کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

گفت و گو با مهسا جاور، بانوی المپیکی قایقرانی ایران:

فقط مدال طلا کم دارم

روزی که سهمیه المپیک گرفتم بهترین و تلخ ترین روزم بود!

17 اسفند 1395 ساعت 22:07

نهمین بانوی ایرانی که سهمیه المپیک 2016 ریو را گرفت، مهسا جاور بود. دختری 22 ساله که سومین بانویی نیز محسوب می شد که بعد از هما حسینی و سولماز عباسی در روئینگ موفق شده بود حضور در بازی های تابستانی را تجربه کند.



نهمین بانوی ایرانی که سهمیه المپیک 2016 ریو را گرفت، مهسا جاور بود. دختری 22 ساله که سومین بانویی نیز محسوب می شد که بعد از هما حسینی و سولماز عباسی در روئینگ موفق شده بود حضور در بازی های تابستانی را تجربه کند.
مهسا جاور که همسر محسن محمد سیفی قهرمان ووشوی تیم ملی است، یکی از آن ورزشکاران باروحیه، پرانرژی و خوش اخلاق است که دنیایی بزرگ را در ذهنش ترسیم کرده و برای رسیدن به آن دست از تلاش برنمی دارد. برای روئینگی که سقفش برای ایران، فعلا مدال آسیا و سهمیه المپیک است، یکی می تواند دنیا را پشت سر بگذارد، یکی که مثل محسن شادی باشد و برای رسیدن به هدفش از پسِ روزهای سخت و اردوهای سنگین بربیاید.
گفت وگوی "مردم سالاری" با مهسا جاور بانوی المپیکی قایقرانی ایران را در زیر می خوانید:

** قایقرانی از آن رشته هایی نیست که بین خانم ها خیلی طرفدار داشته باشد، چون رشته سنگینی است. چه چیزی مهسا جاور را سمت این رشته کشاند؟
من هم هیچ اطلاعی از روئینگ نداشتم و اصلا هم به قایقرانی فکر نمی کردم، یعنی اینطور نبود که بگویم از بچگی دنبال این رشته بودم و پیگیرش بودم.

** تا جایی که می دانم چند سالی هم بیشتر نیست که این رشته را دنبال می کنید؟
بله، شش سال.

** قبلتر در رشته دیگری مشغول بودید؟
نه، اصلا دنبال ورزش نبودم. 16 سالم بود که این رشته را شروع کردم. یک گروه آمده بودند و در مدارس طرح استعدادیابی رشته روئینگ را دنبال می کردند چون رشته ای بود که تازه به ایران آمده بود و احتیاج داشت که مهره های مستعد را شناسایی کرده و روی آنها کار کنند. رشته، رشته جدیدی بود در ایران.

** معیارشان در شناخت استعدادها چه بود؟
معیار اصلی قد بود. من هم در بین هم سن و سالانم به نسبت قد بلندتری داشتم. آن زمان اول دبیرستان بودم. قبلا در همین زنگ ورزش مدارس زنجان فقط آمادگی جسمانی کار کرده بودم و تنها سابقه ورزشی ام همین بود. آنها در زنجان دنبال استعدادیابی بودند برای رشته روئینگ، رشته ای که احتیاج به آب دارد و زنجان هم استان نسبتا خشکی هست و خیلی آب ندارد. یک سد کوچک بود که آن هم خشک شد.

** گروه استعدادیابی که گفتید زیر نظر فدراسیون کار می کرد؟
بله آنها زیر نظر فدراسیون بودند و در همه استان ها این کار را دنبال می کردند.

** ظاهرا خیلی زود هم به تیم ملی رسیدید؟
بله، بعد از 6 ماه. 6 ماه تمرین کردم و به تیم ملی رسیدم.

** با همان گروهی که در مدرسه استعدادیابی شده بودید؟
ما هشت نفر بودیم که در آن مقطع انتخاب مان کرده بودند اما امروز از آنها هیچ کسی در تیم ملی نیست.

** روئینگ و کانو کانادایی همزمان با هم به ایران آمدند؟
فکر کنم روئینگ زودتر از کانو کانادایی به ایران وارد شد. کلا اینها رشته های تازه ای برای ما هستند.

** روئینگ را کمی تعریف می کنی؟
رشته ما تک پارو، دو پارو، دونفره، چهارنفرهِ تک پارو و دو پارو و همچنین چهار نفره و هشت نفره دارد.

** با این وضعیت فکر می کنم از نظر امکانات هم شرایط خیلی مساعد نباشد؟
خب امکانات خیلی کم بود، هنوز هم هست. ما از نظر سخت افزاری مشکل داریم و این خیلی ربطی به زنجان نداشت و در همه جا شرایط تقریبا همین بود.

** با توجه به اینکه قایقرانی یک رشته سنگین هست و به قدرت بدنی زیادی هم احتیاج دارد، خانواده مخالف ورزش حرفه ای شما نبودند؟
پدرم ابتدا به خاطر درسم نگران بود. او به این شرط که ورزش کردنم به درس خواندنم لطمه ای وارد نکند اجازه داد تمرین کنم و بعد یکی از بزرگترین حامیان من شد. مادرم هم به همین شکل، آنها مرا می بردند و می آوردند و خیلی زحمت کشیدند که بتوانم تمرین کنم.

** به درست لطمه نخورد؟
من هم تلاشم را کردم، هم درس خواندم و هم ورزش کردم. دبیرستان ریاضی فیزیک خوانده بودم اما چون اردوها و زمانم اجازه نمی داد دانشگاه هم تربیت بدنی خواندم و درحال حاضر هم دانشجوی ارشد هستم.

** از 6 سال حضور در روئینگِ حرفه ای چه چیزی می توانی بگویی؟
اردوهای سخت، تمرینات سنگین و خسته کننده، روزهای دوری از خانواده، فشار اردوها و مسابقات. تحمل اینها برای همه خصوصا خانم ها خیلی سخت هست، ضمن اینکه قایقرانی کلا رشته سنگینی است.

** اما تحمل کردی به امیدِ...؟
هدفی که دارم.

** شد که به این فکر کنی کاش رشته سبک تری را انتخاب کرده بودی؟
نه، هیچ وقت. همیشه از اینکه این رشته را انتخاب کرده بودم خوشحال بودم.

** البته می شود گفت که شما این رشته را انتخاب نکردی، بلکه روئینگ شما را انتخاب کرد؟!
دقیقا همینطور است. این یک اتفاق بود و از این بابت خیلی خوشحالم. من اصلا به ورزش حرفه ای فکر نمی کردم تا اینکه آن گروه استعدادیابی به مدرسه ما آمد.

** روئینگ جزو رشته های گران محسوب می شود؟
نه، مثل سایر رشته هاست. ما وسیله ای به صورت شخصی نمی خریم و همه تجهیزات برای فدراسیون است که در اردوها از آن استفاده می کنیم. تجهیزات قایقرانی خیلی هم گران نیست، اما تهیه کردنش سخت است چون همه چیز باید از اروپا وارد شود.

** پس در اردوها هم با محدودیت هایی مواجه هستید؟
بله، قایق مان محدود است، پاروی خوب هم کم داریم.

** در این مدت چه مدال هایی گرفتی؟
7 مدال آسیایی دارم. یک نقره و برنز قهرمانی جوانان آسیا. یک نقره قهرمانی بزرگسالان آسیا. برنز کاپ آسیایی بزرگسالان (انفرادی)، نقره کاپ آسیایی بزرگسالان. دو قهرمانی بزرگسالان آسیا هم امسال داشتیم که یکی چهارنفره بود و یکی تک نفره، سال گذشته هم در قهرمانی آسیا برنز گرفتم. در کاپ آسیایی تهران طلای تک نفره، برنز و دو نقره گرفتم. برنز چهار نفره بازی های آسیایی اینچئون 2014 را هم دارم. با مدال نقره مسابقات کره جنوبی هم سهمیه المپیک 2016 را گرفتم.

** با سهمیه ای که شما گرفتید تعداد بانوان ایران در المپیک ریو به 9 نفر رسید که در مقایسه با المپیک قبلی یک نفر بیشتر بود.
بله، من آخرین خانمی بودم که سهمیه المپیک گرفتم. برای گرفتن سهمیه چهار سال تمرین کرده بودم، همه هدف و برنامه ام همین بود. مسابقات در سطح آسیا برگزار می شد و واقعا خیلی سخت و سنگین بود. می دانستم که گرفتن سهمیه چقدر موضوع حساس و مهمی است و چقدر تاثیرگذار است. می خواستم که با رکورد خوب و جایگاه بهتر نسبت به نفرات قبلی حضور در المپیک را تجربه کنم که خوشبختانه این اتفاق با کسب مدال نقره و بهترین رکورد ایران به دست آمد.

** چه حسی داشتی؟
فوق العاده خوشحال بودم، یکی از بهترین روزهای زندگی ام بود.

** اولین کسانی که تبریک گفتند؟
خب اول از همه مربی ام آقای فرزام و بعد هم محسن همسرم.

** با سهمیه ای که گرفتی روئینگ بانوان سومین المپیک متوالی اش را پشت سر می گذاشت.
سولماز عباسی در المپیک 2012 لندن بود و هما حسینی هم در 2008 پکن.

** بعد از کسب سهمیه، برای المپیک چطور تمرین کردی؟
اردیبهشت که از کره جنوبی برگشتیم در مسابقات کاپ آسیا شرکت کردم که در تهران برگزار می شد. بعد اردوی یک ماهه ای در پرتغال داشتیم.

** تیم کامل به پرتغال رفت؟
من با مربی تیم ملی و یک هم تیمی.

** در ایران با مشکل حریف تمرینی مواجه نیستید؟
نه، اختلاف سطح در اردوی تیم ملی زیاد نیست و می توانیم برای هم رقیب باشیم. یعنی اینطور نبود که در ایران نتوانم تمرین کنم.

** وقتی تیمی کار می کنید بحث هماهنگی خیلی اهمیت دارد، این هماهنگی چطور حاصل می شود؟
وقتی در قایق چند نفره هستیم باید از همه لحاظ به هم نزدیک باشیم، از نظر ذهنی باید مثل هم باشیم و عمل کنیم، حداقل باید 6 ماه قبل از مسابقه با هم تمرین کنیم که این هماهنگی به دست بیاید. تاحدودی پیش از مسابقات مشخص است که چه کسانی باید با هم پارو بزنند و در این مدت با هم تمرین می کنند.

** پس باید در طول سال اعزام های تان نسبتا زیاد باشد که بتوانید به هماهنگی لازم برسید؟
قاعدتا باید زیاد باشد اما ما خیلی اعزام نداریم.

** برای اینکه مهسا جاور همچنان بتواند به روند رو به رشد خود ادامه دهد به چه چیزهایی احتیاج هست؟
من فکر می کنم یک چیزی که ما داریم و خیلی از کمبودهای مان را پوشش می دهد، یک مربی خوب است. خداراشکر، ما چیزی داریم که اجازه نمی دهد خیلی از کمبودها را احساس کنیم. به هر حال امکانات و بضاعت ما همین است، درست است که اگر بهتر بود ما هم وضعیت بهتری داشتیم اما نباید بهانه گیری کرد. این شرایط نه تنها برای منِ مهسا جاور، که برای ورزشکاران دیگرمان هم همین است. حالا من که چیزی نیستم، اینقدر استعداد داریم که اگر شرایط و امکانات بیشتر باشد قطعا در آینده حرف های زیادی برای گفتن خواهیم داشت. روئینگ یکی از رشته هایی است که ما می توانیم در آن پیشرفت کنیم فقط اگر بهتر رسیدگی شود.

** خوشبختانه در سال های اخیر بدنسازی جایگاه خود را در ورزش بانوان ما هم باز کرده و مهسا جاور هم از این قاعده مستثنی نیست. برنامه بدنسازی تان را از چه کسی می گیرید؟
ما کلا یک مربی داریم که همه تمرینات مان زیر نظر او انجام می شود، البته هیچ جای دنیا اینطوری نیست و آنها یک مربی برای کارهای تکنیکی دارند، یکی برای بدنسازی، یکی تغذیه و ... اما زحمت همه برنامه های ما با مربی تیم ملی است که واقعا هم کارش را عالی انجام می دهد. کار مربی ما خیلی سخت هست چون همه چیز را باید در نظر داشته باشد.

** در المپیک صحبت هایی در مورد دوری دریاچه و مشکلات برای بچه های کاروان ایران بود. اینها چقدر در نتیجه شما دخیل بودند؟
در ریو هیچ اتفاق خاصی نیفتاد، همه چیز خوب بود واقعا. من کم تجربه بودم، مسابقه اولم ثانیه ای کم آوردم اما باز هم خیلی خوب بود. فکر نمی کردم با حریفان آمریکایی و لیتوانی آنطور کار کنم. لیتوانی در آخر طلا گرفت و آمریکایی هم نقره. در هر صورت ما در جهانی حرفی برای گفتن نداریم و حقیقت این است که ما در روئینگ جهانی ضعیف هستیم. اروپایی ها قدمت بیش از 40 سال در این رشته دارند اما ما 9 سال. به همین دلیل از آنها خیلی عقب تر هستیم.

** کلا فضای المپیک برایت چطور بود؟
استرس زیادی داشتم چون جو المپیک با هر مسابقه دیگری فرق می کند و اصلا فضایش در مقایسه با میدان های دیگر قابل وصف نیست. البته من خاطره بدی از برزیل ندارم و به نظرم همه چیز خوب بود.

** مثلا حالا که فکر می کنی به نظرت نمی توانستی بهتر از رکوردی که در ریو داشتی، ثبت کنی؟
حقیقتش این است که آدم وقتی از مسابقه بیرون می آید در آن لحظه فکر می کند که می شد بهتر کار کرد و اولش شاید این را بگوید که حیف شد، می توانستم بهتر باشم اما اینطور نیست و تو در حین مسابقه همه تلاشت را می کنی و آن نهایت تلاشت بوده، من در ریو همه زورم را زدم و آن بهترین عملکردم بود و از آن بهتر هم در آن میدان نمی شد کاری کرد. همان زمان هم از عملکردم راضی بودند و چیزی که به ثبت رسید کمتر از حد انتظار نبود.

** وقتی از برزیل برگشتید دوباره از کی استارت تمرینات را زدید؟
حدود 6-7 روز خانه بودم و در این مدت هم مراسم ازدواجم برگزار شد. حدودا 10 روز بعدش مسابقات قهرمانی آسیا را در پیش داشتیم که دو تا برنز تک نفره و چهار نفره را گرفتم. بعد که برگشتیم استراحت کردم. حالا باز هم اردو هستیم و شهریور ماه سال آینده مسابقات آسیایی را در پیش داریم.

** فکر می کنم کارنامه مهسا جاور طلا کم دارد؟
بله واقعا طلا کم دارم، امیدوارم که بتوانم خوشرنگ ترین مدال را بگیرم و در این راه همیشه تلاش می کنم.

** حریفان آسیایی ات کدام کشورها هستند؟ می توانی آنها را بگیری؟
کره و چین تایپه که هر دوی آنها را یک بار گرفتم. باز هم تلاش می کنم که بتوانم آنها را پشت سر بگذارم.

** زندگی دو قهرمانِ ملی حتما مشکلات خاص خودش را دارد، اصلا چه شد که تصمیم به ازدواج گرفتید؟!
خب ما همشهری هستیم، در اردوی بازی های آسیایی اینچئون همه در یک سلف غذا می خوردیم، از طریق آقایان هم تیمی مان، زمینه آشنایی ما فراهم شد. به محسن می گفتند تا کی می خواهی مجرد بمانی؟! و من را به عنوان همشهری اش به او معرفی کرده بودند، به این شکل با هم بیشتر آشنا شدیم چند ماه بعد از بازی های آسیایی عقد کردیم و بعد از المپیک هم مراسم ازدواج مان برگزار شد. خب زندگی ورزشی سختی ها و در عین حال شیرینی های خاص خودش را دارد. با اینکه خیلی اوقات از هم دوریم و یا محسن در اردوست یا من، اما قدر همان لحظه های با هم بودن را می دانیم، اینکه یکی هست که کاملا و در شرایط مختلف درکت کند و مثل خودت ورزشکار حرفه ای است، خیلی خوب است.

** مصدومیت سنگین هم در دوره ای که روئینگ را به صورت حرفه ای دنبال کردی، داشتی؟
خوشبختانه نه، فقط یک بار مینیسکم ملتهب شد و یک ماه نتوانستم تمرین کنم و فقط دوچرخه ثابت می زدم.

** بهترین روزت در 6 سال حضور در ورزش قهرمانی؟
روزی که سهمیه المپیک گرفتم.

** و تلخ ترین روز؟
باز هم همان روزی که سهمیه گرفتم.

** چرا؟
ما نمایندگان دیگری هم در مسابقات کسب سهمیه داشتیم، از اینکه هم تیمی هایم نتوانسته بودند در عین شایستگی سهمیه بگیرند، در اوج خوشحالی برای موفقیت خودم، از ناکامی آنها خیلی ناراحت بودم.

** در روئینگ فقط شما سهمیه گرفتید. درست است؟
بله، فقط من گرفتم. در رشته کانو کانادایی عادل مجللی متاسفانه نتوانست سهمیه بگیرد اما بعد دوپینگ یکی از ورزشکاران این رشته مثبت اعلام شد و عادل هم به المپیک رسید. او در شرایطی به ریو رفت که مدتی از تمرین دور شده بود و با آمادگی آرمانی فاصله داشت چون بعدا مجوز حضور در المپیک را گرفته بود.

** در قایقرانی کسی را الگوی خودت قرار دادی؟
محسن شادی. او اعجوبه روئینگ ایران است.

** فقط از نظر فنی؟
هم فنی و هم از نظر زندگی. او ورزشکاری نمونه هست، با اینکه هیچ کسی دیگر محسن شادی نمی شود ولی همیشه تلاش کردم شبیه به او عمل کنم. او از همه لحاظ واقعا عالی بود و اتفاقا به من هم همیشه خیلی لطف داشته و مثل یک برادر به من کمک کرده است. اتفاقا یکی از کسانی که باعث شد من و محسن با هم ازدواج کنیم، شادی بود. محسن شادی واقعا بی نظیر است، او تنها کسی در ایران است که مدال طلای جهانی روئینگ را گرفته.

** در خودت می بینی یک روز مدال طلای جهانی بگیری؟
تمام سعی ام را می کنم. کمی سخت هست ولی باید تلاش کنم.

** همیشه اولین ها در خاطر می مانند، مثل کیمیا علیزاده.
پیش از اعزام کاروان ایران به ریو، همه کیمیا علیزاده را شانس مدال می دانستند. روی مدال او حساب می شد. الهه احمدی و نجمه خدمتی و بانوان تیرانداز هم شانس مدال بودند اما روی من کسی برای مدال حساب نمی کرد چون رکوردها مشخص است. من خودم روی کارم حساسیت داشتم و می خواستم بهترین عملکردم را داشته باشم که فکر می کنم به نسبت هم نتیجه خوب بود و همه هم از کارم رضایت داشتند. مدال کیمیا علیزاده هم واقعا خوشحالم کرد، انگار خودم مدال گرفته بودم چون درست است مدال به اسم کیمیا نوشته شد اما درحقیقت به همه بانوان ورزشکار ایرانی تعلق دارد و این افتخار برای همه است، او طلسم مدال نداشتن بانوان ایرانی در المپیک ها را شکست.

** امیدواریم در المپیک بعدی مهسا جاور هم طلسم مدال المپیک در قایقرانی را بشکند!
امیدوارم. همه تلاشم را می کنم، اما پیش از المپیک، بازی های جاکارتا را در پیش داریم که باید بهترین عملکرد را در آن داشته باشم و بعد از آن به فکر المپیک بعدی هستم.

گفت و گو : مرضیه دارابی/مردم سالاری


کد مطلب: 67426

آدرس مطلب :
https://www.mardomsalari.ir/interview/67426/فقط-مدال-طلا-کم-دارم

مردم سالاری آنلاين
  https://www.mardomsalari.ir