بسیاری از صاحبنظران امر سیاست در ایران، احزاب را حلقه گمشده سیاست میدانند. حلقهای که شاید پیدا شدن کلیدش بتواند بسیاری از مشکلات سیاست ورزی در ایران را حل کند.
در گفتوگو با عطیه نیکجوانی دبیر حزب مردمسالاری خراسان رضوی بررسی شد:
دشواری های فعالیت حزبی در مشهد
12 خرداد 1399 ساعت 13:09
بسیاری از صاحبنظران امر سیاست در ایران، احزاب را حلقه گمشده سیاست میدانند. حلقهای که شاید پیدا شدن کلیدش بتواند بسیاری از مشکلات سیاست ورزی در ایران را حل کند.
بسیاری از صاحبنظران امر سیاست در ایران، احزاب را حلقه گمشده سیاست میدانند. حلقهای که شاید پیدا شدن کلیدش بتواند بسیاری از مشکلات سیاست ورزی در ایران را حل کند. حسن روحانی بهتازگی گفت: «معتقدم که برای آینده کشور باید به دنبال حزب باشیم و اگر بخواهیم نظام پایدار بماند و تقویت شود، باید دو سه حزب اصلی در کشور ایجاد شود تا بهتناوب کشور را اداره کنند.» این «دو/سه حزب» که روحانی در صحبتهایش به آن اشاره کرده شاید وضعیتی مانند نظام حزبی انگلستان را به ذهن متبادر کند. نظامی با دو حزب قدرتمند و احزاب کوچکتر که میتوانند با کرسیهایشان تأثیرات زیادی در فضای سیاسی کشور بگذارند. اما نظام ریاستی (جز در ایالاتمتحده که وضعیتی بهکلی متفاوت با ایران دارد) با احزاب کم تعداد حداقل در کشورهای دموکراتیک زیاد نیست. باید دید رئیسجمهور هم نیمنگاهی بهنظام پارلمانی دارد یا منظورش چیز دیگری است. بههرحال منظور روحانی هرچه باشد، تأکید او بر نظام حزبی قابلتأمل است؛ آنهم در شرایطی که دولت روحانی که با کمک احزاب روی کارآمد، گامهای چندانی برای تقویت احزاب در کشور برنداشته است. از همین جهت سعی میکنیم ازاینپس فعلاً هر دو هفته یکبار و سپس، هفتهای یکبار، به دفاتر حزب مردمسالاری در استانهای مختلف کشور سر بزنیم و ضمن بررسی برنامهها و عملکرد دفاتر حزب مردمسالاری در استانها، چالشهای کار حزبی در کشور را بررسی کنیم. ما بر این عقیدهایم اگر بناست کار حزبی در کشور جان بگیرد و توسعه سیاسی به شکل متوازن در کشور اتفاق بیفتد، بار آنهم باید بهصورت مساوی در همه کشور تقسیم شود و صرفاً منحصر به تهران نباشد. بر همین اساس با خانم «عطیه نیکجوانی» دبیر حزب مردمسالاری در استان «خراسان رضوی» گفتوگو کردیم تا با چالشهای کار حزبی در یکی از مهمترین استانهای کشور آشنا شویم.
فعالیت حزبی در جایی بهغیراز پایتخت چگونه است؟
باتوجه به اینکه پایتخت، شهر اصلی سیاست ورزی در کشور است، عموماً افراد، علاقهمندی بیشتری برای حضور در این شهر نشان میدهند. البته در پایتخت فضای کار حزبی و سیاسی هم مساعدتر است. اما هرچقدر از تهران فاصله بگیریم، یک مقدار فضای سیاسی، بستهتر و اعتقاد مردم بابت اینکه میتوانند از طریق مشارکت در احزاب، سرنوشت خود را رقم بزنند کمتر میشود. در استان خراسانرضوی این وضعیت حالت خاصتری هم پیدا میکند. از این جهت که استان خراسانرضوی و شهر مشهد، خاستگاه گروههای سیاسی خاصی است که بسیاری از جریانات در کشور را هدایت و راهبری میکنند. این امر باعث میشود که فعالیت سیاسی احزاب اصلاحطلب در شهر مشهد سختتر شود.
این موانع مثل نگاههای امنیتی به فعالیتهای سیاسی و حتی اجتماعی کار را به شدت سخت میکند. علاوه بر اینکه مشهد، مرکز تفکرات افراطی است که این شهر را به پایتخت سیاسی جناح رقیب تبدیل کرده است.
در خارج از پایتخت هم مردم روحیه محافظهکارتری دارند. به هر حال برخوردهای سلبی به دلیل حضور در احزاب بیشتر است. این مساله باعث میشود که مردم علاوه بر اینکه کمتر در تشکلها و احزاب سیاسی مشارکت کنند، جلوی حضور جوانان و فرزندانشان به داخل احزاب را نیز بگیرند. این باعث میشود که در خارج از پایتخت مقداری فعالیت مشکلتر باشد. مساله دیگر، عدم حمایت از احزاب در خارج از پایتخت است. اغلب دبیران کل که باید از فعالیتهای حزبی در نقاط غیر از پایتخت حمایت کنند، متاسفانه کمتر دست به این حمایتها میزنند. البته این مساله در مورد اکثر احزاب صادق است، اما در حزب مردمسالاری، حمایتهای خوبی توسط اعضای حزب و دبیرکل محترم صورت میگیرد. ولی به طور کلی اگر برای دبیر استانی در یک حزب اتفاقی بیفتد حمایتی از سمت حزب و دبیران کل شاهد نیستیم. این مسائل فعالیت حزبی در خارج از پایتخت را مقداری مشکل میکند که نیازمند تفکر و کار جدی هست.
وضعیت حزب مردمسالاری در استان خراسانرضوی چگونه است؟
نزدیک به پنج سال از آغاز فعالیت حزب مردمسالاری در استان خراسانرضوی میگذرد. در این مدت ما دفاتر شهرستانهای استان را نیز فعال کردیم. در ده شهرستان، دبیرانی داریم که به فعالیت در جهت اهداف حزب مشغولند. با همه مشکلاتی که قبلا عرض کردم، عضوگیری خوبی در استان داشتیم. حزب مردمسالاری با توجه به فعالیتهایی که در استان انجام شده، آنقدر در بین احزاب اصلاحطلب مورد وثوق بوده که در انتخابات «شورای هماهنگی جبهه احزاب اصلاحطلب» استان، موفق شد دو دوره دبیری این شورا را به انتخاب احزاب به دست بیاورد.
در این دوره ما جلسات مختلفی را با مدیران شهری و استانی در جهت پاسخگویی به سوالات مردمی و احقاق حقوق شهروندان مشهدی برگزار کردهایم. حداقل پنج همایش هم با موضوعات مختلف از جمله «آینده اصلاحات در ایران» که با حضور دکتر کواکبیان دبیرکل محترم حزب همراه بود، برگزار کرده ایم.
در دو سال اخیر هم با توجه به اینکه حزب مردمسالاری در سال 98 جزو احزاب تحریم کننده انتخابات نبود، در انتخابات مجلس حضور فعالی داشتیم. گرچه کاندیدای ما نتوانست حائز اکثریت آرا شود، اما نسبت به کل شرکتکنندگان در انتخابات، رای بدی حاصل نشد. البته در دفتر استان برنامههایی برای انتخابات آینده خواهیم داشت که نمایندگان حزب در شورای شهر مشهد و مجلس بتوانند نقشآفرینی کنند.
فعالیتهای غیرسیاسی حزب در خراسان رضوی چگونه است؟
فعالیتهای غیرسیاسی ما بیشتر برای نوجوانان و جوانان است. از این جهت که این افراد به دلایل مختلف بهتر است خیلی در فعالیتهای سیاسی تمرکز نکنند. ما در دفتر حزب سعی میکنیم که جوانان و نوجوانان، بیشتر به سمت مطالعه و کتابخوانی سوق پیدا کنند. برنامههای کتابخوانی در دفتر حزب انجام میشود و به عنوان مثال یکی از برنامهها، شاهنامهخوانی است که توسط یکی از دبیران محترم آموزش و پرورش انجام میشود. یعنی ما از ظرفیتهای محلی نیز برای این امر استفاده میکنیم. در کل بیشتر به دنبال ساختن یک هویت ایرانی-اسلامی برای نسل جوانی هستیم که در حزب مردمسالاری عضو هستند. این شاید کار کوچکی در غنای فرهنگی کودکان و نوجوانان هست.
روزهای یکشنبه (البته تا قبل از شروع کرونا) نشستهای ثابتی داشتیم که اصحاب رسانه با حضور اعضای شورایشهر (در مناسبتهای مختلف) به گفتوگو و پرسش و پاسخ میپرداختند. از زمان شیوع کرونا و بحث فاصلهگذاری اجتماعی، جلسات به صورت اینستاگرامی در دفتر حزب برگزار شد و سعی کردیم رسالت حزبی ما تعطیل نشود. حتی در دو هفتهای که به مناسبت عید نوروز تعطیل بود و مردم در خانه بودند، نشستهای اینستاگرامی حزب تعطیل نشد و موضوعات اجتماعی و اقتصادی، در شبکههای اجتماعی مورد بحث و بررسی قرار گرفته که اتفاقا با بازخورد خوبی هم در بین مردم مواجه شد.
چشمانداز شما برای فعالیت حزب مردمسالاری در آینده چیست و هدف این حزب در خراسانرضوی را رسیدن چه میدانید؟
استراتژی حزب ما مشخص است. همه تلاش ما این است که در همه ارکان از جمله عضوگیری، انتخابات درون تشکیلاتی، مسئولین کمیتهها و... مردمی باشیم. یکی از برنامههای مهم ما برای سالهای 1400 و 1402 تقویت بدنه احتماعی در استان است. همچنین تلاش میکنیم تا با افزایش عضوگیری و فعالیتهای حزبی، انشاالله در انتخابات آینده شورای شهر، و همچنین پس از آن مجلس، بتوانیم زمینهچینیهای لازم را برای پیروز شدن در این انتخابات انجام دهیم.
چه اقداماتی باید صورت بگیرد که حزب در استان شما بتواند فعالیت موثرتری داشته باشد؟
ببینید یکی از مشکلاتی که نه فقط حزب مردمسالاری که تقریبا کلیه احزاب، خصوصا احزاب اصلاحطلب با آن دست به گریبانند، فقدان منابع مالی است. طبق قانون احزاب، ما نمیتوانیم فعالیت اقتصادی داشته باشیم، از طرف دیگر یارانهای به عنوان یارانه احزاب هم به ما تعلق نمیگیرد. تمامی هزینهها باید از طریق حق عضویت و کمکهای مردمی صورت گیرد. این موضوع همه احزاب را در تامین هزینه دچار مشکل میکند. برگزاری همایشها و نشستهای حزبی نیازمند تامین منابع مالی است. فعالیت حزبی صادقانه و بدون لابی، کار مشکلی است. با توجه به اینکه توسعه سیاسی به معنای احساس تکلیف افراد به حضور و تامین احزاب در کشورمان اتفاق نیفتاده، فعالیت خصوصا در سطح استانی، نیازمند یارانه و کمکهای مالی برای فعالیت احزاب است.
تبعیض فعالیت حزبی در بین تهران و شهرستان چقدر برای شما در دفتر خراسان رضوی محسوس است؟
طبعا پیشرفت در امور سیاسی برای فعال سیاسی در تهران و نزدیک به ارکان قدرت، نسبت به فعالین شهرستان، اصلا قابل قیاس نیست. فعالین سیاسی هم در استان و شهرستانها با درک این محدودیت و برای پیشرفت سیاسی به تهران کوچ میکنند. اگر دقت کنید اغلب افراد سیاسی که در تهران فعالیت میکنند تهرانیالاصل نیستند و از شهرستانهای دیگر آمدهاند. دلیل آن همین فقدان جای رشد و پیشرفت در شهرستانها است و بر همین اساس استانها از افراد توانمند و منشا اثرات مثبت خالی میشود. من تصور میکنم که اگر شرایطی برقرار باشد که هر کس در شهر خود بتواند رشد و پیشرفت داشته باشد، طبعا توانمندی در استانها هم بیشتر خواهد شد. افراد در تهران میتوانند با حمایت احزاب پستهای مدیریتی بگیرند، اما چون حمایت از شهرهای غیر از پایتخت، کمتر توسط احزاب صورت میگیرد، وضعیت تبعیضآمیزی در بین تهران و شهرهای دیگر حاکم میشود.
چالشهای کار حزبی در استان خراسان رضوی چیست؟
جدای از کمبودهای اعتباری، اولین مسالهای که میتوانم از آن نام ببرم عدم همراهی مسئولین مثلا در صدور مجوز برای کارهای حزبی است. مساله دیگر عدم همراهی مردم با تشکلها و احزاب است که البته مسبوق به سابقه است. به هر حال با روی کار آمدن هر دولتی یکسری برخوردهای سلیقهای صورت میگیرد که باعث گریزانی مردم از سیاست شده است. این تنها مربوط به استان ما نیست و تا جایی که من میدانم مربوط به کل کشور است. در دولت آقای «خاتمی» روزهای خوشی در فعالیتهای سیاسی داشتیم. چون همه اعتقادشان بر این بود که از طریق مشارکت سیاسی میتوانند صدای خود را به دولتمردان برسانند. اما بعد از دولت اصلاحات چنان صداها را بستند که در حال حاضر کمتر کسی انگیزه یا جرات صحبت کردن ندارد. کسانی که صحبت میکنند هم قبلا به این فکر کردهاند که ممکن است همه چیزشان را از دست بدهند. ما اگر بخواهیم بحث توسعه سیاسی را مطرح کنیم باید این قضیه را در کل کشور به شکل پرسش و چالش پیش ببریم. چرا باید کسی که در یک حزب اصلاحطلب فعالیت میکند، در گزینش و استخدام دچار مشکل شود؟ ما کسی را در دفتر مشهد داشتیم که در زمان گزینش استخدامی در جلسات حزب شرکت نمیکرد و عضویت در حزب مردمسالاری را عنوان نکرده بود. اگر این مشکل حل نشود عملا احزاب اصلاحطلب به دلیل فقدان پشتوانه مردمی حذف خواهند شد. این قضیه باید به یک مطالبه عمومی از طرف سیاستمداران اصلاحطلب مطرح شود و تلاش کنند تا اعضای احزابشان دارای امنیت باشند. ما در چارچوب نظام و قانوناساسی فعالیت میکنیم و خطوط قرمز نظام را حفظ می کنیم و به آن احترام میگذاریم. اما اینکه کسی در احزاب اصلاحطلب عضو شود و به سبب این عضویت از حقوق اجتماعی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم محروم شود، ظلم بزرگی به ملت، کشور و فعالیت سیاسی است. اگر قرار باشد که ما اسما احزاب اصلاحطلب در کشور داشته باشیم اما با برخوردهای سلبی، مردم جرات حضور در احزاب اصلاحطلب را نداشته باشند، اصلا ممنوعیت فعالیت حزبی سنگینتر است. تجربه انتخابات در مقاطع و سالهای گذشته، نشان داده که مردم عموما علاقمند به احزاب اصلاحطلب هستند و دوست دارند که اصلاحات در کشور صورت بگیرد. اینکه شرکت نمیکنند نشاندهنده یک مشکل بزرگ سیاسی است. و الا چرا باید مردم از عضویت در احزاب اصلاحطلب بترسند؟ دلیلش این است که یک تفکر خاص خود را سالار این کشور میداند و امنیت را برای فعالیت سیاسی مخالف با تفکر خودش سلب کرده است.
گفتوگو: موسی حسنوند
کد مطلب: 130413