داریوش قنبری یکی از نمایندگان اصلاح طلب اسبق مجلس شورای اسلامی است که در دو دوره اخیر به دلیل عدم احراز صلاحیت توسط شورای نگهبان نتوانست در انتخابات کاندیدا شود. با این وجود همواره حضوری فعال در عرصه سیاسی کشور داشته است. با داریوش قنبری درباره اولویت های مجلس دهم گفت و گو کردیم:
با گذشت سه ماه از آغاز بکار مجلس ارزيابي شما از عملکرد آن چگونه است؟
شايد مدت سه ماه براي ارزيابي مدت خوبي نباشد به خصوص اين که به تعطيلات مجلس خوردهايم در مجموع عملکرد مثبت بوده است جداي از يکسري از مباحث که در اين مجلس وجود داشته است کليت مجلس سمت و سوي خوبي حرکت کرده است آنچه که هست نسبت به مجلس گذشته يک مقدارمقايسه داشته باشيم، آنچه اميدوار کننده هست در اين مجلس اين است با تدبير اصلاحطلبان که تعداد تندروها و افراطيون در آن کاهش يافته هر چند بيشتر نيروهاي اصلاحطلبان رد صلاحيت شدند و در بسياري از حوزهها فرصت رقابت نبود.اما اصلاحطلبان با تدبيري که نشان دادند و به حمايت از نيروهاي معتدلتر پرداختند باعث شدند که تندروها و افراطيون از اين مجلس حذف شوند و به نظرم آنچه اميدوار کننده است در ارتباط با مجلس دهم همين حذف نيروهاي تندرو افراطي جريان اصولگرا است که در قالب جبهه پايداري هويت پيدا کرده بودند آنها به نوعي عمل ميکردند که از دل عملکرد آنها به ملت ضرر ميرسيد.
منافع ملي تامين نميشد ونه تنها منافع ملي تامين نميشد بلکه حتي در مواردي ما مواضع اينها را اگر بررسي کنيم ميبينيم به مواضع دشمنان ملت ايران نزديک است مواضع اسراييل به مواضع عربستان سعودي نزديک است و اين جاي تاسف داشت جايي که خانه ملت ناميده ميشدو نمايندگانش بايد نمايندگان خانه ملت تلقي ميشدند آنها صحبتهايي را ميکردند که صحبت ملت و حرف دل ملت نبودو در خيلي از موارد ما شاهد بوديم که در مجموع نماينده ملت که بايد حرف دل مردم را بزند نه تنها حرف دل مردم را نميزد بلکه عليه مردم حرف ميزدند و با همسويي با دشمنان مردم در مجلس نهم ما شاهد بوديم عليه منافع ملي صحبت ميکردند اما در مجلس دهم خوشبختانه يا اين تعداد نيستند يا اينکه تعدادشان اينقدر انگشتشمار است که در معادلات خيلي به حساب نميآيند و عملا نميتوانند چوب لاي چرخ ملت و دولت بگذارند اما کليت مجلس دهم را مثبت ارزيابي ميکنم برخي مشکلات نيز از ابتداي شکلگيري وجود داشته با پيشرفت زمان و حرکت به سمت آينده بسياري از اين مشکلات حل خواهند شد.
در کل مجلس دهم به نظرم در پايان يک سال به خوبي ميتواند عملکرد و کارنامه خوبي را ارائه دهد و آنچه که الان هست و هر چند انتخاب مطلوب در مجلس دهم وجود نداشت با توجه به رد صلاحيتها ولي در کل ما به يک انتخاب رضايتبخش رسيديم و بايد انتظارمان را نيز با توجه به شرايط تعيين کنيم و نبايد انتظار حداکثرها را داشته باشيم در مجلس دهم به دنبال اين بوديم که به حداقلها برسيم که به نظرم قطعا و يقينا مجلس دهم ما را به حداقلها ميرساند و شايد هم بيشتر از آن .
تحليل شما از وزن فراکسيونهاي عمده مجلس چيست؟
معمولا فراکسيونها فراکسيونهاي سياسياند که عمدتا تاثير گذار هستند در مجلس نهم تعداد اصلاحطلبان آنقدر کم بوده که نميتوانستند فراکسيون تشکيل دهند اما الان شاهد آن هستيم که فراکسيون اصلاحطلبان يک سوم نيروهاي مجلس را در خودش جاي داده است .از اين لحاظ تفاوت جدي و معناداري با مجلس قبل داريم و فراکسيون اصولگراها را هم ميتوان گفت حدود يکسوم مجلس را دارند و گروه بعد معتدلين و مستقلين هستند .
در کل ليست اميد که اکثريت راکه حدود دوسوم نمايندگان را داشت با توجه به اختلافاتي که پيش آمد نتوانستند در مجلس يک فراکسيون واحد را تشکيل بدهند با توجه به اين که ليست اميد يک ليست ائتلافي بود و بر سر حداقلها شکل گرفته بود و حداقلها حمايت از دولت و مخالفت با افراطيگري بود ائتلافي که با اين حداقلها شکل گرفت اينها نتوانستند در مجلس فعلي در يک فراکسيون در کنار هم باشند اما به هر حال بعضي از نيروهاي که مورد حمايت ائتلاف بودند اصلاحطلب نبودندو به نوعي ميخواستند هويت سياسي خودشان محفوظ بماند آنها سعي کردند به نوعي مستقل از اصلاحطلبان عمل نمايند و اصلاحطلبان هم هويت سياسي خاصي داشتند و در کل ليست اميد نتوانست يک فراکسيون واحد را داشته باشد و از دل اين ليست هر چند دو فراکسيون شکل گرفته است معتدلين به شيوههاي متفاوتي عمل ميکنند مثلا وقتي که بحث حمايت از دولت هست همسو با اصلاحطلبان هستنداما در مواردي با توجه به گرايشات خاص خود موضع متفاوتي ميگيرند مثلا در ارتباط با انتخاب رييس مجلس به نوعي عمل کردند که همسو با اصلاحطلبان نبودندو با اصولگرايان همراهي کردند.در کل نيروهاي معتدل در بحثهاي حداقلي همسو هستند و نبايد بحثهايي مطرح شود که باعث تفرقه و جدايي شود.
اما اين دو فراکسيون متحد با هم عمل خواهند کردو آنچه که ما ميبينيم در ارتباط با همان حداقلهايي که باعث ائتلاف شد هم اصلاحطلبان هم نيروهاي معتدل قطعا مورد توجه قرار ميدهند و من فکر ميکنم اين دو فراکسيون همچنان حالت ائتلافي خودر ا حفظ خواهند کرد و در کل همکاري با همديگر را تا پايان عمر اين مجلس ادامه خواهند داد.
مهمترين اولويت قابل پيگيري مجلس دهم چيست؟
مهمترين اولويتها در بحث قانونگذاري اصلاح برخي قوانيني است که براي توسعه کشور دست و پا گير هستند ما در زمينه سرمايهگذاري خارجي و جذب سرمايه قوانين مناسب نداريم و يکسري قوانين نيز بايد اصلاح شوند بايد قوانين گذشته اصلاح شوند تا مسير را براي جذب سرمايه خارجي هموارتر کند چرا که ما دنبال رونق اقتصادي و سر و سامان دادن به وضعيت اقتصاد جامعه هستيم بايستي به نوعي حرکت بکنيم که به هر حال انتظارات موجود براورده شود و الزاماتي هم دارد و بايد در اين دوره مجلس به اين مهم توجه شود قوانيني که در مسير توسعه مانع ايجاد ميکنند بايد حذف شوند و مسائل و مشکلاتي که در عرصه اقتصادي وجود دارد بايد حل شوند و اين ليست اميدي که اکثريت را در مجلس دهم در قالب اصلاحطلبان و اعتداليون دارد و شعاراينها رونق اقتصادي، آرامش، اميد بوده است.
براي نسل جوان نسلي که بيکار و گرفتار است اين اميد را بارونق اقتصادي و آرامش احيا کنند و بايستي کار جامع براي حل مسائل کشور صورت بگيرد که نيازمند کار تحقيقاتي و اتاق فکر براي نمايندگان اين دوره ميباشيم تا بتوانند به خوبي مسائل و مشکلات را بشناسند و تشخيص بدهند و اقدام کنند و درست است که ما در مجلس مرکز پژوهشهاي مجلس را داريم که کار پژوهشي ميکنند اما به نظرم جايي فراتر از مرکز پژوهشهاي مجلس را نياز داريم که براي حل مشکلات راهکار بدهند و موانع و مشکلات را بتوانيم از طريق تصويب قوانين مناسب حل کنيم .
در کل جاي نهاد مشورتي متشکل از صاحبان تجربه ونخبگان در مجلس خاليست و فراکسيون اميد و اصلاحطلبان و معتدلين باشعارهاي مشابهي توانستند به نمايندگي برسند بايد اين بحث مهم را مد نظر قرار دهند و اتاق فکر بايد براي مجلس شکل بگيرد و از افراد صاحب تجربه و متخصص بخوبي استفاده شود تا بتوانند با تبيين استراتژي مناسب در جهت حل مشکلات حرکت کنند هر چند در آغاز راه مجلس هستيم و اگر در همين آغاز مجلس به فکر راهاندازي اتاق فکر باشند و از توان صاحبان تجربه استفاده کنند، ميتواند در جهت تحقق شعارهاي خود قدم بردارد.
نقاط قوت و ضعف فراکسيون اميد را ارزيابي کنيد؟
يکي از مشکلات فراکسيون اميد ضعف سازماندهي است که بايد اين ضعف را پوشش دهند تا مشکلات حل شود،به هر حال در مجموع اغلب اعضاي فراکسيون اميد شايد به اين نکته واقفاند که سازماندهي مناسبي ندارندو نقطه قوت تا اينجاي کار تعهدي بوده است که تا الان در جهت تحقق شعارهايشان داشتهاند و در مجموع فراکسيون اميد در ماههاي آينده ميتواند با تجديد سازمان مناسب خود را بازسازي کند و در مسير تحقق شعارهايش حرکت کند.
مجلس دهم چگونه ميتواند نقش نظارتي خود را بهتر ايفا نمايد؟
ايفاي نقش نظارتي تابع شرايط خاص است مجلس يکسري نقشهاي نظارتي خاص را بر عهده دارد و ايفاي نقشهاي نظارتي در گرو داشتن اطلاعات صحيح و مناسب از وضعيت کشور وهمان اتاق فکريست که به خوبي به آن اشاره کردم حقيقيت اين است که مجلس شوراي اسلاميبه نسبت قواي ديگر نيروهاي چنداني را در اختيار ندارد درست است که چند نفر نماينده انتخاب ميشوند و ميآيند و ميروند اما مجلس در کليت خود نيازمند بدنه تخصصي و استفاده از نيروهاي با تجربه دارد .يکي از مشکلاتي که وجود دارد اين است که از تجربه نمايندگان دورههاي قبل استفاده نميشود.آقاي لاريجاني در دوره مجلس هشتم که به عنوان رييس مجلس انتخاب شدندسعي کردند نمايندگان ادوار را سازماندهي کنندو همايشي را هم تشکيل دادند ولي در همان حد متوقف شد و کار خاصي در اين زمينه نشد.
استفاده از تجارب گذشته ميتواند مفيد باشد و ميتوانند با فراخوان اين نمايندگان را به مجلس بازگردانندو اتاق فکري به عنوان مشاورين استفاده کنند به هر حال نمايندگان با قوانين آشنايي دارند و نقاط ضعف را بخوبي ميدانند اين واقعيتي است که طول دوران نمايندگي کوتاه است و زودگذر و بهتر است به صورت عملياتي از تجربيات نمايندگان استفاده شود.
منبع : مردم سالاری