صرفنظر از اينکه چه دولتي در راس کار است و چه گرايش فکري دارد از نوع مواجهه دولتمردان با مسائل ميتوان متوجه شد در چنته چه دارند و يا کارنامهشان چه وضعيتي دارد. بههرحال اگر دولتمردان ما انسانهايي معقول و مشرف به امور باشند خود بهتر از هرکسي ميتوانند متوجه شوند عملکردشان چه بوده. به قول معروف آيا خروجيشان خيري به مردم رسانده يا تماما شر بوده است.
از همينرو است که بنده شايد به نسبت ديگران بيشتر و دقيقتر در اظهارنظر دولتمردان جستار ميکنم زيرا معتقدم اگر کاورهاي مرسوم را کنار بزنيد حتي از روي نوع واژههاي بکار رفته، ادبيات کلي سخنان، افعال بکارگرفته شده و ايضا حرکت بدن و ميميک صورت ميتوان متوجه شد اصل داستان چيست.
به هر روي، نبايد توقع داشت دولتمردان وقتي در حال ارائه خدمات خود هستند از ناکاميها سخن بگويند. در هيچ دورهاي و در هيچ دولتي در اين گيتي دولتمردي نيامده از ناکارآمدي خود بگويد. همواره مسئله از دو حال خارج نيست: يا آن دولت عملکرد موفق و مويدي داشته که بدون پوشش و ترفندي کارنامه ارائه ميشود و فقط لازم است که گزارش عملکرد به نحوي باشد که همه فهم باشد. يعني به جاي فرو غلتيدن در اعداد و ارقام گيجکننده و عبارتهاي آکادميک بايد از مدل قياس سود برد زيرا چه يک فرد دانشگاهي و چه يک فرد بيسواد ميتوانند با قياس عملکردها به نتيجه برسند.
براي مثال اگر دولتي در حوزه اقتصادي و معيشتي کارنامه مثبتي دارد ميتواند بگويد: اي مردم! شما در طول دو سال گذشته وقتي به سوپرمارکت ميرفتيد قدرت خريدتان به فلان عدد رسيده و رشد کرده و اين درحاليست که در دو سال قبلتر از آن قدرت خريد شما فلان عدد بوده، بنابراين شرايط اقتصادي خانوار بهتر شده است. خب آن شهروند هم چه استاد دانشگاه باشد و چه يک کارگر ساده اين قياس را ميسنجد؛ اگر درست بود تصديق ميکند و اگر نه که دولت متهم به وارونه نمايي ميشود که تبعات سنگين اجتماعي و سياسي دارد.
اما در حالتي که خود دولتمردان ميدانند کارنامه قابل قبولي ندارند معمولا سعي ميکنند به سانسور آمار و آدرس غلط دادن روي بياورند. اينکه شما ميبينيد مراکز آماردهي براي مدتي از ذکر آمارهاي بهروز شده پرهيز ميکنند در همين چارچوب است و يا وقتي بعد از دوسال دولتمردان کماکان از به اصطلاح خرابيهاي دولت قبل ميگويند دادن آدرس غلط به مردم است.
کيس سخنگوي دولت براي اين بررسي که در ابتدا عرض کردم جالب است. بنده در تعطيلات گذشته سعي کردم سخنرانيها و نشستهاي خبري و تصويري اين مقام دولتي را رصد کنم. از ادبيات، سخنان و حتي حرکات بدن اين مقام دولتي ميتواند پي برد در داخل دولت هم متوجه شدهاند کار چنداني نميشود کرد. وقتي وي متذکر ميشود رئيسجمهور به دليل گراني شب خوابش نميبرد به نوعي اعتراف به عجز است. وقتي او مدام تاکيد دارد دولت قبلي فلان بوده آن هم بعد از دو سال يعني اگر ما بد هستيم قبليها هم بد بودند. از نظر رفتارشناسي هم اين مقام دولتي حرکاتي در بدن و عضلات صورت خود دارد که نشان ميدهد خود نيز آنچنان به گفتههايش ايمان ندارد!
اميدوارم بنده سراسر اشتباه کنم. ولي دولتي که عملکرد چشم نواز داشته باشد ولو کم ديگر به استراتژيهاي نخ نما شده رو نميآورد.
* حقوقدان