محمدحسین مهدویان (زاده۱۳۶۰- بابل) کارگردان و فیلمنامهنویس ایرانی که برای ساخت فیلم ایستاده درغبارسیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره فجر۱۳۹۴ را دریافت کرد، دارای مدرک کارشناسی سینما( گرایش کارگردانی) ازدانشگاه سوره وهمچنین کارشناسی ارشد تهیهکنندگی ازدانشکده صدا وسیماست. این کارگردان به بهانه اکران فیلم ماجرای نیمروز گفت وگویی کوتاه با روزنامه مردم سالاری انجام داده است که خواندنش خالی از لطف نیست.
محمدحسین مهدویان (زاده۱۳۶۰- بابل) کارگردان و فیلمنامهنویس ایرانی که برای ساخت فیلم ایستاده درغبارسیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره فجر۱۳۹۴ را دریافت کرد، دارای مدرک کارشناسی سینما( گرایش کارگردانی) ازدانشگاه سوره وهمچنین کارشناسی ارشد تهیهکنندگی ازدانشکده صدا وسیماست. این کارگردان به بهانه اکران فیلم ماجرای نیمروز گفت وگویی کوتاه با روزنامه مردم سالاری انجام داده است که خواندنش خالی از لطف نیست.
درسینمای ایران که اغلب فیلمسازان سعی می کنند فیلم های ساده وجمع و جوروبا لوکیشن آپارتمانی بسازند شما با چه انگیزه ای سراغ ساخت فیلم هایی درراستای تنوع ژانرمی روید وسعی می کنید ازروایت وساختار کلیشه ای پرهیزکنید؟
من به تاریخ علاقه مندم وسینما یکی ازوظایفش این است که تاریخ هر کشوری را روایت کند زیرا اگرنسلهای جدید ازتاریخ معاصروگذشته خودشان دورشوند درواقع ازهویتشان دورشدهاند واین علاقهمندی من به تاریخ باعث ساخت فیلم «ماجرای نیمروز» وفیلمهای قبلیام شده واصولا این مساله همیشه برای من جذاب بوده است ومطالعه زیادی نیز دراین رابطه داشتهام .
برخی ازمنتقدان، فیلم ماجرای نیمروز را درامتداد فیلم اولتان یعنی ایستاده در غبار ارزیابی کرده اند. نظرخودتان چیست؟
به نظرخودم این دوکاربسیارمتفاوت است و به هرحال سعی کردم فضای متفاوتی نسبت به «ایستاده درغبار» را تجربه کنم وامیدوارم برای تماشاگر هم یک فضای متفاوتی باشد.
ساخت فیلمی مثل ماجرای نیمروز طبعا به تحقیقات فراوانی نیاز دارد. در این راستا چه راهکارهایی را به خدمت گرفتید؟
ابتدا باید بگویم که فیلم «سیانور» کمک فراوانی به من کرد ومطالعات من و آقای امینی (نویسنده فیلم ماجرای نیمروز) درحقیقت، کتابخانهای بود از جمله مجلات و روزنامههای قدیمی ومصاحبههای صورت گرفته در گذشته درکنارکارفنی که درخصوص«سیانور» انجام شده بود، ما را به مسیرخوبی هدایت کرد ومسیرما را برای رسیدن به ساختاراصلی فیلم کوتاه کرد. برای ساخت کارهای تاریخی دسترسی به منابع دست اول بسیارمهم است.
درچند سال اخیراغلب فیلم ها با رویکرد رئالیسم اجتماعی ساخته می شوند و باعث می شود با یک سینمای تک ژانر روبه روباشیم که حق انتخاب را ازمخاطب می گیرد. فکر می کنید جایگاه ماجرای نیمروزدراین میان کجاست؟خودتان چقدربه تنوع ژانراعتقاد دارید؟
من دردوران نوجوانیام فیلم هایی با ژانرتاریخی، اکشن، پلیسی وسیاسی بسیارمیدیدم اما خیلی وقت است که این فیلمها سفارشی شده است یعنی با سفارش نهاد یا سازمانی باید این دسته ازفلیمها ساخته بشوند وکارگردانان کمترعلاقه به ساخت این فیلمها نشان میدهند. به نظرمن سینما مهمترین بازیگری است که میتواند روایتگرتاریخ ما باشد زیرا مردم کمتروقتشان را به خواندن کتاب صرف میکنند وسینما میتواند کتاب را به تصویر بکشد. به واقع فیلم ساختن درباره تاریخ موقعی اثرگذاراست که نهایت باور را تماشاگر نسبت به کاری که میکنیم داشته باشد و درجزئیات است که این باورپذیری شکل میگیرد واین جزئیات فقط درطراحی صحنه و لباس نیست. جزئیات رنگ، نور وصحنه است که تاثیرگذاراست. اینها در واقع فضای واقعی درذهن تماشاگرمیسازد. ماجرای نیمروز و فیلم هایی از این نمونه می توانند حق انتخاب بیشتر و بهتری به مخاطب بدهند.
گفت و گو : علیرضا جعفری راد