آیتالله یوسف صانعی در خانوادهای روحانی و اهل علم متولد شد؛ جد ایشان آیتالله حاج ملایوسف، از علماى پرهیزکار و وارسته زمان خود بود که به میرزاى شیرازى بزرگ، رهبر نهضت تنباکو، دلبستگى فراوان داشت و از مروجان آن مرجع بزرگ به شمار میرفت. پدرشان مرحوم حجتالاسلام آقاى شیخ محمدعلى صانعى نیز عالمى وارسته و روحانى زاهد و پرهیزکارى بود. رشد و پرورش یافتن در چنین خانوادهای، زمینهساز تربیت فرزندی شد که از سویی دلبسته فقه بود و از سوی دیگر با آغاز مبارزات سیاسی علیه حکومت پهلوی، به این جریان پیوست.
آیتالله صانعی متولد 1316 شمسی بود و در سال ۱۳۲۵ وارد حوزه علمیه اصفهان شد و پس از گذراندن دروس مقدمات و کسب فیض از محضر علماى آن حوزه، در سال ۱۳۳۰ ش، براى ادامه تحصیل، رهسپار حوزه علمیه قم شد. استعداد زیاد و جدیت فراوان ایشان، باعث شد که از همان زمان، در زمره طلاب موفق و مورد توجه و علاقه بزرگان حوزه در آن زمان قرار گیرد و در امتحانات سطوح عالى حوزه در سال ۱۳۳۴ رتبه اول را کسب کند و مورد تشویق مرحوم آیتالله العظمى بروجردى(قدس سره) قرار بگیرد.
از همان سال بود که با توجه به ویژگیهاى منحصر به فرد درس خارج امام خمینى سلام الله علیه، در آن شرکت نموده و توانست با نبوغ و جدیت خود، تا سال ۱۳۴۲ به طور مستمر از حوزه درس اصول و فقه و مبانى مُتقن حضرت امام(ره) بهره بگیرد و در زمره شاگردان برجسته ایشان قرار داشته باشد. این آشنایی منجر به حضور آیتالله صانعی در جریان مبارزات سیاسی امام خمینی(ره) شد. اغلب مبارزات سیاسی و فعالیتهای انقلابی آيتالله صانعی پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، تلاش در ابعاد فرهنگی و تبلیغاتی بوده است. این تلاشها از طریق تبلیغ، سخنرانی، حضور در تظاهرات و راهپیماییها و صدور اعلامیه و بیانیههای سیاسی انجام میگرفت. علاوه بر آن مهر و امضای یوسف صانعی، در ذیل حدود سی اعلامیه سیاسی و انقلابی به ثبت رسیده است.
پس از پیروزی انقلاب، با توجه به شناختی که امام(ره) نسبت به تواناییهای فقهی او داشت، به عنوان یکی از شش فقیه شورای نگهبان قانون اساسی منصوب شد. ایشان پس از حدود سه سال، در ۱۹ دی ۱۳۶۱ از آن شورا کنارهگیری کرد و در همان تاریخ از طرف امام خمینی(ره)، به دادستانی کل کشور منصوب شد. با این حال در سال 1364 از دادستانی هم استعفا داد و پس از آن بیشترین وقت و سعی خود را در راه تحقیق، پژوهش و تدریس فقه به کار گماشت. به این ترتیب احاطه کم نظیر ایشان به فقه، او را به یکی از سرآمدترین فقهای معاصر تبدیل کرد که ماحصل آن تالیفات پرشمار در این حوزه و پرورش شاگردان فاضل بسیار است.
«فقیه نواندیش» عنوانی است که عموما آیتالله صانعی با آن شناخته میشود، شخصیتی که بعضی فتاوی فقهیاش بسیار متفاوت با فتواهای سنتی است و همین موضع باعث تمایز بسیار ایشان با دیگر مراجع شده است. مهمترین ویژگی فتواهای این مرجع بزرگ تقلید، این است که ایشان در مقام علی رغم سختگيرى در تتبع و تحقيق، در مقام فتوا سختگیری نداشت و در فهم آيات و روايات و مبانى استنباط، به اصل و قاعده سهولت توجه ویژهای میکرد. نقل است که این سخن صاحب جواهر را به شيخ انصارى، همواره مورد توجه قرار میدادند كه «از احتياطهاى خود بكاه؛ زيرا دين اسلام، شريعت آسان است».
حريت و سعه انديشه فقهى آیتالله صانعی و توجه ويژه به ادله و به استناد مبانى متقنى كه در اصول و بويژه در فقه دارند، باعث شد كه فتاوا و نظريات ابتكارى زيادى را در حوزه عمل مكلف و مقلدان ارائه نمانید که در بسيارى موارد، توانسته است راهگشاى معضلات و مشكلات مكلف در حوزه عمل فردى و اجتماعى باشد كه موارد زير از جمله آنهاست:
- ايشان درباره ولايت فقيه مىفرمايد: بر مبناى ولايت فقيه، هر مجتهدى كه جامع شرايط باشد، منصوب براى ولايت است و نسبت به مردم، مشروعيت اجرا در مصالح عامه ـ كه اسلام حكم خاصى نداردـ منحصرا با مردم و نظـر اكثريت و توده آنان است و مشروعيت، منوط به آرا و رضايت آنان به طور كلى و يا از طريق اكثريت است و دستور اجراى آن به طور مستقيم يا غيرمستقيم، با ولى فقيه است.
درباره بلوغ دختران، ایشان شرط سنى را سيزده سال قمرى میدانست و در فتوای ایشان آمده است: در صورت عدم احراز ساير علايم بلوغ، دختران در سن سيزده سالگى به تكليف مىرسند.
درباره قضاوت زنان نظر فقهیشان این بود که میتوان زنان را براى قضاوت (مخصوصاً در امور مربوط به زنان و حقوق خانوادگى) منصوب کرد.
در مورد ولايت بر صغير و اموال او، با نبودن پدر، نظرشان این بود كه مادر، قيم قهرى است و بر پدربزرگ، اولويت دارد و با نبود مادر، پدربزرگ، قيم فرزند است.
ايشان در باب تفاوت ديه زن و مرد نظر داده بودند: ديه زن و مرد، مساوى است و اين حكم، مستفاد از اطلاق ادله ديه است، و دليل معتبرى بر تقييد نداريم.
درباره موسيقى، نظر معظم له چنين است كه حرمت موسيقى و غنا، حرمت محتوايى است و هر صوت و غنا و موسيقىاى كه در آن، ترويج بى بند و بارى و بى عفتى و به انحراف كشيدن انسانها نباشد و چهره اسلام را بد نشان ندهد، حرام نيست.
فتواهایی از این دست و بخصوص در مورد حقوق زنان و موضوع دیه، باعث شده که باب تازهای در این موارد باز شود و نمونهای بزرگ از پویایی فقه به شمار آید. اینک اگرچه این مرجع تقلید از میان ما رخت بربسته و به سرای دیگر رفته است اما راهی که در فقه باز کرده است، بی شک الگویی خواهد بود که وی را زندهتر از قبل خواهد ساخت و در آینده این علم، نام ایشان به عنوان یکی از بزرگان تاثیرگذار خواهد درخشید.
حجتالاسلام فاضل میبدی:
نظرات مفید آیتالله صانعی(ره)، حاصل استقلال فکری ایشان بود
حجتالاسلام محمدتقی فاضل میبدی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم به مناسبت چهلمین روز درگذشت آیتالله صانعی(ره)، در گفتوگو با «مردمسالاری آنلاین» با اشاره به اینکه مرحوم آیتالله صانعی(ره) چند ویژگی داشتند که این ویژگیها ایشان را برجسته کرده بود گفت: ایشان روستا زاده بودند و علیرغم اینکه پدرشان روحانی بود، اما خصلت مردمی بودن، روستایی بودن و عاطفی بودن را حفظ کرده بودند، برخورد ایشان با مردم بسیار مهربانانه بود و به همین دلیل همه دوستشان داشتند.
حجتالاسلام فاضل میبدی در ادامه با بیان اینکه داشتن حریت فکری و شخصیتی روی نظر و فتواهای ایشان تاثیر میگذاشت افزود: آدمی که مردمی باشد و از خانوادههای اشرافی نباشد، حقوقا و فکرا آزادتر هم هست. این آزادی روی افکار ایشان تاثیر گذاشته بود و نظرات مفیدی داشتند که دلیلش همان استقلال فکری بود.
وی با تاکید بر اینکه مرحوم آیتالله صانعی زود درس حوزه را شروع کرده بودند، اما چون استعداد و هوش فوقالعادهای داشتند، خیلی زود به مرحله اجتهاد رسیده بودند افزود: ایشان در فلسفه شاگرد آیتالله منتظری(ره) و در فقه شاگرد آیت بروجردی(ره) و حضرت امام(ره) بودند و بسیار از حضرت امام(ره) تاثیر پذیرفته بودند.
این عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه استقلال و آزادگی که در امام(ره) بود در آیتالله صانعی(ره) هم وجود داشت افزود: بعد از انقلاب هم ایشان جوانترین مجتهدی بودند که از طرف حضرت امام(ره) منصوب شدند، ایشان هم سابقه عضویت در شورای نگهبان را در کارنامه خود دارند و هم دادستان کل کشور بودهاند.
حجتالاسلام فاضل میبدی افزود: آیتالله صانعی(ره) در مسائل علمی بسیار کنجکاو و پیگیر بودند. با اینکه سن بیشتری از ما داشتند و بیمار بودند، ولی زمانی که مساله علمی مطرح میشد، موشکافی میکردند، تجزیه و تحلیل میکردند و دقیق میشدند، به منابع مختلف مراجعه میکردند تا به جواب برسند؛ خودشان هم میگفتند «اگر شب قبل از خواب مسالهای در ذهنم جرقه بزند تا آن مساله را حل نکنم خوابم نمیبرد.»
این عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه مرحوم آیتالله صانعی در حوزه کمنظیر بود، خاطرنشان کرد: ایشان مدت زیادی در حوزه تدریس کرده بودند، جوانترین مجتهدی بودند که درس خارج فقه را شروع کرده بودند و شاگردان بسیاری هم داشت، من قبل از انقلاب در سال 54 از شاگردان ایشان بودم.
وی همچنین تاکید کرد: ایشان از انسانهایی بودند که استقلال و شخصیت خودشان را حفظ کرده بودند و بعد از انقلاب هم تا زمانی که احساس کردند میتوانند کار بکنند، در مسئولیتها ماندند و مسئولیت پذیرفتند، موقعی که حس کردند در حوزه مفیدتر هستند به حوزه رفتند و درس را شروع کردند.
حجتالاسلام فاضل میبدی با اشاره به اینکه در سالهای اخیر به دلیل استقلال و حریت فکری جفاهای زیادی به ایشان روا داشته شد، گفت: ایشان در این شرایط هم استقلال خود را حفظ کرد، اگر احساس میکردند کسی به هر دلیلی مظلوم واقع شده از او حمایت میکردند، لذا نسبت به حقوق افراد خیلی توجه داشتند.
وی افزود: مسائلی هم که راجع به حقوق زنان عنوان کردند، بسیار راه را باز کرده بود؛ مسائلی که مربوط به زن در این روزگار هست، در فقه قدیم مطرح بوده و الان قابل طرح نیست؛ ایشان تلاش کردند این موضوع را حل کنند و در مبنای خودشان هم حل کرده بودند، مانند مساله دیه، حق طلاق، حق حضانت و مسائل دیگری که ایشان مطرح و حل کرده بودند تا فقه ما در این روزگار از این منظر مورد تمسخر و توهین قرار نگیرد. ولی متاسفانه گاهی هنوز نگاهی که در فقه به زن هست، نگاه پانصد سال پیش است. اما ایشان فکرشان به روز بود و مسائل را به روز نگاه میکرد و در این زمینه موفق هم بودند.
حجتالاسلام فاضل میبدی با بیان اینکه ایشان مردمی بودند خاطرنشان کرد: هیچوقت برای خودشان تشریفاتی درست نکردند و هرکسی میخواست به راحتی میتوانست به ایشان دسترسی داشته باشد، همه میتوانستند در دفترشان رفت و آمد کنند، سوال بپرسند و با ایشان دیدار داشته باشند. برای من خیلی جالب بود، مرجعی مانند ایشان در دفتری ساده مینشستند، بدون هیچ تشریفاتی، درب دفتر باز بود و همه راحت رفت و آمد میکردند. خودشان پیش نماز میشدند و به مردم پاسخگو بودند. اخلاق این است که انسان بتواند مردم را از خود راضی نگه دارد، آیتالله صانعی(ره) در این کار موفق بودند.
این عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم در پایان با تاکید بر اینکه ویژگی اخلاقی دیگر ایشان حریت اخلاقی و شخصیتی بود افزود: اینکه انسان خود را به قدرتی نفروشد، متکی به قدرت خود باشد چیز کمی نیست، ایشان ظلم ستیز بودند و اگر حس میکردند کسی مورد ظلم واقع شده، سعی میکردند تا آن شخص از مظلومیت بیرون بیاید.
حجتالاسلاموالمسلمین سیدرضا اکرمی:
آیتالله صانعی صاحب فتواهای نادر بودند
به مناسبت چهلمین روز درگذشت آیتالله صانعی(ره)، حجتالاسلاموالمسلمین «سیدرضا اکرمی» در گفتوگو با «مردمسالاری آنلاین» به نحوه آشنایی خود با آیتالله صانعی پرداخت و اینکه ایشان را از دهه 50 و زمان طلبگی در حوزه علمیه قم میشناسد. حجتالاسلام اکرمی میگوید که اولین بار مرحوم آیتالله صانعی را در مدرسه فیضیه ملاقات کرده است و تدریس و مباحثه ایشان با صدای بلند نظرش را جلب کرده است.
حجتالاسلاموالمسلمین سیدرضا اکرمی، رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری میگوید: نکته اولی که درخصوص آیتالله صانعی میتوانم به آن اشاره کنم کوشش و جدیت ایشان در دوران تحصیل است. ایشان دوران تحصیلی خود را با کوشش، جدیت و پرکاری شروع کردند، بطوری که در همان دوران جوانی یکی از شاگردهای خوب حضرت امام(ره) بودند و امام(ره) نیز به ایشان ارادت داشت و همواره نسبت به ایشان اظهار علاقه میکرد.
وی دومین نکته درخصوص مرحوم آیتالله صانعی را ساده زیستی عنوان کرد و افزود: ایشان را از همان دوران طلبگی فردی ساده زیست و مردمی دیده بودم که همواره میکوشید با بیان، قلم، اخلاق یا عمل خود به وظیفه دینی، علمی، سیاسی و اجتماعی خود عمل کند.
حجتالاسلام اکرمی در ادامه با اشاره به اینکه ایشان از اوایل انقلاب نسبت به انقلاب، حضرت امام (ره) و افرادی از جمله آیتالله بهشتی و آیتالله هاشمی علاقه مند بودند و با این افراد کار میکردند گفت: آنها نیز متقابلا آیتالله صانعی را فردی انقلابی میشناختند و همواره از ایشان با این عنوان نام میبردند.
وی با اشاره به اینکه آیتالله صانعی بعد از پایان دوره فعالیتشان در دادستانی و شورای نگهبان به قم برگشتند افزود: ایشان بعد از برگشتن به قم در دفتر خودشان مشغول تدریس بودند، فعالیتهای علمی داشتند و خوشبختانه آثار علمی فراوانی از ایشان به یادگار مانده است.
حجتالاسلام اکرمی به فتواها و نظرات متفاوت آیتالله صانعی اشاره و خاطرنشان کرد: نقطه نظرات ایشان گاها منحصر به فرد هستند، نظراتی که برخی میپذیرند و برخی نمیپذیرند، طبیعتا این مسائل در اجتهاد وجود دارد.
به گفته حجتالاسلام اکرمی در فقه گاهی نظرات نادر وجود دارد و آیتالله صانعی از فقهایی بودند که نظرات فقهی نادری داشتند، همین نظرات ایشان را مورد احترام قرار میداد و گاها نیز مورد بیاحترامی و بیمهری. تفاوت در فتوا در میان مراجع همیشه وجود داشته است، نباید این مسائل را سیاسی کنیم، بالاخره این فتواهای نادر را نمیپذیرند و قبول نمیکنند و برخی هم میگویند نظرات قابل تامل است. باید به اینگونه مسائل فقهی و حوزوی نگاه کرد و درباره آنها صحبت کرد. از نظر من ایشان فردی فعال، مدیر، پرکار و اخلاقی و مورد احترام بودند.
حجتالاسلام نعمتالله دانشمند:
آیتالله صانعی برای تمام انسانها کرامت انسانی قائل بودند
حجتالاسلام نعمتالله دانشمند، مسئول دفتر مرحوم آیتالله صانعی در اصفهان و از شاگردان و نزدیکان به آیتالله صانعی بوده است. آیتالله صانعی را حضرت استاد خطاب میکند و از رابطهای 40 ساله با ایشان سخن میگوید. از محبت و احساس ایشان به نزدیکانشان خاطرات بسیار دارد و میگوید ارتباط آیتالله با مردم رابطهای پدرانه بوده است. از فتواهای ایشان میگوید و اهمیت عدالت و کرامت برای ایشان، از اینکه چقدر به اصل سهولت دین اعتقاد داشتند و در سالهایی که به عنوان دادستان کل کشور فعالیت داشتند برای تحقق این اصل تلاش کردهاند. گفتوگوی «مردمسالاری آنلاین» را به مناسبت چهلمین روز درگذشت آیتالله صانعی با حجتالاسلام دانشمند در زیر بخوانید:
در سالهایی که با مرحوم آیتالله صانعی در ارتباط بودهاید، کدام ویژگی اخلاقی ایشان مورد توجه شما بوده است؟
من سالهای زیادی را چه در سفر و چه در محضر خدمت ایشان بودم، ایشان یک سری مشخصههای اخلاقی داشتند که با توجه به اینکه چند نسل ایشان روحانی بودند (به گفته خودشان 7نسل) با آموزههای دینی پرورش پیدا کرده بودند. آیتالله صانعی بسیار متاثر از اخلاق پدرشان بودند. در رابطه با مشخصههای اخلاقی مرحوم پدرشان نیز، هم از زبان خود ایشان و هم از زبان همشهریانشان شنیده بودم که پدر بزرگوارشان واقعا متخلق به اخلاق انسانی و دینی بودند، خودشان را ملزم میدانستند که کوچکترین حقوق اخلاقی افراد را رعایت کنند. احترام به کوچک و بزرگ سیره اخلاقی ایشان بوده. استاد ما هم متاثر از اخلاق پدر بودند.
ایشان بعد از ورود به حوزه علمیه با سفارش پدرشان به افرادی معرفی میشوند که به رفتار و اخلاق ایشان نظارت داشته باشند، همه این افراد خودشان افراد متخلق به اخلاق دینی و انسانی بودند.
مرحوم استاد در برخورد با افراد یک اصل را عجیب رعایت میکردند و آن اصل کرامت انسانی بود، ایشان برای همه افراد کرامت قائل بودند، منهای دین، مذهب، عقاید، قیافه، جنسیت و ملیتشان.
اگر مصاحبه افراد مختلف یا پیامهای افراد متفاوت که منتشر شده را ببینید، این نکته میان همه پیامها مشترک است. خانمهایی که میآمدند با ایشان مصاحبه کنند چه از داخل کشور و چه از خارج کشور، به اصل کرامتی که مرحوم استاد برای انسانها قائل بودند، اشاره میکردند.
خانم خبرنگار فرانسوی آمده بودند برای مصاحبه با استاد، این خانم به لحاظ اعتقادات و جایی که بزرگ شده بودند حجاب چندانی نداشتند، اما سعی میکردند به احترام استاد رعایت کنند، ولی مرحوم آیتالله صانعی نحوه برخورد و صحبتشان به گونهای بود که وقتی بیرون آمدند شیفته اخلاق و برخورد ایشان شده بودند که نگاهشان کریمانه و پدرانه بوده است. معیار مرحوم استاد در برخورد با افراد، کرامت انسانی بود که هم در فتواها و هم در رفتار فردی و اجتماعی و خانوادگی ایشان مشخص است.
رفتار ایشان در برخورد با نزدیکانشان چطور بود؟
ایشان بسیار اهل محبت و احساس بودند، نسبت به افراد مانند یک پدر دلسوز رفتار میکردند و همواره سعی میکردند تمام شئون زندگی افراد را با محبت و علاقه جویا شوند، اگر هم مشکلی برای کسی پیش میآمد راهکاری را برای حل آن مشکل ارائه میدادند.
من زمان آشنایی با مرحوم آیتالله صانعی طلبه جوانی بودم و ایشان استاد ما، از همان زمان ما را شیفته اخلاق و رفتارشان کرده بودند، خودشان را به ما طلبهها نزدیک میکردند و رفیق میشدند، حال تمام اعضای خانواده من را جویا میشدند، اگر خبر داشتند مثلا بچه من سرماخورده است تا چند روز حالش را میپرسیدند. ایشان تمام بچههای ما را به اسم میشناختند. رنجشی را برای کسی ایجاد نمیکردند، همواره سعی میکردند در گفتارشان نهایت احترام را داشته باشند، اینها چیزهایی است که من در زندگی شخصی ایشان دیدیم.
در مسافرتهایی که در کنار ایشان بودیم، سعی میکردند بار زندگی شخصی خودشان را روی دوش کسی نیندازند، شما اگر به اعضای خانوادهایشان هم مراجعه کنید میبینید که حتی برخی اوقات غذا درست میکردند و بچهها سرسفره حاضر میشدند. اینها رفتار و اخلاقی بوده است که من در قریب به 40 سال که در خدمت ایشان بودم حس کردم.
ایشان فتواهای نادری داشتند، فتواهایی به ویژه در حوزه زنان. از این نگاه متفاوت ایشان به فقه بگویید...
ایشان یکسری اصول را در فقه از اسلام و قرآن استتنباط کرده بودند که آن اصول برایشان معیار شده بود. به این اصول پایبند بودند و همین اصول باعث میشد این فتواها را بدهند.
یکی از اصول ایشان اصل کرامت برای همه انسانها بود، ایشان میفرمودند قرآن بنی آدم را جدا نکرده است و میان زن و مرد، بین سیاه و سفید تفاوتی قائل نشده است، این موضوع برای ایشان یک اصل بود.
اصل دیگر که به آن اعتقاد قلبی داشتند، اصل عدالت یا به تعبیر خود ایشان قاعده عدالت بود. ایشان در این خصوص میفرمودند: «خدا ظلم به کسی نمیکند، نه در جعل احکامش نه در اموری که در زندگی افراد تدبیر میکند». فلذا میفرمودند ما در احکام دین هم باید این دو قاعده را رعایت کنیم؛ نگاهمان به احکام باید نگاهی باشد که قاعده عدالت در آن رعایت شود.
ایشان سعی میکردند فتواهایی که در رابطه با خانمها میدهند براساس این دو اصل کلی قاعده عدالت و قاعده کرامت باشد. اینکه تفاوتی میان زن و مرد از نظر ارزش، از نظر جان وجود ندارد. قرآن هم میگوید النفس به النفس. ایشان معتقد بودند در قصاص هیچ تفاوتی نیست، در رابطه با دیه میگفتند هیچ تفاوتی نیست.
فتواهای ایشان به همان سبک صاحب جواهری و فقه سنتی با رعایت کردن یکسری قواعد قرآنی مانند کرامت و عدالت بود.
ایشان هر حکمی را بررسی میکردند اگر ادله قابل خدشه بود یا میدیدند با این آیه سازگار نیست این حکم را نمیپذیرفتند. به عنوان مثال بیشتر فقهای ما فتوا دادهاند که زن بدون اجازه شوهرش نمیتواند از منزل خارج شود حتی برای دیدن پدر و مادرش، ایشان میفرمودند که این مخالف معاشرت بلمعروف است، آن هم انسان است و دارای حقوق فردی و اجتماعی، اگر جای منافی با حق شوهر نباشد اجازه گرفتن لازم نیست و خروج از منزل برای زن حرام نیست.
ایشان در سالهای اوایل انقلاب به عنوان دادستان کل کشور منصوب شدند و عضویت شورای نگهبان را نیز در کارنامه خود دارند. از این دوران و روابط ایشان با مردم برایمان بگویید؟
ایشان ارتباط مردمی خوبی از قبل از انقلاب داشتند، با اقشار مختلف جامعه ارتباط تنگاتنگی برقرار میکردند، زمانی از سخنرانان و منبریهای معروف کشور بودند، با طبقات مختلف جامعه برخورد داشتند و از نزدیک روابط اجتماعی و مشکلات مردم را لمس کرده بودند، چه زمانی که در شورای نگهبان بودند و چه زمانی که دادستان کل کشور شدند، خط مشی ایشان این بود که احکام صادره یا قوانین مصوب نباید باعث دردسر مردم شود، بلکه برعکس ایشان قاعدهای را در اسلام قبول داشتند به نام قاعده سهولت در دین، فلذا اگر قوانین برای مردم باعث مشقت میشد این قواعد را برنمیتابیدند و تلاش میکردند قوانین مصوب و احکام صادره در دعاوی به گونهای باشد که با روح آسانی دین سازگار داشته باشد.
حجتالاسلام هادی غفاری:
نگرش آیتالله صانعی به فقه، مبتنی بر دفاع از حقوق مردم بود
حجتالاسلام و المسلمین هادی غفاری، عضو مجمع نیروهای خط امام(ره) به مناسبت چهلمین روز درگذشت آیتالله صانعی(ره)، در گفتوگو با «مردمسالاری آنلاین» میگوید: مرحوم آیتالله صانعی را از سالهایی که طلبه بودم میشناسم. نگاه ایشان به فقه نگاه جامعی بود، یعنی همانطور که حج، نماز و طهارت را میدیدند، در کنارش حقوق انسانها و ارزشهای انسانی را نیز مد نظر قرار میدادند. هیچگاه اینگونه نبودند که تنها به ذکات، شکیات و ... اهمیت دهند.
حجتالاسلام غفاری با بیان اینکه بحث مهم ما نگاه ایشان به فقه است، افزود: فقهی که ما داریم متاسفانه در طول تاریخ، خیلی جاها فقه منجمد بوده و زمان و مکان در اجتهاد دخالت چندانی نداشته است. این همان موضوعی است که حضرت امام(ره) مطرح کردند و روی آن ایستادند؛ تمام کسانی که با حضرت امام(ره) بزرگ شدند این معنا را خود فهمیدند؛ حضرت امام(ره) معتقد بودند که اجتهاد به معنی مصطلح امروز جوابگوی نیازهای جامعه نیست و باید عنصر زمان و مکان را نیز وارد امر اجتهاد کرد.
وی در ادامه با اشاره به اینکه نگاه آیتالله صانعی(ره) نیز به فقه نگاه بسته و منجمدی نبود افزود: نگاه ایشان به روز بود، نه اینکه نگاه به روز به فقه حاکم باشد بلکه فقه را به روز میفهمیدند. وقتی جامعه جهانی 800 سال پیش نیست، وقتی تفکرات جدید است، جامعه جدید است و ربطی به جامعه 800 سال قبل ندارد، باید فقه با این مردم سازگار باشد.
حجتالاسلام غفاری با تاکید بر اینکه «فقه آمده است تا از مردم دفاع کند، نیامده است تا از احکام خشک دفاع کند» گفت: فقه آنجا که شخصی است دعاها شخصی است، اما توجه کنید که حضرت ابراهیم بعد از ساخت کعبه وقتی با خداوند سخن گفتند، از خداوند سرزمین، امنیت، شکم سیر و زندگی شاداب خواست و آخرش گفت خدایا اگر میخواهی مردم شاکر باشند زندگی دنیای مردم را آباد کن. نگاه آقای صانعی به فقه، محصولش میشود دفاع از حقوق زنان، دفاع از زندانیان و دفاع از حقوق مردم.
وی افزود: دینداری ثمره آبادی زندگی است. اگر دین نتواند زندگی مردم را آباد کند به چه کار میآید؟ دین یک مشت اعمال عبادی خشک نیست، نماز بخوانی اگر از گرسنگی همسایهات خبر نداشته باشی این نماز مفت هم گران است. بیش از 50 سال پیش از یکی از فقهای بزرگ پرسیدند موسیقی حرام کدام است؟ پاسخ داد کفگیری که ته دیگ ثروتمندان میخورد در حالی که کنار خانهاش فقیری هست. این صدای تهدیگ حرامترین صداهاست.
حجتالاسلام غفاری دیگر ویژگی آیتالله صانعی را پاکدامنی ایشان عنوان کرده و خاطرنشان کرد: در کنار همه اینها بحث پاکدامنی وجود دارد، ویژگی پاکدامنی را بسیاری از فقهای ما دارا بودند، ویژگی خاصی است ولیکن در شرایط امروز علما دستشان باز است. در گذشته روحانیون در حکومت نبودند، دستشان بسته بود، جایی نبود که بتوانند اعمال نفوذ کنند، بنابراین پاکدامنی یک عنصر عمومی بود، اما در دوره بعد از انقلاب که به هرحال ما در یک حکومت دینی زندگی میکنیم، دینداران میتوانند در پشت پرده و پنهانی و حتی آشکارا خیلی کارها را انجام دهند، مال اندوزی کنند و با یک ماسک شرعی همه چیز را توجیه کنند، اما آیتالله صانعی اصلا در این بازیها نبود.
وی سپس درباره نظرات آیتالله صانعی در زمانی که دادستان کل کشور بودند، گفت: درست زمانی که ایشان در دادگاههای کشور به عنوان دادستان کل کشور فعالیت داشتند، من در یک جلسه خصوصی از ایشان پرسیدم و ایشان خودشان به من گفتند که در زمانی که دادستان کل کشور بودم یک حکم اعدام را امضا نکردم. وقتی دلیل را از ایشان جویا شدیم، گفتند برای اینکه راههای جلوگیری از فساد زیاد است، اما «خون، خون میآورد!». این تعبیر بسیار جالبی بود، ایشان معتقد بودند که وقتی شخصی اعدام میشود، بستگان او با من مسالهدار میشوند و این من مهم نیستم، با نظام من مسالهدار میشوند، با اندیشه دینی مسالهدار میشوند، اما اگر من با رفعت و مهربانی جلوی فساد را گرفتم موفق بودهام.
حجتالاسلام غفاری با اشاره به اینکه آیتالله صانعی معتقد بودند راههای فراوانی برای مجازات وجود دارد و یکی از این راهها اعدام است افزود: ایشان میگفتند دهها راه وجود دارد که میتوان از آن طریق جلوی فساد را گرفت و مجازات را هم عمل کرد، مگر کشورهایی که اعدام را لغو کردهاند مجازات نمیکنند؟ مگر در این کشورها فساد همه جا را گرفته است؟ نه اینگونه نیست.
این فعال سیاسی اصلاح طلب تاکید کرد: این عنصر مهمی بود که ایشان هیچ وقت دنبال اعدام افراد نبود و حفظ جان افراد برایشان اهمیت داشت؛ برخلاف دورهای که هرکس تکان میخورد حکم اعدام برایش صادر میشد و اتهام مفسد و محارب زده میشد.
وی بحث مهم دیگر در مورد آیتالله صانعی را ارتباط با مردم دانست و گفت: مرحوم آیتالله صانعی در کنار مرجعیت و حریت فکری که داشتند، ارتباطشان با مردم پیوسته بود. سخنرانی و منبر میرفتند، یک جا نمینشستند دستشان را دراز کنند مردم ببوسند، ایشان به دنبال این بودند که با مردم حرف بزنند و در متن مردم باشند.
حجتالاسلام غفاری تاکید کردند که برای من نکته مهم در ویژگیهای ایشان این بوده است که ذهنشان همواره به دنبال یافتن احکام و قواعدی بود که منطبق بر زمان باشد، نه زمان بر آنها مسلط باشد، یعنی پیدا کردن راههایی که هم فقه بماند، هم اصول فقه بماند، هم روابط انسانی بماند و هم احکام خدا بر زمین نماند و هم اینکه برای فقه و اسلام دشمن نتراشند.
به گفته وی خیلی وقتها میبینیم که روحانی منبر میرود و سخنرانی میکند، در حال دفاع از اسلام است؛ اما از صد دشمن بدتر است. با حرفهای بیربط خود و حرفهایی که میزند ضربه مهلکی به اسلام وارد میکند. این است که یکی از بزرگان میگوید اگر میخواهی کسی را له کنی خوب به او حمله نکن، بد از او دفاع کن. دفاع بد بدتر از حمله تند و صریح است.
وی با بیان اینکه مرحوم آیتالله صانعی در همه این سالها مرتب با مردم جلسه و صحبت داشتند گفت: هم در جلساتشان و هم کلاسهایی که داشتند با مردم سخن میگفتند. ایشان به تهران میآمدند و منبر میرفتند، فقیه بودند، اما منبر هم میرفتند. ما با هم در میدان مولوی منبر میرفتیم. ایشان هیچوقت نمیگفتند من به دنبال مرجعیت هستم و شایسته نیست منبری بشوم. اصلا دنبال این اصطلاحات نبودند. همواره متدین و خدا ترس بودند.
حجتالاسلام غفاری در پایان با اشاره به اینکه لازم است درخصوص سال 88 و سالهای بعد از 88 نیز نکاتی را بگویم، خاطرنشان کرد: بعد از سال 88 ایشان به صراحت از حقوق مردم دفاع کردند، از حقوق میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی دفاع کردند، در درسهای خارج از فقه زمانی که مردم شعار «یا حسین، میرحسین میدادند» ایشان گفتند این شعار را زنده نگه بدارید. بسیاری از آقایان و بزرگان ما از اعلام موضع در این خصوص ابا داشتند یا میترسیدند، یا دنبال این بودند که مرجعیتشان لطمه نخورد، اما آیتالله صانعی اینکه عنوان مرجعیت داشته باشند یا نه برایشان مهم نبود، به وظیفشان عمل میکردند. وظیفه را محور میدانست و در آن شرایط دفاع از میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد را وظیفه اصلی میدانست که به آن عمل کردند.
فتواها و نظرات آیتالله صانعی(ره) پاسخگوی نیازهای جامعه
یادداشتی از زهرا شجاعی
در فقه شیعه ظرفیتی وجود دارد به نام اجتهاد که عامل خاتمیت و جاودانگی دین اسلام است، اصلی که براساس منابع اربعه «قرآن، سنت، اجماع و عقل» استوار است و فقها میتوانند از آن برای حل مسائل و مشکلات مردم و پاسخ به نیازهای آنها استفاده کنند. فقها از این طریق میتوانند دین را که برنامه عملی و برنامه زندگی بشر هست، متناسب با پیشرفت زمان و اقتضائات مکان برایش برنامههای جدید صادر کنند. دو عنصر زمان و مکان که حضرت امام(ره) در فقه و اجتهاد بر آن تاکید داشتند؛ بنابراین مجتهد به کسی گفته میشود که با جهد و تلاش و کوشش زیاد در جهت حل مسائل و مشکلات و پاسخ به نیازها و سوالات روز جامعه تلاش کند.
حضرت آیتالله صانعی(ره) به واقع دارای چنین خصوصیاتی بودند. آنچه که ایشان را از سایر مراجع، متمایز میکند - ضمن احترامی که ما برای همه مراجع قائل هستیم - این است که فتواها و نظرات ایشان موضوعات روز و پاسخ به نیازهای روز جامعه بوده است. فتواهای ایشان به خصوص در بخش زنان که مسائل جدیدتر و جدیتری را مطرح کردهاند نشاندهنده همین موضوع است. لازمه این امر شناخت و برقراری ارتباط با جامعه و همچنین آشنا بودن با تحولات اجتماعی، فرهنگی و علمی است. این خصوصیات در آیتالله صانعی(ره) وجود داشت. ایشان ارتباط وسیعی با جامعه داشتند و به همین جهت از تحولات و پیشرفتها مطلع بودند. این امر باعث میشود تا نظرات ایشان پاسخگوی نیازهای مردم و به ویژه زنان باشد، از نکته وجه تمایز ایشان در دوران حیاتشان بود.
نکته دیگر درباره زندگینامه ایشان است. آیتالله صانعی(ره) از هوش سرشار و ذوق علمی برخوردار بودند. آیتالله صانعی از 9 سالگی وارد حوزه علمیه اصفهان شدند، 14 سالگی به حوزه علمیه قم میروند و در 16 سالگی در امتحانات سطوح عالی رتبه اول را کسب میکنند. بعد از کسب این موفقیت ایشان مورد تشویق آیتالله بروجردی قرار میگیرند. ایشان از سال 34 تا 42 در درس خارج شاگرد حضرت امام(ره) بودند و از نزدیک با افکار و اندیشهها و مبانی فکری حضرت امام(ره) آشنا شدند. آیتالله صانعی در 38 سالگی به تدریس خارج فقه مشغول میشوند. کسانی که با ادبیات حوزه آشنا هستند میدانند که درس خارج فقه را کسانی تدریس میکنند که به درجهای از اجتهاد رسیده باشند که با استفاده از متون و با بهرهمندی از اطلاعات و سواد منابعی که به آنها مسلط هستند، بتوانند خارج از متون تدریس کنند.
مردمی بودن از دیگر ویژگیهای آیتالله صانعی(ره) بود، ایشان برای رفتوآمد مردم به بیتشان قیدی نداشتند، به عنوان مثال اجباری وجود نداشت که خانمهایی که وارد میشوند حتما با چادر باشند. افراد آزاد بودند با هر حجاب و پوششی وارد بیت ایشان شوند و از محضرشان استفاده کنند. جلسات خاصی با بانوان داشتند و به سوالات آنها پاسخو بودند.
از دیگر مشخصات ایشان میتوان به محبت و علاقهای که به خانواده خود داشتند اشاره کرد. اکثر افراد تصویر عزاداری ایشان را در فوت همسرشان دیدهاند که در رسانهها بسیار مورد توجه قرار رفت.
نگرش تحقیقاتی که نسبت به مسائل فقهی داشتند از دیگر برجستگیهای ایشان بود. تاسیس موسسه فقهالثقلین که به ابتکار ایشان بود در واقع یک بازوی پژوهشی و علمی بوده است. این موسسه به طرح مسائل جدید، پیداکردن راهحل برای مسائل و ارائه نظرات نو و به روز برای حل مشکلات جامعه کمک میکرد. ما همواره این ادعا را داشتهایم که دین پاسخگوی همه نیازها است، دین برنامه عمل و زندگی است و برای همه زمانها و مکانها پاسخگو است، این ادعا باید در عمل به منصه ظهور برسد. این اقدام آیتالله صانعیایشان گامی اساسی در این زمینه بود.
فتواهای آیتالله صانعی متناسب با زمان بود
یادداشتی از نجفقلی حبیبی
آشنایی من با آیتالله صانعیایشان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بوده است. ایشان از شاگردان برجسته حضرت امام(ره) بودند، خوب تحصیل کرده بودند و خوب مکتب و مشرب امام(ره) را به ویژه در حوزه اجتهاد دریافت کرده بودند. حضرت امام(ره) در اواخر عمر بحثی را مطرح کردند مبنی براینکه اجتهاد مصطلح در حوزهها، برای اداره امور زندگی اجتماعی بشر امروز کافی نیست و مبانی دیگری هم باید در نظر گرفته شود و این مبانی شامل زمان و مکان باشد؛ یعنی در نظر بگیریم برای چه روزگاری میخواهیم فتوا دهیم و برای چه میخواهیم فتوا بدهیم.
مرحوم آیتالله صانعی به این صحبت حضرت امام(ره) دقیقا توجه داشتند. ایشان در فتواهای خودشان به این نکته توجه میکردند که در روزگار ما مردم به چه امکاناتی نیاز دارند و چه تواناییهای ذهنی و فکری دارند؟ تحولات فوقالعادهای را که در جامعه بشری اتفاق افتاده است مد نظر داشتند و بنابراین متناسب با این موارد فتواها و نظرات فقهی خودشان را با ملاحظه زمان و مکان اعلام میکردند. این ملاحضات بود که ایشان را برجسته کرده بود.
مرحوم آیتالله صانعی وقتی دادستان کل کشور بودند با مرحوم آیتالله موسویاردبیلی نیز مدام با این موارد مواجه میشدند که این احکام شرعیه که شکی هم در درستی آن نیست در زمانه ما باید چطور اجرا شود؟ یعنی ایشان قید زمان و مکان را وقتی در قوه قضائیه به عنوان دادستان کل کشور در حال فعالیت بودند نیز مرتب حس میکردند.
علاوه بر این موارد آیتالله صانعی(ره) اخلاقی خوب و گرمی داشتند، بسیار مهربان و متواضع بودند و بدون هیچ تمایزی برای افراد احترام قائل میشدند. برای همه حریم قائل بودند و اخلاق ایشان واقعا زبانزد همگان بودند. ایشان به شدت در صحبت کردن مسلط بودند و همواره در مجالس موضوعی یا در حوزه فقهی یا اجتماعی طرح میکردند و صحبت میکردند تا دیگران نیز در بحث شرکت کنند.
مرجعیت شیعه، مرجعی نواندیش را از دست داد
یادداشتی از حجت الاسلام محمود رستگاری
از سال 43 که وارد حوزه علمیه قم شدم، اساتید مطرحی در این حوزه بودند که به عنوان فاضل در رشته فقه و اصول و علوم اسلامی و حوزوی شهرتی داشتند. یکی از این افراد مرحوم آیتالله صانعی بود. من ایشان را بارها در کتابخانه مدرسه فیضیه پیوسته در حال مطالعه میدیدم؛ من آن زمان شرح لمعه یا رسائل میخواندم و سوالاتم را از ایشان میپرسیدم. ایشان مطرح بودند و صاحب نظر.
یادم هست که یک مباحثه حوزوی داشتند. ایشان با جمعی از بزرگان که هم سطح هم بودند مباحثاتی را میگذاشتند و بحث و تبادل نظر میکردند. ایشان صدای بلندی داشتند و همیشه برای من جالب بودند. چهره ایشان چهره فاضل و دانشمندی بود.
من بخشی از کفایه را پیش ایشان خواندم، در دهه 50 نیز که اولین بار در یکی از اتاقهای صحن شروع به تدریس درس خارج فقه کردند، من مدت کوتاهی سر درس ایشان رفتم و بعد از آن به تهران آمدم.
تا زمان انقلاب از ایشان به عنوان یک شخصیت انقلابی، مدافع امام(ره) و شاگرد برجسته امام(ره) یاد میشد، امام(ره) هم تعبیرات بلندی در مورد ایشان و در مورد اجتهاد و نبوغشان در فقه داشتند؛ تا زمانی که بحث مرجعیتشان مطرح شد.
اکثر مراجع حالاتی دارند که برای خود یک حریم قائل هستند، اما ایشان اینگونه نبودند و بسیار مردمی بودند، قبل از نماز و بعد از درس مینشستند و تعریفهای شیرینی میکردند و به سوالات فقهی پاسخ میدادند.
ایشان در منش و روش و بینش به ویژه در مسائل فقهی متفاوت بودند؛ در مسائلی هم صاحب نظر بودند، در مسائلی درخصوص حقوق زن، حقوق کودک، بحث بلوغ و مباحث دیگر نظرات متفاوتی داشتند.
ایشان روح آزادگی داشتند و نسبت به گرفتاران محبت داشتند، مخصوصا نسبت به کسانی که گرفتاری مالی داشتند. حواسشان به همه کسانی که منزوی شدند یا مشکلات مالی دارند بود.
ایشان آزادهای بود که نسبت به آزادگان و کسانی که نظرات خاصی داشتند توجه ویژه داشت، گاها به من میگفتند که شما اگر مشکلاتی دارید صبوری کنید من از شما حمایت میکنم، من یکی بودم، اما دیگران فراوان بودند.
در واقع در حوزه و مرجعیت شیعه، ما یک مرجع نواندیش را از دست دادیم، مرجعی که نسل جوان خیلی به ایشان توجه داشتند.
آیتالله صانعی و احترام به انسان و انسانیت در دین
یادداشتی از عبدالکریم عمرانی نوشآبادی/ مسئول پاسخگویی به استفتائات دفتر آیتالله صانعی
بیش از 20 سال با مرحوم آیتالله صانعی از نزدیک در ارتباط بودم. یکی از ویژگیهای ایشان این بود که به شاگردان و مراجعین خود احترام میگذاشتند، ایشان در دیدگاههای فقی خود احترام به انسان را مدنظر داشتند و میفرمودند که خمیر مایه دین احترام به انسان و انسانیت است و در رفتار اجتماعی و فردی خودشان هم این موضوع را مدنظر قرار میدادند.
من در محضر آیتالله صانعی(ره) مسئولیت پاسخویی به استفتائات را داشتم، ایشان به ما جرأت میدادند سوالی که از محضر ایشان شده بود را با استفاده از منابع فقهی پاسخ بدهیم و در اختیارشان قرار دهیم، ایشان با احترام متنی را که ما نوشته بودیم اصلاح میکردند، هیچگاه نوشته ما را خط نمیزدند بلکه دور مطلب اشتباه خط میکشیدند و از جوابی که ما نوشته بودیم حداکثر استفاده را میکردند. حتی اگر شده بود از یک کلمه نوشته شده توسط ما استفاده میکردند تا به ما بگویند که به نوشته ما احترام گذاشتهاند و آن را مطالعه کردهاند.
ایشان همواره تاکید داشتند که در پاسخ به هر سوالی به منابع مراجع کنید و به ذهن خودتان اعتماد نکنید، حتی اگر پاسخ موضوعی کاملا مشخص و شفاف بود باز تاکید داشتند که به منابع مراجعه کنیم. معتقد بودند که وقتی به منابع مراجعه میکنید با موارد دیگری هم برخورد میکنید و با مطالب بیشتری آشنا میشوید.
مطلب دیگری که ایشان در موارد فقهی مورد توجه قرار میدادند، علاوه بر مبانی فقه جواهری و اصل عدالت که خیلی به آنها مصلت بودند، از دید انصاف هم به مسائل نگاه میکردند. همواره به ما تاکید داشتند که وقتی میخواهید از جانب مردم حرف بزنید خودتان را جای مردم بگذارید، ایشان هر کاری که میخواستند انجام بدهند به ما توصیه میکردند که تصور کنید خودتان به جای آن فرد هستید، از روی انصاف پاسخ دهید. در این خصوص جالب است بدانید نظر فقهی ایشان این بود که ازدواج مجدد برای مردی که همسرش هیچ مشکلی ندارد و همسرش در اختیارش است نیاز به اجازه همسر اول دارد و اگر اجازه همسر نباشد جایز نیست، در مواردی میگفتند ازدواج موقت نیز برای مردان متاهل جایز نیست و فقط برای موارد خاص است، اینگونه نیست که نعوذ بالله بگویم اسلام حرم سرای مشروع ایجاد کرده است. این بحث در مجلسی که من حضور داشتم پیش آمد و یکی از بزرگان در مجلس بودند و با آیتالله صانعی مخالف بودند و معتقد بودند که ازدواج مجدد نیاز به اجازه همسر اول ندارد، آیتالله صانعی(ره) براساس اصول فقهی بر نظر خود تاکید داشتند ولی ایشان قبول نمیکردند، آیتالله صانعی(ره) در پایان با احترام از آن بزرگوار پرسیدند: «شما اجازه میدهید داماد شما مجدد ازدواج کنند و برای دختر شما هوو بیاورند؟» آن بزرگوار سکوت کردند و آیتالله صانعی(ره) گفتند انصاف خیلی وقتها میتواند دید ما را به مسائل عوض کند.