مدیر این ساختمان به ما گفت که به ما به چشم اشغالگرانی نگاه میکند که مجتمع را پر کردهاند. او بیشتر دوست دارد که مجتمع خالی بماند.
کد مطلب: 101420