موشک و توان تسلیحاتی تنها بخشی از امنیت ملی ما را تامین میکند نه همه آنرا. قدرت ملی است که در نهایت ضریب امنیت ملی را افزایش میدهد.
فاضل فیضی تحلیلگر مسائل بین الملل در گفت و گو با "مردم سالاری آنلاین" مطرح کرد:
افزایش ضریب برخورد نظامی کشورهای منطقه
27 بهمن 1396 ساعت 18:30
موشک و توان تسلیحاتی تنها بخشی از امنیت ملی ما را تامین میکند نه همه آنرا. قدرت ملی است که در نهایت ضریب امنیت ملی را افزایش میدهد.
موشک و توان تسلیحاتی تنها بخشی از امنیت ملی ما را تامین میکند نه همه آنرا. قدرت ملی است که در نهایت ضریب امنیت ملی را افزایش میدهد.
دکتر فاضل فیضی، تحلیلگر مسائل سیاسی و استاد دانشگاه در این مورد در گفتگو با «مردم سالاری آنلاین» میگوید: ما در حوزهی تسلیحاتی تواناییهایی داریم؛ اما نباید به معیشت و رفاه مردم بی توجه بود. باید به معیشت مردم هم رسیدگی کرده و یک نوع رضایت عمومی ایجاد کنیم. وقتی در عرصه اقتصاد عمومی و معیشت مردم، اوضاع مناسبی یافتیم، این منجر به شکل گیری قدرت ملی میشود که در نهایت ضریب امنیت ملی را نیز افزایش میدهد. موشک و توان تسلیحاتی تنها بخشی از امنیت ملی ما را تامین میکند نه همه آنرا.
فیضی ضمن بررسی اوضاع منطقه و خاورمیانه گفت: عرصه برخورد در حوزه عراق و سوریه، منجر به این شده که نوعی تضاد منافع نزد همسایگان ایجاد شود. در حال حاضر میتوان گفت که در این عرصه میدانی به نوعی شاهد شکست داعش هستیم. به همین دلیل استنتاج این است که جبهه ایران – روسیه – سوریه با پیروزی مواجه شدهاند؛ لذا میتوان نتیجه گرفت که موازنه قوا به نفع این سه کشور است.
او گفت: در چنین شرایطی البته نیروهای مقابل نیز در حال انجام دادن عملیاتی هستند تا شرایط به نوعی دیگر تغییر پیدا کند. بنابراین هر چند در عرصه عملیاتی برخوردها کمتر شده است اما هر دو طرف باز هم تلاشهایی را انجام میدهند تا بتوانند میدان را به دست بگیرند.
وی در پاسخ به این سوال که حضور آمریکا در تقابلات منطقهای خاورمیانه در نهایت اوضاع را به کدامین سمت و سو سوق خواهد داد، ابراز داشت: در تحلیل اوضاع منطقه باید به اهداف تک تک بازیگران منطقهای نگاه کنیم. اصول سیاست خارجی آمریکا در منطقه مشخص است. در همه ادوار آمریکاییها در خاورمیانه چند هدف کلان را به طور همیشگی دنبال کردهاند؛ از جمله، امنیت اسراییل، مبارزه با تروریسم و مبارزه با سلاحهای کشتار جمعی که البته شکل و شمایل این اهداف در زمان ریاست جمهوری دموکراتها و جمهوری خواهان تفاوتهایی داشته است؛ هر چند که در اصلِ این اهداف، مشترک بودهاند.
فیضی ادامه داد: در نگاه آمریکا به مسائل منطقه خاورمیانه، به ویژه در چند سال اخیر، ترامپ در شعارهای خود ابراز داشت "باید به آمریکا بپردازیم و آمریکا را از هر لحاظ قدرتمند و بزرگ و امن کنیم." ترامپ یک نگاه درونگرایی دارد تا برونگرایی. لذا به طور خاص، در دیدگاه آمریکای ترامپ، دو هدف کلی در مورد خاورمیانه مطرح است؛ یکی بحث امنیت اسراییل که این مساله یک تعهد همیشگی در تمام دولتهای آمریکا محسوب میشود. این نگاه به اسراییل نیز به جهت همان سیاستهای داخلی آمریکا بوده است. دومین هدفی که آمریکای ترامپ دنبال میکند منافع اقتصادی است. آمریکاییها به خصوص در دوره ترامپ، بیشتر به دنبال این هستند که در مسائل منطقه اسلحه بیشتری به فروش برسانند. نمونه آن فروش 450 میلیارد دلاری اسلحه به عربستان بود.
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه ابراز داشت: آمریکاییها در مسائل منطقهای در حال مشکل تراشی هستند. به گفته این استاد دانشگاه، آمریکاییها درک درستی از توان منطقهای ایران و جبهه مقاومت ندارند. وی ادامه داد: با نگاه به عربستان، خواهیم دید که بین آمریکا و عربستان و اسراییل یک اتحاد وجود دارد که این اتحاد یکی از عوامل رو در رو شدن ایران و عربستان شده است.
وی در پاسخ به این سوال که با توجه به شرایط پیش آمده در خاورمیانه و انتخاب ترامپ به عنوان رییس جمهور و مشکلات احتمالی برجام در آینده، آیا تقابل نظامی ایران و آمریکا محتمل است یا خیر، گفت: به لحاظ قانونی، در آمریکا رییس جمهور میتواند فرمان جنگ و صلح را بدهد. ضمن اینکه در عرصه سیاسی نمیتوان هیچ گزینهای را نادیده گرفت. در دوران پساداعش، میزان تقابل قدرتهای ایران با قدرتهای منطقه و حتی با آمریکا، شفافتر و عیانتر شده است؛ بنابراین ضریب برخوردها نیز بیشتر شده است. اکنون باید در مورد تقابل این نیروها پرسید که چه میزان عقلانیت میان این نیروها وجود دارد که دست به آتش شوند. البته برخی از کشورها تمایل دارند که این تقابل اتفاق افتد. به عنوان مثال عربستان دوست دارد که چنین تقابلی با ایران رخ بدهد.
فیضی تصریح کرد: در حال حاضر رقبای منطقه در اوضاعی نیستند که هر آن جنگ میان آنها رخ بدهد. تهدیدهای متقابل وجود دارد؛ اما در آستانه جنگ نیستیم. ایران با مطرح کردن توان موشکی خود سعی دارد که حریفان را از حمله باز دارد. اما به هر حال نمیتوانیم چندان هم آسوده باشیم. در این مورد باید حساب ویژهای باز کنیم. حرکات باید به گونهای باشد که به جنگ ختم نشود.
این استاد دانشگاه ادامه داد: در حال حاضر نسبت به گذشته ضریب برخورد نظامی در منطقه مقداری افزایش یافته است. به خصوص بعد از اسقاط هواپیمای اسراییلی که اخیرا در سوریه مورد اصابت قرار گرفت و سقوط کرد.
فیضی در پاسخ به این سوال که با توجه به برخی مشکلات سیاسی – اقتصادی در داخل ایران، ایجاد تقابل احتمالی نظامی چه شرایطی ایجاد می کند گفت: من شخصا معتقدم که ایران در مسائل منطقهای یک بازیگر کاملا عقلانی است و با محاسبه عمل میکند. جمهوری اسلامی ایران یک بازیگر عقلانی است و بازی را هیچگاه تا مرحله برخورد جلو نمیبرد.
وی گفت: اگر هم برخوردی رخ بدهد، این برخورد یک برخورد کوتاه مدت است و ادامهدار نخواهد بود به همین دلیل نمیتوان گفت که این برخورد با توجه به نارضایتیهای اجتماعی به ضرر ایران تمام میشود؛ چرا که همانطور که گفته شد دامنه زمانی این برخورد محدود خواهد بود و نه طولانی مدت. اگر هم با فرض شما، موشکی به زمین ایران برخورد کند، به نظر من اتحاد و انسجام را در کشور بیشتر خواهد کرد.
وی در ابراز داشت: البته این سوال اخیر شما را به شکل دیگری هم میتوان بررسی کرد. ما در حوزهی تسلیحاتی تواناییهایی داریم؛ اما نباید به معیشت و رفاه مردم بی توجه بود. باید معیشت مردم را هم رسیدگی کنیم و یک نوع رضایت عمومی ایجاد کنیم. وقتی در عرصه اقتصاد عمومی و معیشت مردم، اوضاع مناسبی یافتیم، این منجر به شکل گیری قدرت ملی میشود که در نهایت ضریب امنیت ملی را نیز افزایش میدهد. موشک و توان تسلیحاتی تنها بخشی از امنیت ملی ما را تامین میکند نه همه آنرا. بخشی از امنیت ملی به بُعد داخلی کشور باز میگردد. بنابراین باید مراقب باشیم که در ابعاد داخلی نیز آسیب پذیر نشویم. باید به موازات افزایش توان تسلیحاتی، به معیشت مردم هم فکر کنیم. در غیر اینصورت ابعاد داخلی میتواند قدرت ملی را کاهش دهد. ولی در نهایت نمیتوان بین برخورد با آمریکا و اسراییل و مشکلات درونی، یک پیوند ایجاد کنیم. چراکه نهایتا دامنه برخورد بیرون از سرزمین است و همانطور که گفتم این برخورد احتمالی، کوتاه خواهد بود.
گفت و گو : سید مسعود آریادوست
کد مطلب: 82527